Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
renovation	اصلاح نوسازی
Other Matches
revising	اصلاح کردن اصلاح نمودن
revises	اصلاح کردن اصلاح نمودن
revise	اصلاح کردن اصلاح نمودن
modification kit	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
self correcting	خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
mending	نوسازی
reconstructions	نوسازی
modernization	نوسازی
reconstruction	نوسازی
gentrification	نوسازی
novation	نوسازی
renovation	نوسازی
remakes	نوسازی
rehabilitation	نوسازی
instauration	نوسازی
rebuilt	نوسازی
remake	نوسازی
invisible refresh	نوسازی نامرئی
reconstruct	نوسازی کردن
reconstructed	نوسازی کردن
renewals	نوسازی تاسیسات
reconstructing	نوسازی کردن
reconstructs	نوسازی کردن
rebuilding	نوسازی کردن
renewal	نوسازی تاسیسات
economic reconstruction	نوسازی اقتصادی
economic modernization	نوسازی اقتصادی
modification number	شماره نوسازی وسیله
cost of reproduction	هزینه نوسازی و ترمیم
modification work order	حکم کار نوسازی
modification work order	برگ درخواست نوسازی
rebuild	نوسازی کردن قطعات
rebuild	نوسازی تعمیر مجدد
rebuilds	نوسازی کردن قطعات
rebuilds	نوسازی تعمیر مجدد
recondition	نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned	نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions	نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
toft	محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
new work	عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
emendation	اصلاح
improvement	اصلاح
reconciliation	اصلاح
melioration	اصلاح
atonement	اصلاح
reforms	اصلاح
shavind	اصلاح
betterment	اصلاح
improvements	اصلاح
modifiation	اصلاح
modification	اصلاح
reclamation	اصلاح
reform	اصلاح
rectification	اصلاح
reformation	اصلاح
reforming	اصلاح
reparation	اصلاح
regeneration	اصلاح
reconcilement	اصلاح اصلاح
shading	اصلاح
correction	اصلاح
repaired	اصلاح
arrangement	اصلاح
adjustments	اصلاح
adjustment	اصلاح
arrangements	اصلاح
rehabilitation	اصلاح
amendments	اصلاح
repair	اصلاح
amendment	اصلاح
alternation	اصلاح
revision	اصلاح
revisions	اصلاح
rectify	اصلاح کردن
mender	اصلاح کننده
revise	حک و اصلاح کردن
incorrigible	اصلاح ناپذیر
correctives	اصلاح کننده
corrective	اصلاح کننده
rectifies	اصلاح کردن
emends	اصلاح کردن
accords	اصلاح کردن
reformatories	کانون اصلاح
reformists	اصلاح طلب
accorded	اصلاح کردن
accord	اصلاح کردن
rectified	اصلاح کردن
reformists	اصلاح طلبانه
betterment	اصلاح بهبود
address modification	اصلاح نشانی
incorrigibility	اصلاح ناپذیری
improver	اصلاح کننده
improvably	اصلاح پذیر
improvability	اصلاح شدنی
corrector	اصلاح کننده
corrigibility	اصلاح پذیری
corrigible	اصلاح پذیر
mendable	اصلاح پذیر
reformable	اصلاح پذیر
refornable	اصلاح پذیر
emendator	اصلاح کننده
arrangement	ترتیب اصلاح
filed	اصلاح کردن
amender	اصلاح کننده
amendable	قابل اصلاح
ameliorable	قابل اصلاح
meliorate	اصلاح کردن
irreconcilableness	اصلاح ناپذیری
irreconcilability	اصلاح ناپذیری
modification	پیرایش اصلاح
modification	اصلاح مدل
modified	اصلاح شده
improvised	اصلاح شده
accomodate	اصلاح کردن
accommodates	اصلاح کردن
address modification	اصلاح آدرس
arrangements	ترتیب اصلاح
data modification	اصلاح داده ها
modifies	اصلاح کردن
reclaim	اصلاح شدن
repents	اصلاح شدن
repenting	اصلاح شدن
repented	اصلاح شدن
repent	اصلاح شدن
redress	اصلاح کردن
redressed	اصلاح کردن
redresses	اصلاح کردن
reformatory	کانون اصلاح
right itself	اصلاح شدن
revising	حک و اصلاح کردن
emend	اصلاح کردن
emended	اصلاح کردن
emending	اصلاح کردن
self correcting code	کد خود اصلاح
self improvement	اصلاح خود
reclaimed	اصلاح شدن
to sct aright	اصلاح کردن
modify	اصلاح کردن
modifying	اصلاح کردن
reclaims	اصلاح شدن
yates correction	اصلاح یتیس
reclaiming	اصلاح شدن
accommodate	اصلاح کردن
accommodated	اصلاح کردن
amend	اصلاح کردن
reformism	اصلاح طلبی
alter	اصلاح کردن
amending	اصلاح کردن
rectifier	اصلاح کننده
reformation	اصلاح اساسی
altered	اصلاح کردن
rectifier	وسیله اصلاح
altering	اصلاح کردن
alters	اصلاح کردن
amended	اصلاح کردن
reconcilability	اصلاح پذیری
eugenics	اصلاح نژاد
reformist	اصلاح طلب
file	اصلاح کردن
regenarate	اصلاح شده
reformist	اصلاح طلبانه
revises	حک و اصلاح کردن
incorrigibly	بطور اصلاح ناپذیر
house of correction	کانون اصلاح وتربیت
gold worked steel	فولاد اصلاح شده
recension	چاپ اصلاح شده
euthenics	اصلاح نژاد محیطی
touch up <idiom>	اصلاح کردن تغییرات
recoverable error	اشتباه قابل اصلاح
tax reforms	اصلاح امور مالیاتی
improvement in stock breading	اصلاح نژاد چارپایان
solicitorship	اصلاح فیما بین
modifiable	قابل اصلاح وتعدیل
linebreed	اصلاح نژادی کردن
revised edition	چاپ اصلاح شده
revised drawing	رسم اصلاح شده
revisional	چاپ اصلاح شده
modificatory	اصلاح امیز اصلاحی
do-gooders	اصلاح طلب سادهلوح
irrecocilably	بطور اصلاح ناپذیر
To get a haitcut.	اصلاح کردن (موی سر )
do-gooder	اصلاح طلب سادهلوح
interbreed	اصلاح نژاد کردن
She is constantly correcting me.	او [زن] دائما من را اصلاح می کند.
shaveling	ادم اصلاح کرده
alterable memory	حافظه اصلاح پذیر
corrected score	نمره اصلاح شده
grade	اصلاح نژادکردن هموارکردن
grades	اصلاح نژادکردن هموارکردن
alternate routing	مسیریابی اصلاح پذیر
reconciliation of two parties	اصلاح ذات البین
repentance	اصلاح مسیر زندگی
shaving	اصلاح صورت تراشی
reformers	مصلح اصلاح طلب
reformer	مصلح اصلاح طلب
eugenics	علم اصلاح نژادانسان
correction for attenuation	اصلاح برای کاهش
correction for guessing	اصلاح برای حدس
correctional custudy	روش اصلاح رفتار
correctional institution	کانون اصلاح و تربیت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com