Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English
Persian
assembly
اسمبلی گردهمایی
Other Matches
assembler
برنامه اسمبلی یا برنامهای که برنامه به زبان اسمبلی را به کد ماشین تبدیل میکند
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
general meeting
گردهمایی عمومی
closed meeting
گردهمایی محرمانه
closed conference
گردهمایی محرمانه
huddling
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddle
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
brainstorming
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
assembly language
زبان اسمبلی
assembly program
برنامه اسمبلی
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
to to
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
formats
قواعد دستورات زمان اسمبلی
format
قواعد دستورات زمان اسمبلی
assemble
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembles
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
three-day retreat
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
disassemble
ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
reentrant code
برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
structure
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structuring
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structures
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
assembly listing
صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly
تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
implied addressing
دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
assembler
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است
disassembler
نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند
microprogram
هر دستور زبان اسمبلی کامپیوتر که با زیربرنامه اجرا شود
operation
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
assembler
پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
assembly
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
macro
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
machine address
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
assembler
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
assembles
سوار کردن گردهمایی کردن
assembled
سوار کردن گردهمایی کردن
assemble
سوار کردن گردهمایی کردن
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com