English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English Persian
decision اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
decisions اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
Other Matches
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
integrated پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
derivation graph ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
Viewdata سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
selected یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
select یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selects یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
bbs اطلاعات و پیام پایگاه داده که توسط مودم و اتصال کامپیوتر بدست می آید
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
mid user اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
normal روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
bulletin board system پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
form 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
formed 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
reflexes یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflex یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
Delphi مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
database ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
databases ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
leave hanging (in the air) <idiom> بدون تصمیم قبلی
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serials فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
buffer وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند
sewed up <idiom> تصمیم گیری
decision making تصمیم گیری
sam فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
decision model الگوی تصمیم گیری
decision making policy سیاست تصمیم گیری
decision tree مسیر تصمیم گیری
decision theory نظریه تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم گیری
decision criteria ضوابط تصمیم گیری
decision variable متغیر تصمیم گیری
entities موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
source فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
entity موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
get down to brass tacks <idiom> فورا شروع به تصمیم گیری
pass a resolution با رای گیری تصمیم گرفتن
partial jurisdiction حق تصمیم گیری یا قضاوت محدود
dss سیستم پشتیبان تصمیم گیری
decision lag تاخیر زمانی در تصمیم گیری
ddl بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
plex database ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
extracting حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
db/dc DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
extracted حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extract حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracts حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
decision tree اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
decision تصمیم گیری برای انجام کاری
take something to heart <idiom> به صورت جدی تصمیم گیری کردن
play it by ear <idiom> تصمیم گیری درچیزی برطبق شرایط
decisions تصمیم گیری برای انجام کاری
not touch something with a ten-foot pole <idiom> تصمیم گیری چیزی به طور کامل
tip the balance <idiom> تصمیم گرفتن ،نفوذ درتصمیم گیری
blob بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
blobs بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
browses مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online
browsed مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online
browse مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online
interrupts تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupting تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupt تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
search 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
privacy act of قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
searchingly 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
go in for <idiom> شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
device media control language نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
Borland شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
layers لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
headers اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
header اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
dp پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
flattest برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flat برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
major sort key یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
log کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
logs کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
upward compatible اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
decision نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
decisions نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
description بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
descriptions بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
relative دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
post edit ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
database پایگاه داده ها
data base پایگاه داده ها
databases پایگاه داده ها
data banks پایگاه داده ها
data bank پایگاه داده
data bank پایگاه داده ها
data banks پایگاه داده
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
database management مدیریت پایگاه داده ها
database disign طرح پایگاه داده ها
data base management مدیریت پایگاه داده ها
database structure ساختار پایگاه داده ها
relational database پایگاه داده رابطهای
data base management مدیریت پایگاه داده
data base environment محیط پایگاه داده
data base analyst تحلیل گر پایگاه داده
data base administrator مسئول پایگاه داده ها
data base manager مدیر پایگاه داده
distributed data base پایگاه داده توزیعی
data base specialist متخصص پایگاه داده
framework مدیریت پایگاه داده
frameworks مدیریت پایگاه داده
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
collections و مرتب کردن در پایگاه داده
on line database پایگاه داده درون خطی
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
very large data base پایگاه داده بسیار بزرگ
database روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
databases روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
database driver برنامه راه انداز پایگاه داده
alternated کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternates کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
database که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
databases که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
databases ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
database تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
filter انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
database ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
DBA ول اجزا و نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
filters انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
registries پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
registry پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
get دستور بدست آوردن رکورد از فایل یا پایگاه داده
gets دستور بدست آوردن رکورد از فایل یا پایگاه داده
database شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
getting دستور بدست آوردن رکورد از فایل یا پایگاه داده
map شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
databases شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
dbase iii بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com