English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (1 milliseconds)
English Persian
overfull employment اشتغال وافر
Other Matches
superrabundant وافر
superabundant وافر
opulent وافر
abundant وافر
plenteous وافر
luxuriant وافر
plenitudinous وافر
plentiful وافر
profuse وافر
liberal وافر سخی
super abound وافر بودن
penchant میل وافر
liberals وافر سخی
longing میل وافر
umpteenth وافر بیشمار
umpteen وافر بیشمار
hankering شوق وافر
hankerings شوق وافر
longings میل وافر
highest وافر گران گزاف
high وافر گران گزاف
highs وافر گران گزاف
longhair علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
long haired علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
engagedness اشتغال
underemployed کم اشتغال
occupation اشتغال
office اشتغال
busybodies اشتغال
busybody اشتغال
preoccupation اشتغال
preoccupations اشتغال
engagement اشتغال
engagements اشتغال
offices اشتغال
employment اشتغال
occupations اشتغال
indebtedness اشتغال ذمه
overfull employment اشباع اشتغال
idleness عدم اشتغال
unemployment عدم اشتغال
employment rate نزخ اشتغال
employment volume حجم اشتغال
employment gap شکاف اشتغال
employment policy سیاست اشتغال
employment act قانون اشتغال
employment opportunities امکانات اشتغال
employment opportunities فرصتهای اشتغال
hyperemployment اشتغال زیاد
full employment اشتغال کامل
commencement of employment زمان شروع اشتغال
employment rate میزان نسبی اشتغال
full employment equilibrium تعادل اشتغال کامل
inflationary gap سطح اشتغال مطلوب
full time employment اشتغال تمام وقت
full time زمان اشتغال بکار
full employment output تولید در اشتغال کامل
unemployment equilibrium تعادل در اشتغال ناقص
hyperemployment اشتغال بیش ازحد
full employment rate of growth نرخ رشد در اشتغال کامل
diplomatist کسی که به امور دیپلماتیک اشتغال دارد
occupational therapy درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
letters testamentary خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
wright کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
amateurism اشتغال هنر بخاطرذوق نه برای امرار معاش
I am obsessed by fear of unemployment . تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
biologism اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
inflationary gap وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
employment gap مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
say's law عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
maintenance of membership هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
monetarists طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com