English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
revivalism اصول بیداری مذهبی
Search result with all words
revivalist movement جنبش اصول بیداری مذهبی
Other Matches
pauli اصول مذهبی پولس
vigilantism پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
neological ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
concordat پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
sanitize مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
wakes بیداری
waked بیداری
wake بیداری
reveille بیداری
waking بیداری
vigilantism بیداری
turn out بیداری
heave out بیداری
vigilance بیداری و هشیاری
waking hours ساعات بیداری
turn out شیپور بیداری
waken بیداری کشیدن
awakening بیداری نهفت
rouses میگساری بیداری
wakened بیداری کشیدن
wakening بیداری کشیدن
roused میگساری بیداری
rouse میگساری بیداری
wakens بیداری کشیدن
syrint شیپور بیداری
rise and shine شروع بیداری
heave out شیپور بیداری
my wakeful night شب بیخوابی یا بیداری من
disillusion بیداری از خواب وخیال
disillusioning بیداری از خواب وخیال
disillusions بیداری از خواب وخیال
morning call book دفتر بیداری ناو
keep regular hours ساعات خواب و بیداری منظم داشتن
Hypnagogia تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
churchly مذهبی
religious مذهبی
churchgoers مذهبی
churchgoer مذهبی
holiday تعطیل مذهبی
holidays تعطیل مذهبی
holy day تعطیل مذهبی
sects فرقه مذهبی
religionism غیرت مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
ritual تشریفات مذهبی
missioner مبلغ مذهبی
semireligious نیمه مذهبی
religiose مذهبی بودن
religiosity تعصب مذهبی
religious matters مسائل مذهبی
revival جنبش مذهبی
guru معلم مذهبی
religious rites شعائر مذهبی
religious tenets عقاید مذهبی
revivals جنبش مذهبی
gurus معلم مذهبی
spirituality روحیه مذهبی
pontifex شورای مذهبی
pastoral psychiatry روانپزشکی مذهبی
neologize مذهبی بودن
sect فرقه مذهبی
service book کتب مذهبی
clergymen عالم مذهبی
devout مذهبی عابد
dogmatism تعصب مذهبی
missionaries مبلغ مذهبی
clergyman عالم مذهبی
R.E تحصیلات مذهبی
tenet متعقدات مذهبی
converter مبلغ مذهبی
missionary مبلغ مذهبی
Easter Sepulchre تشریفات مذهبی تدفین
sacramental وابسته به مراسم مذهبی
taboo منع یانهی مذهبی
hymnbook کتاب سرود مذهبی
taboos منع یانهی مذهبی
religious sentiments احساسات وعقاید مذهبی
priggism تعصب سخت مذهبی
catechism پرسش نامه مذهبی
catechism تعلیم ودستور مذهبی
catechisms پرسش نامه مذهبی
catechisms تعلیم ودستور مذهبی
traditor خائن در امر مذهبی
revivalist طرفدار احیای مذهبی
revivalists طرفدار احیای مذهبی
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
synod مجلس منافره مذهبی
synods مجلس منافره مذهبی
psalter سرود مذهبی مزامیر
Mother Superiors رئیس بنیاد مذهبی
psalms سرود مذهبی خواندن
psalm سرود مذهبی خواندن
crusading جنگ مذهبی نهضت
crusades جنگ مذهبی نهضت
crusaded جنگ مذهبی نهضت
crusade جنگ مذهبی نهضت
catechetic وابسته به تعالیم مذهبی
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
dogmatics مبحث شعائر مذهبی
wowser مذهبی و خرده گیر
Religious (political) fanaticism تعصبات مذهبی ( سیاسی )
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Mother Superior رئیس بنیاد مذهبی
rite مراسم تشریفات مذهبی
catechesis تعالیم مذهبی شفاهی
cantor اواز خوان مذهبی
ecclesiogenic neurosis روان رنجوری مذهبی
tabu منع یانهی مذهبی
holyday روز تعطیل مذهبی
swami رهبر مذهبی هندی
church کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
indifferentism لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
churches کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
sacrilegious مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
anagoge تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
menology سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
dogmatize تعصب مذهبی نشان دادن
neologian وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
neologian متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
anagogy تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
indoctrinating تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
secular دورهای غیر مذهبی دنیائی
indoctrinates تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
Scientology ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
sisterhood انجمن خیریه مذهبی نسوان
ism اصول
doctrines اصول
ism : اصول
root اصول
technic اصول
nitty-gritty اصول
tenet اصول
principles اصول
roots اصول
teachings اصول
doctrine اصول
teaching اصول
jacobin عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
simoniac خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
vicarage محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
taperer حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
druze یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
theocracies حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
vicarages محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
theocracy حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
principles of economics اصول اقتصاد
technics اصول فنی
denial measures اصول ممانعت
systems اصول وجود
creationism اصول افرینش
copernician system اصول کپرنیک
general principles اصول کلی
principles of economy اصول اقتصاد
principles of religion اصول مذهب
economic principles اصول اقتصادی
neodoxy اصول نوین
mutualism اصول همکاری
mormonism اصول mormon ها
monopolosm اصول انحصار
roots and branches اصول وفروع
kinesiology اصول مکانیزم
naziism اصول نازی
nazism اصول نازی
rational principle اصول عقلیه
relativity principles اصول نسبیت
prineipal parts اصول فعل
dogma اصول عقاید
politics اصول سیاسی
methodologies علم اصول
technologically اصول فنی
methodology علم اصول
modernism اصول امروزی
banking principles اصول بانکداری
doctrines اصول حکمت
theory اصول نظری
grimace ادا و اصول
grimaced ادا و اصول
accounting principles اصول حسابداری
dogmas اصول عقاید
tenets اصول مسلم
systems روش اصول
system اصول وجود
system روش اصول
monopolism اصول انحصار
grimacing ادا و اصول
abolitionist اصول بردگی
grimaces ادا و اصول
doctrine اصول حکمت
communism اصول اشتراکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com