Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
tactical intelligence
اطلاعات جنگی
Other Matches
escry
فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
warship
کشتی جنگی ناو جنگی
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
warships
کشتی جنگی ناو جنگی
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
martin
جنگی
martial
جنگی
battle line
خط جنگی
dogfights
سگ جنگی
dogfight
سگ جنگی
warlike
جنگی
tactically
جنگی
service
جنگی
serviced
جنگی
bristly
جنگی
fighting
جنگی
tactical
جنگی
scrapper
جنگی
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
battle lights
چراغهای جنگی
dry run
تمرین جنگی
man of war
ناو جنگی
man of war
مرد جنگی
campaigning
عملیات جنگی
live round
تیر جنگی
service ammunition
مهمات جنگی
booty
غنیمت جنگی
live
مهمات جنگی
formation
ارایش جنگی
killed in action
کشته جنگی
live ammunition
مهمات جنگی
sloop of war
کرجی جنگی
sloop
قایق جنگی
live round
گلوله جنگی
service mine
مین جنگی
campaigns
عملیات جنگی
light line
خط چراغ جنگی
paludament
ردای جنگی
munitions of war
مهمات جنگی
tactic
تدابیر جنگی
battle casualty
تلفات جنگی
martel de fer
چکش جنگی
parlementaire
فرستاده جنگی
battle dress
جلیقه جنگی
campaign
عملیات جنگی
armed naval vessel
ناو جنگی
campaigned
عملیات جنگی
poleax
تبرزین جنگی
poleaxe
تبرزین جنگی
accredited correspondent
خبرنگار جنگی
reparations for war damages
غرامات جنگی
nom de guerre
کنیه جنگی
dry run
عملیات جنگی
fighting ram
غوچ جنگی
prisoner of war
زندانی جنگی
game cock
خروس جنگی
game fowl
خروس جنگی
war horses
اسب جنگی
war horse
اسب جنگی
gamecock
خروس جنگی
bantams
خروس جنگی
bantam
خروس جنگی
hard head
شاخ جنگی
contraband of war
قاچاق جنگی
combatant vessel
ناو جنگی
fighting load
بارمهمات جنگی
fighting load
بار جنگی
dim light
چراغ جنگی
destrier
اسب جنگی
destrer
اسب جنگی
enginery
اسباب جنگی
actions
عملیات جنگی
action
عملیات جنگی
tactics
تدابیر جنگی
cars
ارابه جنگی
car
ارابه جنگی
field type
از نوع جنگی
field wire
سیم جنگی
fighting cock
خروس جنگی
interned
پناهنده جنگی
combatant vessel
کشتی جنگی
combat tire
لاستیک جنگی
battle sight
درجه جنگی
passes
معبر جنگی
passed
معبر جنگی
pass
معبر جنگی
battle reserve
احتیاط جنگی
battle reserve
ذخیره جنگی
battle problems
مسائل جنگی
warplane
هواپیمای جنگی
battleplane
هواپیمای جنگی
battle plane
هواپیمای جنگی
battle map
نقشه جنگی
chargers
اسب جنگی
battle station
پایگاه جنگی
booty of war
غنیمت جنگی
combat ration
جیره جنگی
missing
گمشده جنگی
lived
تیراندازی جنگی
lived
مهمات جنگی
lived
فشنگ جنگی
live
تیراندازی جنگی
live
فشنگ جنگی
combat firing
تیراندازی جنگی
combat exercise
مانور جنگی
cocker
خروس جنگی
campaign medal
مدال جنگی
campaign badge
نشان جنگی
charger
اسب جنگی
war plan
نقشه جنگی
war reserves
ذخایر جنگی
battleship
کشتی جنگی
war strenght
استعداد جنگی
war state
دولت جنگی
war ship
کشتی جنگی
war refugee
آواره جنگی
trophy of war
غنایم جنگی
stratagem
حیله جنگی
warpath
مسیر جنگی
tactical missile
موشک جنگی
tactical march
انتقال جنگی
war vessel
کشتی جنگی
battleships
کشتی جنگی
chariots
ارابه جنگی
war plan
طرح جنگی
war material
وسایل جنگی
stratagems
حیله جنگی
war indemnity
تاوان جنگی
navy
کشتی جنگی
war indemnity
غرامت جنگی
navies
کشتی جنگی
military
جنگی ارتش
war cry
فریاد جنگی
war crimes
جنایات جنگی
war crime
جنایات جنگی
chariot
ارابه جنگی
warlike preparations
تدارکات جنگی
warfare economy
اقتصاد جنگی
tactical march
حرکت جنگی
prisoner of war
اسیر جنگی
spoiler
خریدارغنائم جنگی
warheads
کلاهک جنگی
war gas
گاز جنگی
jetty
استحکامات جنگی
warhead
کلاهک جنگی
compartments
دهلیز جنگی
prisoners of war
زندانی جنگی
compartment
دهلیز جنگی
strategic situation
وضع جنگی
tactical aircraft
هواپیمای جنگی
jetties
استحکامات جنگی
spoils of war
غنائم جنگی
prisoners of war
اسیر جنگی
war material
تجهیزات جنگی
ransom
غرامت جنگی جزیه
equipage
اسباب و لوازم جنگی
ransoms
غرامت جنگی جزیه
action
اشغال نیروهای جنگی
actions
اشغال نیروهای جنگی
cartels
مبادله اسیران جنگی
jacob's ladder
پله جنگی ناو
cartel
مبادله اسیران جنگی
wartime load
بار جنگی ناو
combatant
جنگی مبارزه طلب
wooden walls
ناوها یا کشتیهای جنگی
warheads
کلاهک موشک سر جنگی
pass
مسیر کوتاه جنگی
warhead
کلاهک موشک سر جنگی
massing
تمرکز قوای جنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com