Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
cosecant squared beam
اشعه با مربع کوسکانت
Other Matches
measure
مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
non interlaced
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
radiolucency
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
rectangle
مربع
squares
مربع
chi square
مربع خی
quadrangle
مربع
squared
مربع
quadrangular
مربع
squaring
مربع
quadrangles
مربع
square
مربع
sq
مربع
foursquare
مربع
rectangles
مربع
four-square
کاملا مربع
square foot
فوت مربع
square metre
متر مربع
square mil
میل مربع
rectangles
مربع مستطیل
square wave
موج مربع
squarish
تقریبا مربع
square matrix
ماتریس مربع
mean square
یک مربع حسابی
whole brick
اجر مربع
rectangle
مربع مستطیل
square knot
گره مربع
chi square distribution
توزیع مربع خی
square inch
اینچ مربع
quadrature
مربع سازی
ship rigged
دارای بادبان مربع
weight zone
مربع وزن گلوله
scow
قایق کف پهن ته مربع
prams
قایق کف پهن ته مربع
squaring
مربع توان دوم
hectare
ده هزار متر مربع
square toed
دارای پنجه مربع
pram
قایق کف پهن ته مربع
square pyramid
هرم مربع القاعده
sieves
الک با سوراخ مربع
sieved
الک با سوراخ مربع
sieve
الک با سوراخ مربع
sieving
الک با سوراخ مربع
squares
مربع توان دوم
formee
دارای انتهای مربع
square number
مربع کامل
[ریاضی]
color square
مربع رنگ نما
diamond charge
خرج مربع شکل
box spar
تیرکهای با مقطع مربع
ounce per inch square
اونس اینچ مربع
squared
مربع توان دوم
square
مربع توان دوم
pound per square inch
پوند بر اینچ مربع
hectares
ده هزار متر مربع
right angled parallelogram
مربع مستطیل چارگوش دراز
filet
توری دارای اشکال مربع
basilica
[کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
boxes
مربع روی ورقه محاسبه
box
مربع روی ورقه محاسبه
square pyramidal molecule
مولکول هرمی مربع القاعده
abaciscus
قطعه مربع کاشی معرق
abaculus
قطعه مربع کاشی معرق
box defence
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
crotched
گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
gaff topsail
بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
diamond
مربع بزرگ زمین بیس بال
abacus
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
footcandle
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
anchors
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
kpsi
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
ring
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
anchoring
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchor
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
reefknot
گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
skim board
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
identity matrix
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
millibar
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
acres
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
deflect
یا اشعه
radiation
اشعه
rays
اشعه ها
ray
اشعه
deflecting
یا اشعه
deflects
یا اشعه
deflected
یا اشعه
crotch
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
X-rays
اشعه ایکس
ion beam
اشعه یونی
gamma ray
اشعه گاما
x ray
اشعه ایکس
xrays
اشعه مجهول
beta rays
اشعه بتا
beta ray
اشعه بتا
beta radiation
اشعه بتا
microwave radiation
اشعه میکروموجی
beam width
پهنای اشعه
beam cutoff
قطع اشعه
x rays
اشعه ایکس
canal rays
اشعه مجرایی
electron beam
اشعه الکترونی
electron ray
اشعه الکترونی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
deflection defocusing
پریشانی اشعه
gammas
اشعه گاما
cosmicray
اشعه کیهانی
radiation sickness
بیماری اشعه
xrays
اشعه ایکس
cathode rays
اشعه کاتدی
gamma radiation
اشعه گاما
gamma
اشعه گاما
ray
اشعه تابشی
cathode ray oscillograph
اشعه کاتدیک
electron beam
اشعه الکترون
alpha rediation
اشعه الفا
X-ray
اشعه رونتگن
ultraviolet ray
اشعه فرابنفش
X-ray
اشعه ایکس
rays of light
اشعه نور
silvery rays
اشعه نقرهای
reseau
اخراج اشعه
roentgen ray
اشعه مجهول
roentgen rays
اشعه رنتگن
X-raying
اشعه رونتگن
X-raying
اشعه ایکس
X-rayed
اشعه رونتگن
X-rayed
اشعه ایکس
flashback
بازتاب اشعه
x ray
اشعه مجهول
laser
اشعه لیزر
actinic rays
اشعه فعال
lasers
اشعه لیزر
gamma rays
اشعه گاما
x ray beam
اشعه رونتگن
alpha rays
اشعه الفا
x radiation
اشعه ایکس
cosmic rays
اشعه کیهانی
flashbacks
بازتاب اشعه
electron beam generator
مولد اشعه الکترونی
electron ray tube
لامپ اشعه کاتدیک
x ray equipment
تجهیزات اشعه رونتگن
welding by electron beam
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam welding
جوشکاری با اشعه الکترونی
x ray source
منبع اشعه رونتگن
phosphor
معمولا اشعه الکترونی
roentgenography
پرتونگاری با اشعه ایکس
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
red, green, blue
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
ultrared
انطرف اشعه قرمز
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
infrared ray
اشعه فرو سرخ
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
crt
لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray tude
لوله اشعه کاتدی
cathode ray oscilloscope
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
density of an electron beam
چگالی اشعه الکترونی
cathode pay tube
لامپ با اشعه کاتدی
density of an ion beam
چگالی اشعه یونی
searchlight
اشعه نور افکن
crookes tube
لامپ اشعه ایکس
black body radiation
اشعه جسم سیاه
blue beam magnet
مغناطیس اشعه ابی
ultraviolet
اشعه مادون بنفش
searchlights
اشعه نور افکن
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
infrared
وابسته به اشعه مادون قرمز
back azimuth method
گرای معکوس در اخراج اشعه
tannage
قهوهای در اثر اشعه افتاب
cathode ray oscilloscope
نوسان نمای اشعه کاتدی
insolation
در مقابل اشعه افتاب قراردادن
beam current at a specified point
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
exposes
درمعرض اشعه قرار دادن
exposing
درمعرض اشعه قرار دادن
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
expose
درمعرض اشعه قرار دادن
emissivity
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
radiac
کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
beams
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
permanent magnet centering
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
beam
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
luminous energy
نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
roentgenoscope
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
isodose
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
encephalogram
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
cores
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com