Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
sudden ionospheric disturbance	اشفتگی ناگهانی یونوسفر
Other Matches
ambivalence	توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive	شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries	اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry	اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surge	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurt	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
disturbances	اشفتگی
perturbation	اشفتگی
perturbations	اشفتگی
hullabaloos	اشفتگی
disorderliness	اشفتگی
deranyement	اشفتگی
derangement	اشفتگی
tanglement	اشفتگی
agitation	اشفتگی
turbulance	اشفتگی
turbulence	اشفتگی
consternation	اشفتگی
disturbance	اشفتگی
garboil	اشفتگی
katzenjammer	اشفتگی
perturation	اشفتگی
turmoil	اشفتگی
inquietude	اشفتگی
chaos	اشفتگی
nonplus	اشفتگی
strewment	اشفتگی
hullabaloo	اشفتگی
wilderment	اشفتگی
optical turbulence	اشفتگی اپتیکی
over anxiety	اشفتگی اضطراب
stickle	سراشیب اشفتگی
rummaging	اغتشاش اشفتگی
turbulency	اشفتگی اغتشاش
rummages	اغتشاش اشفتگی
rummaged	اغتشاش اشفتگی
turbulence	اشفتگی اغتشاش
rummage	اغتشاش اشفتگی
perlexedly	درحال اشفتگی
mental derangement	اشفتگی روانی
disorder	بی ترتیبی اشفتگی
delirium	روان اشفتگی
disquietude	بی قراری اشفتگی
disorders	بی ترتیبی اشفتگی
backward effect	اثر اشفتگی
tumble	چرخش اشفتگی
tumbled	چرخش اشفتگی
kettle of fish	اشفتگی اختلال
tumbles	چرخش اشفتگی
topsy turvydom	اغتشاش اشفتگی
unrest	اشفتگی اضطراب
delirium tremens	روان اشفتگی الکلی
brainstorms	اشفتگی فکری موقتی
brainstorm	اشفتگی فکری موقتی
anarchic	مربوط به اشفتگی اوضاع
flustration	اشفتگی دست پاچگی
agitation	مخلوط کردن اشفتگی
delirium verborum	روان اشفتگی پرگویی
flutteringly	درحال اشفتگی مضطربانه
anarchical	مربوط به اشفتگی اوضاع
traumatic delirium	روان اشفتگی اسیب زاد
upset _	واژگونی واژگون سازی اشفتگی اضطراب
buffets	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffet	نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
paranomia	اشفتگی دماغی که نشانه ان عوضی نامیدن چیزها است
clear air turbulence	اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
relaxation time	فاصله زمانی بین از بین بردن اشفتگی و برقراری حالت تعادل
instantaneous	ناگهانی
sudden	ناگهانی
precipitate	ناگهانی
precipitated	ناگهانی
snaps	ناگهانی
snapping	ناگهانی
snapped	ناگهانی
all at once <idiom>	ناگهانی
spontaneity	ناگهانی
precipitates	ناگهانی
precipitating	ناگهانی
snap	ناگهانی
abrupt	ناگهانی
on the spur of the moment <idiom>	ناگهانی
surprise attack	تک ناگهانی
strike	تک ناگهانی
strikes	تک ناگهانی
blow out	خروج ناگهانی
sudden stoppage	توقف ناگهانی
flare up	غضب ناگهانی
saltus	انتقال ناگهانی
flare up	اشتعال ناگهانی
supervention	اتفاق ناگهانی
an abrupt departure	حرکت ناگهانی
snap	شتابزدگی ناگهانی
target of opportunity	هدف ناگهانی
burst force	نیروی ناگهانی
break down	سقوط ناگهانی
switcheroo	تغییر ناگهانی
irruption	ایجاد ناگهانی
opportunity target	هدف ناگهانی
hit-and-run <idiom>	تاثیر ناگهانی
walk out <idiom>	ناگهانی رفتن
saltation	جنبش ناگهانی
killing	توفیق ناگهانی
killings	توفیق ناگهانی
power surge	برق ناگهانی
peripeteia	تغییر ناگهانی
he acted from impluse	نیروی ناگهانی یا
clap	صدای ناگهانی
clapped	صدای ناگهانی
clapping	صدای ناگهانی
claps	صدای ناگهانی
shoot up <idiom>	ناگهانی بلندکردن
snapped	شتابزدگی ناگهانی
accidental war	جنگ ناگهانی
snapping	شتابزدگی ناگهانی
detonation	انفجار ناگهانی
detonations	انفجار ناگهانی
nosedives	افت ناگهانی
spurted	افزایش ناگهانی
spurted	خروج ناگهانی
spurt	افزایش ناگهانی
flaw	اشوب ناگهانی
flaws	اشوب ناگهانی
nosedived	افت ناگهانی
nosedive	افت ناگهانی
brainwaves	الهام ناگهانی
brainwave	الهام ناگهانی
spurt	خروج ناگهانی
sortie	حمله ناگهانی
nosediving	افت ناگهانی
abruption	قطع ناگهانی
snaps	شتابزدگی ناگهانی
explosive	یورش ناگهانی
suddenly	بطور ناگهانی
sudden-death	مرگ ناگهانی
sudden death	مرگ ناگهانی
spurts	افزایش ناگهانی
spurts	خروج ناگهانی
all of a sudden <idiom>	به طور ناگهانی
scream	ناگهانی گفتن
screamed	ناگهانی گفتن
screams	ناگهانی گفتن
spurting	افزایش ناگهانی
xenogenesis	خلق ناگهانی
in one's tracks <idiom>	ناگهانی ،بیدرنگ
sorties	حمله ناگهانی
fright	ترس ناگهانی
lunging	حمله ناگهانی
spurting	خروج ناگهانی
randomly	مسیر ناگهانی
random	مسیر ناگهانی
crashingly	ورشکستگی ناگهانی
twitch	تکان ناگهانی
twitch	انقباض ناگهانی
twitched	تکان ناگهانی
crashing	ورشکستگی ناگهانی
twitched	انقباض ناگهانی
twitches	تکان ناگهانی
crashes	ورشکستگی ناگهانی
twitches	انقباض ناگهانی
twitching	تکان ناگهانی
crashed	ورشکستگی ناگهانی
twitching	انقباض ناگهانی
frights	ترس ناگهانی
canvass	حمله ناگهانی
lunges	حمله ناگهانی
accident	مصیبت ناگهانی
accidents	مصیبت ناگهانی
bump	تکان ناگهانی
lunge	حمله ناگهانی
gusts	باد ناگهانی
gust	باد ناگهانی
lunged	حمله ناگهانی
canvassing	حمله ناگهانی
canvasses	حمله ناگهانی
canvassed	حمله ناگهانی
boom	ترقی ناگهانی
boomed	ترقی ناگهانی
raided	حمله ناگهانی
crash	ورشکستگی ناگهانی
flick	تکان ناگهانی
raids	حمله ناگهانی
shock	هراس ناگهانی
flicks	تکان ناگهانی
to bolt	ناگهانی جهیدن
flicking	تکان ناگهانی
raiding	حمله ناگهانی
shocks	هراس ناگهانی
flicked	تکان ناگهانی
shocked	هراس ناگهانی
booming	ترقی ناگهانی
catastrophes	بلای ناگهانی
booms	ترقی ناگهانی
catastrophe	بلای ناگهانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com