Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
studio
اطاق مطالعه
studios
اطاق مطالعه
Other Matches
feasability study
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
compartment marking
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
off hand
بی مطالعه
studying
مطالعه
offhanded
بی مطالعه
readings
مطالعه
offhandedly
بی مطالعه
study
مطالعه
reading
مطالعه
etude
مطالعه
extemporal
بی مطالعه
extemporarily
بی مطالعه
studies
مطالعه
perusal
مطالعه
motion study
مطالعه ی حرکت
studied
از روی مطالعه
at sight
بی مطالعه قبلی
impromptu
بی مطالعه تصنیف
lucubration
مطالعه سخت
study habits
عادتهای مطالعه
unstudied
مطالعه نشده
system study
مطالعه سیستم
investigate
مطالعه کردن
feasibility study
مطالعه امکانپذیری
analyse
[British]
مطالعه کردن
analyze
[American]
مطالعه کردن
enquire into
مطالعه کردن
determine
مطالعه کردن
check
مطالعه کردن
surveyed
مطالعه مجمل
survey
مطالعه مجمل
bolt
[examine]
مطالعه کردن
study
مطالعه کردن
surveys
مطالعه مجمل
examine
مطالعه کردن
assay
مطالعه کردن
survey
مطالعه کردن
scrutinize
مطالعه کردن
dissect
[analyse]
مطالعه کردن
look into
مطالعه کردن
portable standard
چراغ مطالعه
praxeology
مطالعه رفتارانسان
inspect
مطالعه کردن
explore
مطالعه کردن
evaluate
مطالعه کردن
teleology
مطالعه حکمت غایی
feasibility study
مطالعه امکان سنجی
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
demography
مطالعه مهاجرت جمعیت
myrmecologyt
مطالعه علمی مورچگان
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
subject
مبحث موضوع مطالعه
subjected
مبحث موضوع مطالعه
self study
مطالعه پیش خود
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
subjects
مبحث موضوع مطالعه
ethnography
مطالعه علمی نژادها
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
well-read
اهل مطالعه و تحقیق
teppetology
مطالعه ریشه ای فرش
to pore
[over; on]
به مطالعه دقیق پرداختن
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
analyzing
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
جزئیات را مطالعه کردن
analysing
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
جزئیات را مطالعه کردن
analysed
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
جزئیات را مطالعه کردن
thought-out
سنجیده مطالعه شده
thought out
سنجیده مطالعه شده
well read
اهل مطالعه و تحقیق
sub judice
مورد مطالعه دادگاه
criminology
مطالعه علمی جرم
to study out
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
angiology
مطالعه عروق خونی و لنفی
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
ethnology
علم مطالعه نژادها و اقوام
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
methods of economic study
روشهای مطالعه علم اقتصاد
capability study
مطالعه امکان انجام کار
gastroenterology
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
income and expenditure approach
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
toponymy
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
extemporizing
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
optics
علم مطالعه در خواص نور
extemporize
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
extemporised
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
sinology
مطالعه ادبیات ورسوم چین
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsiders
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered
مجددا درامری مطالعه کردن
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
reconsider
مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
geologize
مطالعه علم زمین شناسی کردن
commodity approach
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
protohistory
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
symbology
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
to poreone's eyes out
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
skimmer
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
Ekistics
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
semitics
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
crystallography
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
speleology
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
theogonic
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
dysgenics
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
She laid the book aside .
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
bookworms
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
helminthology
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
bookworm
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
booklore
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
roommate
هم اطاق
roommates
هم اطاق
house room
اطاق
office
اطاق
ground
[British]
[floor]
کف اطاق
offices
اطاق
floor
کف اطاق
rooms
اطاق
room
اطاق
floors
کف اطاق
floored
کف اطاق
chambers
اطاق
chamber
اطاق
chum
هم اطاق
chums
هم اطاق
floor
کف اطاق
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
mock up
مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
combustion chamber
اطاق انفجار
pilot house
اطاق سکان
combustion chamber
اطاق خرج
combat information center
اطاق عملیات
chamber of commerce
اطاق تجارت
wardership
اطاق زندانبان
cock loft
اطاق زیرشیروانی
wardroom
اطاق افسران
camarilla
اطاق کوچک
automobile body
اطاق اتومبیل
bed room
اطاق خواب
chamber of commerce
اطاق بازرگانی
cleaning room
اطاق شستشو
auto body
اطاق اتومبیل
cargo compartment
اطاق بار
carbody
اطاق اتومبیل
chambered
اطاق دار
buffer chamber
اطاق خرج
cloak room
اطاق رختکن
coding room
اطاق رمز
damp room
اطاق نمناک
room lighting
روشنایی اطاق
ready room
اطاق توجیه
room no
اطاق شماره 3
radome
اطاق رادار
guardroom
اطاق کشیک
heating chamber
اطاق گرمکن
keeping room
اطاق نشیمن
operating stand
اطاق هدایت
palor
اطاق نشیمن
palor
اطاق پذیرایی
parlor
اطاق نشیمن
parlor
اطاق پذیرایی
picture gallery
اطاق نقاشی
reaction chamber
اطاق واکنش
roundhouse
اطاق عقبی
fumatorium
اطاق بخار
waiting room
اطاق انتظار
drive's cab
اطاق راننده
waiting-rooms
اطاق انتظار
dumb chamber
اطاق بی روزنه
triclinium
اطاق نهارخوری
dwelling room
اطاق نشیمن
snuggery
اطاق خلوت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com