English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English Persian
nom de guerre اسم عاریه تخلص
Other Matches
loans عاریه واژه عاریه
loan عاریه واژه عاریه
loaning عاریه واژه عاریه
pseudonyms تخلص
pseudonym تخلص
pseudonymous دارای تخلص
lending عاریه
free loan of non fungible things عاریه
second hands عاریه
second hand عاریه
borrowed plumes پیرایه عاریه
guaranteed loan عاریه مضمونه
anonyme نام عاریه
lends عاریه دادن
have the lend of عاریه گرفتن
lend عاریه دادن
lendable عاریه دادنی
loaner عاریه دهنده
loanword واژه عاریه
borrows عاریه گرفتن
borrowed عاریه گرفتن
borrow عاریه گرفتن
anonym نام عاریه
borrower عاریه گیرنده مقترض
loans عاریه وام دادن
loaning عاریه وام دادن
borrowers عاریه گیرنده مقترض
loan عاریه وام دادن
lending libraries کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
loaning عاریه دادن قرض کردن
lending library کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
loan عاریه دادن قرض کردن
loans عاریه دادن قرض کردن
to plume oneself on something برای چیز جزئی یا عاریه بالیدن
Borrowed garments never fit well . <proverb> لباس عاریه هرگز به خوبى اندازه نمى شود.
heap مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heaping مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heaps مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
loan قرض دادن عاریه دادن
loaning قرض دادن عاریه دادن
lend عاریه دادن اجاره دادن
lends عاریه دادن اجاره دادن
loans قرض دادن عاریه دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com