English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
oral information اطلاعات گفتاری [شفاهی]
Other Matches
voices گفتاری
voice گفتاری
orals گفتاری
oral گفتاری
voicing گفتاری
prefatorial پیش گفتاری
glossolalia غریبه گفتاری
speech synthesis ترکیب گفتاری
prolegomenous پیش گفتاری
somniloquy خواب گفتاری
psittacism طوطی گفتاری
sleep talking خواب گفتاری
lallation لام گفتاری
captivity گفتاری فکری
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
anarthria زبان پریشی گفتاری
speech synthesizer ترکیب کننده گفتاری
prefatory دیباچهای پیش گفتاری
acclamation رأی گفتاری [به کسی دادن]
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
[pieces of] information اطلاعات
witting اطلاعات
data اطلاعات
counterintelligence ضد اطلاعات
information اطلاعات
intelligence اطلاعات
information service خدمات اطلاعات
departmental intelligence اطلاعات اداری
information science علم اطلاعات
information revolution تحول اطلاعات
public information اطلاعات عمومی
secret اطلاعات سری
information system سیستم اطلاعات
data item جزئیات اطلاعات
intelligence اطلاعات نظامی
information explosion انفجار اطلاعات
information مفروضات اطلاعات
data base مبنای اطلاعات
information technology تکنولوژی اطلاعات
data communication انتقال اطلاعات
data element عناصر اطلاعات
data element جزئیات اطلاعات
data input اطلاعات ورودی
information source منبع اطلاعات
secrets اطلاعات سری
information retrieval بازیابی اطلاعات
records available اطلاعات موجود
communication عبور اطلاعات
information bureau دفتر اطلاعات
intelligence data عناصر اطلاعات
ministry of information وزارت اطلاعات
military intelligence اطلاعات نظامی
intelligence department اداره اطلاعات
essential elements of information عناصراصلی اطلاعات
marketing intelligence اطلاعات بازاریابی
filter center مرکزتوزیع اطلاعات
logistical data اطلاعات لجستیکی
intelligence journal دفتریادداشت اطلاعات
financial data اطلاعات مالی
intelligence office دفتر اطلاعات
ir بازیابی اطلاعات
flow of information گردش اطلاعات
intelligence service اداره اطلاعات
intelligence estimate براورد اطلاعات
information center مرکز اطلاعات
information theory نظریه اطلاعات
defense information اطلاعات نظامی
perfect information اطلاعات کامل
information transmission انتقال اطلاعات
pemmican اطلاعات خلاصه
information unit واحد اطلاعات
pemican اطلاعات خلاصه
input information اطلاعات اولیه
defense information اطلاعات دفاعی
meteorological data اطلاعات هواسنجی
input information اطلاعات ورودی
inquiry office دفتر اطلاعات
instruction pipeline کانال اطلاعات
information processing پردازش اطلاعات
intelligence annex پیوست اطلاعات
genetic information اطلاعات وراثتی
data bank بانک اطلاعات
assistant chief of staff,g (intelligenc معاونت اطلاعات
information office دفتر اطلاعات
information desk میز اطلاعات
keep up with the news <idiom> حفظ اطلاعات
basic data اطلاعات اولیه
data banks بانک اطلاعات
intelligence service قسمت اطلاعات
false information اطلاعات نادرست
information sheet برگه اطلاعات
handout برگه اطلاعات
spial officer افسرتجسس و اطلاعات
technical data اطلاعات فنی
combat intelligence اطلاعات رزمی
combatintelligence اطلاعات رزمی
information on demand اطلاعات با تقاضا
critical intelligence اطلاعات مهم
critical intelligence اطلاعات حیاتی
data processing امایش اطلاعات
data processing پرورش اطلاعات
tactical intelligence اطلاعات جنگی
spial کسب اطلاعات
tactical intelligence اطلاعات تاکتیکی
data processing تهیه اطلاعات
stationary information اطلاعات لایتغیر
Ministry of Information . وزارت اطلاعات
budget data اطلاعات بودجه
leakage of information نشت اطلاعات
dissemination پخش اطلاعات
info مخفف اطلاعات
disinformation اطلاعات دورغ
wrong information اطلاعات نادرست
weather intelligence اطلاعات هواشناسی
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
information and storage and retrieval ذخیره و بازیابی اطلاعات
information approach روش کسب اطلاعات
electronic modulation مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
inputted داده ها اطلاعات ورودی
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
almanacks نشریهء اطلاعات عمومی
almanacs نشریهء اطلاعات عمومی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
almanac نشریهء اطلاعات عمومی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
information processing carriculum دوره پردازش اطلاعات
input داده ها اطلاعات ورودی
communicate انتقال اطلاعات به کسی
direct access دسترسی مستقیم به اطلاعات
dolly کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
advisory area منطقه زیرپوشش اطلاعات
ana منتخبات اطلاعات سودمند
up to date حاوی اخرین اطلاعات
data item موارد ذکرشده در اطلاعات
charge coupled device حافظه با اطلاعات چرخان
columnar نمایش اطلاعات درستون ها
thesauruses قاموس مجموعه اطلاعات
thesaurus قاموس مجموعه اطلاعات
up-to-date حاوی اخرین اطلاعات
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
dollies کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
informative حاوی اطلاعات مفید
display نشان دادن اطلاعات
communicated انتقال اطلاعات به کسی
general information data اطلاعات و امار عمومی
departmental intelligence اطلاعات وزارت خانهای
communicates انتقال اطلاعات به کسی
batch مین اطلاعات سفید
batches مین اطلاعات سفید
feed back بکارگیری اطلاعات حاصله
external data file فایل اطلاعات خروجی
displays نشان دادن اطلاعات
displaying نشان دادن اطلاعات
displayed نشان دادن اطلاعات
electronic transfer of data انتقال الکترونیکی اطلاعات
data card کارت ثبت اطلاعات
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
survey جمع اوری اطلاعات
non volatile ما میتواند اطلاعات را برگرداند.
Where is the information desk? میز اطلاعات کجاست؟
a few scraps of information یک خرده اطلاعات [ناکافی]
pick someone's brains <idiom> اطلاعات دقیق به کسی
market information اطلاعات و دادههای بازار
marginal data اطلاعات حاشیهای نقشه
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
office information system سیستم اطلاعات اداری
debrief اطلاعات کسب کردن
debriefed اطلاعات کسب کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com