English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (11 milliseconds)
English Persian
roentgen ray اشعه مجهول
x ray اشعه مجهول
xrays اشعه مجهول
Search result with all words
radiogram عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
encephalogram عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
penetrameter الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
radiolucency درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
roentgenize بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
roentgenogram عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
roentgenography عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
roentgenology شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
roentgenoscope دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy معاینه بوسیله اشعه مجهول
tomography فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
x radiation تشعشع اشعه مجهول
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
Other Matches
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflections هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
non interlaced سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
unknowns مجهول
secrets سر مجهول
unknown مجهول
secret سر مجهول
fameless مجهول
unbeknown مجهول
unbeknownst مجهول
fameless مجهول الهویه
of unknown identity مجهول الهویه
identity of unknown مجهول الهویه
the passive voive فعل مجهول
the passive voice فعل مجهول
the passive voice بنای مجهول
rontgen rays پرتو مجهول
unclear condition شرط مجهول
unknown sample نمونه مجهول
the passive voive بنا مجهول
ownership of unknown مجهول المالک
of obscure birth مجهول النسب
of unknown ownership مجهول المالک
ignotum per igno tius توضیح مجهول با چیزمجهول تر
fabulous افسانه وار مجهول
passiveness فعل درحالت مجهول
property of unknown ownership مال مجهول المالک
property with unknown owner مال مجهول المالک
property of unknown ownership اموال مجهول المالک
person of unknown indentity شخص مجهول الهویه
incognito نا شناس مجهول الهویه
deponont در فاهر مجهول و در باطن معلوم
rontgenogram عکسی که با پرتو مجهول بردارند
participles وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
radio activity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radioactivity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
rontgen نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
anticathode قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
deflect یا اشعه
deflected یا اشعه
deflects یا اشعه
rays اشعه ها
deflecting یا اشعه
ray اشعه
radiation اشعه
beta ray اشعه بتا
beta radiation اشعه بتا
beam width پهنای اشعه
beam cutoff قطع اشعه
ray اشعه تابشی
gamma radiation اشعه گاما
alpha rediation اشعه الفا
alpha rays اشعه الفا
beta rays اشعه بتا
rays of light اشعه نور
reseau اخراج اشعه
electron beam اشعه الکترونی
silvery rays اشعه نقرهای
X-ray اشعه ایکس
electron beam اشعه الکترون
ultraviolet ray اشعه فرابنفش
electron ray اشعه الکترونی
cosmicray اشعه کیهانی
cathode rays اشعه کاتدی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
roentgen rays اشعه رنتگن
cathode ray oscillograph اشعه کاتدیک
canal rays اشعه مجرایی
actinic rays اشعه فعال
gammas اشعه گاما
x radiation اشعه ایکس
x rays اشعه ایکس
gamma rays اشعه گاما
radiation sickness بیماری اشعه
laser اشعه لیزر
ion beam اشعه یونی
lasers اشعه لیزر
microwave radiation اشعه میکروموجی
X-raying اشعه رونتگن
X-raying اشعه ایکس
X-rayed اشعه رونتگن
X-rayed اشعه ایکس
xrays اشعه ایکس
gamma اشعه گاما
X-ray اشعه رونتگن
flashbacks بازتاب اشعه
flashback بازتاب اشعه
cosmic rays اشعه کیهانی
deflection defocusing پریشانی اشعه
x ray اشعه ایکس
x ray beam اشعه رونتگن
X-rays اشعه ایکس
gamma ray اشعه گاما
electron beam cutting برش با اشعه الکترونی
electron beam generator مولد اشعه الکترونی
roentgenography پرتونگاری با اشعه ایکس
welding by electron beam جوشکاری با اشعه الکترونی
phosphor معمولا اشعه الکترونی
electron ray tube لامپ اشعه کاتدیک
infrared ray اشعه فرو سرخ
ultraviolet اشعه مادون بنفش
red, green, blue سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
electron beam welding جوشکاری با اشعه الکترونی
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
x ray source منبع اشعه رونتگن
black body radiation اشعه جسم سیاه
blue beam magnet مغناطیس اشعه ابی
cathode pay tube لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray oscilloscope اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
cathode ray tude لوله اشعه کاتدی
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
crookes tube لامپ اشعه ایکس
crt لامپ با اشعه کاتدی
ultrared انطرف اشعه قرمز
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
density of an ion beam چگالی اشعه یونی
searchlights اشعه نور افکن
searchlight اشعه نور افکن
infrared وابسته به اشعه مادون قرمز
insolation در مقابل اشعه افتاب قراردادن
tannage قهوهای در اثر اشعه افتاب
exposing درمعرض اشعه قرار دادن
exposes درمعرض اشعه قرار دادن
electron beam focusing تمرکز دهی اشعه الکترونی
expose درمعرض اشعه قرار دادن
back azimuth method گرای معکوس در اخراج اشعه
beam current at a specified point شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
emissivity قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
cathode ray oscilloscope نوسان نمای اشعه کاتدی
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
permanent magnet focusing تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
cores وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
luminous energy نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
permanent magnet centering تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
beam مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
beams مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
beams دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
electron gun بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
radial line plot روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
beam دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
internal magnetic focus tube لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
ultraviolet ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
scan حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
differential laser gyro دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
ultraviolet light MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
flyback اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
rem مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
luminescence پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
EBR ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
phosphor اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
detector گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
frequencies تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
detectors گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
phosphor برای پوشاندن درون تیوپ اشعه کاتدی . مراجعه شود به TELEVISION
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
electron beam recording ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
whitest چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
white چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
soft fails فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
whiter چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
yoke هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
CDs وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
laser اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
CD وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
lasers اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
horizontal مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
black writer چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
scanners وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanner وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
RGB display سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
beamrider موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
raster یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
x ray بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
expose to rays در معرض اشعه قرار دادن در معرض نور گذاشتن
rem مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
penetrometer وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
transphasor ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com