Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
red clause credit	اعتبار با ماده قرمز
Other Matches
carmine	ماده رنگی قرمز دانه
alizarin	ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
hemoglobin	ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
storm warning	پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid	اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
log wood	درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
overdrafts	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdraft	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced	بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
infrared line scan	ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery	عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs	فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
thermite	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
credit system of supply	سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
coolants	ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
female connector	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant	ماده سرماساز ماده خنک کننده
infrared ray	اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
pigment	ماده رنگی ماده ملونه
fuelled	ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments	ماده رنگی ماده ملونه
fueled	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels	ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
request for discharge	عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
bloodshot	قرمز
rubric	خط قرمز
vermillion	قرمز
raddle	گل قرمز
vinaceous	قرمز
laky a	قرمز
rubrics	خط قرمز
erythrean	قرمز
red <adj.>	قرمز
ponceau	قرمز
gules	قرمز
vermilion	قرمز
coralline	قرمز
cramoisy	قرمز
aka	قرمز
sanguineous	قرمز
red line	خط قرمز
reds	قرمز
erythroid	قرمز
redder	قرمز
redhead	مو قرمز
vermeil	قرمز
redheads	مو قرمز
reddest	قرمز
cochineal	قرمز دانه
rubious	قرمز یاقوتی
gold fish	ماهی قرمز
murrey	قرمز ارغوانی
minium	اکسید قرمز
minium	شنجرف قرمز
methyl red	قرمز متیل
martagon	سوسن قرمز
rel pole	قطب قرمز
redlining	خط قرمز کشیدن
redden	قرمز کردن
reddened	قرمز کردن
reddens	قرمز کردن
redden	قرمز شدن
reddened	قرمز شدن
reddening	قرمز کردن
reddening	قرمز شدن
nacarat	قرمز روشن
neutral red	قرمز خنثی
ruddy	قرمز رنگ
red lead	سرب قرمز
roucou	قرمز بویا
rosily	برنگ قرمز
rubefacient	قرمز کننده
kidney beans	لوبیا قرمز
elms	نارون قرمز
elm	نارون قرمز
ripe lips	لبهای قرمز
red card	کارت قرمز
red letter	با حروف قرمز
red lips	لبهای قرمز
angrier	قرمز شده
red nucleus	هسته قرمز
angry	قرمز شده
oxide of copper	توتیای قرمز
rubescent	قرمز شونده
rubefy	قرمز کردن
rubefaction	قرمز سازی
reddens	قرمز شدن
phenol red	قرمز فنول
angriest	قرمز شده
red brick	اجر قرمز
crimson	قرمز روناسی
bright red	قرمز روشن
first class brick	اجر قرمز
red light	چراغ قرمز
red lights	چراغ قرمز
hot pepper	فلفل قرمز
gorcock	با قرقره قرمز
hot line	تلفن قرمز
goldfish	ماهی قرمز
staring red	قرمز زننده
safflower carmine	قرمز کافیشه
rufous	قرمز کم رنگ
encrimson	قرمز کردن
dressed inred	قرمز پوش
cresol red	قرمز کرزول
Red chilli	فلفل قرمز
chilli pepper	فلفل قرمز
Cayenne	فلفل قرمز
body brick	اجر قرمز
chlorophennol red	قرمز کلروفنول
flush	قرمز کردن
congo red	قرمز کنگو
flushes	قرمز کردن
flushing	قرمز کردن
infera red	مادون قرمز
infrared	مادون قرمز
ladyfinger	فلفل قرمز
scarlet	قرمز جگری
red pepper	فلفل قرمز
infra-red	زیر قرمز
kidney bean	لوبیا قرمز
infra red	زیر قرمز
crimson	قرمز سیر
ruby of arsenic	زرنیخ قرمز
hot lines	تلفن قرمز
red peppers	فلفل قرمز
caramels	مایل به قرمز
scarlet	قرمز لاکی
ruffous	قرمز کم رنگ
infrared	زیر قرمز
caramel	مایل به قرمز
cochineal	قرمز شراب کش
rubricize	قرمز نشان دادن
spatalite	اکسید قرمز روی
redstart	بلبل دم قرمز اروپایی
redshank	مرغ پا قرمز کرانه زی
bloodier	خون الود قرمز
bloodiest	خون الود قرمز
bloody	خون الود قرمز
rubicund	رنگ مایل به قرمز
strawberry roan	اسب قرمز رنگ
rubiginous	برنگ قرمز اجری
roset	رنگ نفاشی قرمز
zincite	اکسید قرمز روی
thermal imagery	عکاسی مادون قرمز
to tinge with red	کمی قرمز کردن
rudd	ماهی گول قرمز
scarlet	قرمز مایل به زرد
rubricate	قرمز نشان دادن
vermeil	لعل قرمز رنگ
red tape	نوار باریک قرمز
ultrared	انطرف اشعه قرمز
magenta	یکجور رنگ قرمز
carmine	نوعی رنگ قرمز
incarnadine	رنگ قرمز گوشتی
sepia	رنگ قرمز قهوه ای
infrared absorption	جذب زیر قرمز
clarets	نوعی شراب قرمز
claret	نوعی شراب قرمز
infrared spectrum	طیف زیر قرمز
infrared viewer	دوربین مادون قرمز
crimson	لاکی قرمز کردن
kermes	قرمزدانه :کرم قرمز
rubella	قرمز کننده پوست
light red	رنگ قرمز روشن
baying	سرخ مایل به قرمز
bay	سرخ مایل به قرمز
bayed	سرخ مایل به قرمز
carbuncled	مزین به یاقوت قرمز
chianti	نوعی شراب قرمز
Indianred <adj.> <noun>	نوعی رنگ قرمز
dunlin	ابیای پشت قرمز
far infrared	زیر قرمز دور
farouche	یونجه گل قرمز کمرو
fireback	قرقاول پشت قرمز
hemolysis	تحلیل گویچههای قرمز
hot pepper	بوته فلفل قرمز
hubble effect	جابجایی به سوی قرمز
plover page	ابیای پشت قرمز
bays	سرخ مایل به قرمز
near infrared	زیر قرمز نزدیک
ochreish	قرمز چون گل اخری
red oxide of zinc	اکسید قرمز روی
purple red	قرمز مایل به ارغوانی
pyrope	لعل قرمز سیر
red shift	جابجایی به سوی قرمز
red zinc ore	اکسید قرمز روی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com