Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
manifestative	اشکار سازنده
Search result with all words
disruptive pattern	اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
Other Matches
pertubative	اشفته سازنده مضطرب سازنده
manifested	اشکار اشکار ساختن
manifesting	اشکار اشکار ساختن
manifests	اشکار اشکار ساختن
manifest	اشکار اشکار ساختن
fabricator	سازنده
manufacturers	سازنده
producer	سازنده
producers	سازنده
constituent	سازنده
constituents	سازنده
concoctor	سازنده
constructor	سازنده
fabricant	سازنده
compositors	سازنده
compositor	سازنده
fomative	سازنده
wright	سازنده
component	سازنده
builders	سازنده
builder	سازنده
instrumentalists	سازنده
instrumentalist	سازنده
components	سازنده
makers	سازنده
constructive	سازنده
maker	سازنده
manufacturer	سازنده
inapparent	نا اشکار
conspicuous	اشکار
apparent	اشکار
plains	اشکار
uncovered	اشکار
open and shut	اشکار
crying	اشکار
open	اشکار
opened	اشکار
outed	اشکار
out-	اشکار
out	اشکار
evident	اشکار
burning disgrace	اشکار
opens	اشکار
open-and-shut	اشکار
obvious	اشکار
patents	اشکار
patenting	اشکار
plain	اشکار
flagrant	اشکار
clears	:اشکار
clearer	:اشکار
patented	اشکار
plainer	اشکار
inevidence	اشکار
overt	اشکار
plainest	اشکار
explicit	اشکار
semblable	اشکار
clear	:اشکار
patent	اشکار
clearest	:اشکار
ingredient	عنصر سازنده
subjugator	مطیع سازنده
manufacturers' agent	نماینده سازنده
ingredients	عنصر سازنده
refrigrative	خنک سازنده
restrictive	محدود سازنده
supersessive	لغو سازنده
builders	موسس سازنده
suppressor	موقوف سازنده
vitiator	تباه سازنده
suppressive	موقوف سازنده
builder	موسس سازنده
lubricants	روان سازنده
lubricant	روان سازنده
lubricating	روان سازنده
spoiler	فاسد سازنده
sonneteer	سازنده غزل
deific	خدا سازنده
depletive	تهی سازنده
dispossessor	بی بهره سازنده
dissipative	پراکنده سازنده
distractive	پریشان سازنده
elucidatory	روشن سازنده
enslaver	بنده سازنده
incorporator	یکی سازنده
lutist	سازنده عود
irradiative	روشن سازنده
film developer	سازنده فیلم
inveigler	گمراه سازنده
coordinative	متناسب سازنده
fabricator	سازنده وسایل
manufacturer's agent	نماینده سازنده
separative	جدا سازنده
renovator	باز نو سازنده
refrigerative	خنک سازنده
qualificatory	محدود سازنده
alterative	دگرگون سازنده
purificative	پا سازنده تطهیری
procreator	موجد سازنده
assurer	مطمئن سازنده
assuror	مطمئن سازنده
presentive	مجسم سازنده
melodist	سازنده ملودی
computer manufacturer	سازنده کامپیوتر
interceptive	جدا سازنده
lubricates	روان سازنده
components	جزء سازنده
composers	سازنده مصنف
composer	سازنده مصنف
qualifier	ملایم سازنده
factors	سازنده فاکتور
procreation	سازنده زایش
factor	سازنده فاکتور
qualifiers	ملایم سازنده
lubricated	روان سازنده
component	جزء سازنده
lubricate	روان سازنده
it will manifest it self	اشکار خواهد شد
signaled	اشکار مشخص
signal	اشکار مشخص
explicit	اشکار صاف
lay open	اشکار کردن
conspicuous defect	عیب اشکار
kithe	اشکار ساختن
glaring	اشکار مشهور
decrypt	اشکار ساختن
signalled	اشکار مشخص
frequency demodulation	اشکار ساختن
undisguised	اشکار بی تلبیس
evident to any one	نزدهمه اشکار
explicit behavior	رفتار اشکار
overt behavior	رفتار اشکار
explicit cost	هزینه اشکار
reveals	اشکار کردن
revealed	اشکار کردن
reveal	اشکار کردن
decryption	اشکار سازی
avowals	افهار اشکار
manifest need	نیاز اشکار
revealer	اشکار کننده
self evident	خود اشکار
self explaining	واضح اشکار
detect	اشکار کردن
visible balance	تراز اشکار
bared	ساده اشکار
to lay open	اشکار ساختن
to make known	اشکار ساختن
to reveal itself	اشکار شدن
transpicuous	فرا اشکار
transpicuous	روشن اشکار
public	عامه اشکار
revealed preference	ترجیح اشکار
revealed preference	رجحان اشکار
avowal	افهار اشکار
manifester	اشکار کننده
baring	ساده اشکار
barest	ساده اشکار
market overt	بازار اشکار
bares	ساده اشکار
barer	ساده اشکار
bare	ساده اشکار
visible	مرئی اشکار
detects	اشکار کردن
detecting	اشکار کردن
detected	اشکار کردن
let out	اشکار ساختن
detection	اشکار سازی
axiom	حقیقت اشکار
self-explanatory	واضح اشکار
opens	ازاد اشکار
manifestation	اشکار سازی
unfold	اشکار کردن
amende honorable	عذرخواهی اشکار
axioms	حقیقت اشکار
notoriously	بطور اشکار
roundly	بی پرده اشکار
display	اشکار کردن
unfolding	اشکار کردن
manifestations	اشکار سازی
unfolded	اشکار کردن
self explanatory	واضح اشکار
unfolds	اشکار کردن
displaying	اشکار کردن
displays	اشکار کردن
displayed	اشکار کردن
open	ازاد اشکار
opened	ازاد اشکار
flagrantly	باوقاحت اشکار
patently	بطور اشکار
known	اشکار ساختن
paper stainer	سازنده کاغذهای دیواری
original equipment manufacturer	سازنده تجهیزات اصلی
compositions	نسبت اجزاء سازنده
metrist	سازنده نظم وشعر
procurer	فراهم سازنده جاکش
producer advertising	تبلیغ توسط سازنده
composition	نسبت اجزاء سازنده
ideologue	سازنده ایده ئولوژی
loathful	دافع بیرغبت سازنده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com