English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
imprest fund اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
Other Matches
imprest fund اعتبار مساعده
money in advance پیش پرداخت مساعده
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
welfare funds اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
overdraft حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
advance مساعده
imprest مساعده
benefiting مساعده
loaning مساعده
loans مساعده
accommodation مساعده
advancing مساعده
benefited مساعده
bridging leon مساعده
casual payment مساعده
advances مساعده
benefit مساعده
loan مساعده
accommodations مساعده
bonuses کمک مساعده
bonus کمک مساعده
advancing ترقی مساعده
to make an a مساعده دادن
to reeeive in a مساعده گرفتن
advance مساعده دادن
advancing مساعده دادن
advances مساعده دادن
advance ترقی مساعده
imprest مصادره مساعده
advances ترقی مساعده
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage کسری پرداخت کسر پرداخت
fate پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
claim for indemnification ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
request for discharge عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
importance اعتبار
line of cerdit خط اعتبار
credibility اعتبار
invalid : بی اعتبار
funded اعتبار
invalids : بی اعتبار
credits اعتبار
fund اعتبار
creditless بی اعتبار
reputations اعتبار
authenticity اعتبار
advance اعتبار
advances اعتبار
reputation اعتبار
advancing اعتبار
influence اعتبار
standing اعتبار
credit line حد اعتبار
influencing اعتبار
influences اعتبار
influenced اعتبار
creditability اعتبار
prestigious با اعتبار
esteem اعتبار
validation اعتبار
estimating اعتبار
estimates اعتبار
estimated اعتبار
estimate اعتبار
prestige اعتبار
void بی اعتبار
reputability اعتبار
validity اعتبار
budgets اعتبار
budgeted اعتبار
budget اعتبار
appropriation symbol کد اعتبار
entitlement اعتبار
entitlements اعتبار
value اعتبار
crediting اعتبار
values اعتبار
credit اعتبار
valuing اعتبار
credited اعتبار
revolving credit اعتبار گردان
credit term مدت اعتبار
consumption credit اعتبار مصرفی
under the credit تحت اعتبار
validity صحت اعتبار
differential validity اعتبار افتراقی
settlement of credit تسویه اعتبار
credit sale اعتبار در معامله
credit rating میزان اعتبار
credit insurance بیمه اعتبار
credit expansion گسترش اعتبار
countervailing credit اعتبار اتکائی
trade credit اعتبار تجاری
revolving fund اعتبار در گردش
creditably از روی اعتبار
cross validation وارسی اعتبار
stock funds اعتبار خریدنقدی
cumulative credit اعتبار تراکمی
expired بدون اعتبار
credit terms شرایط اعتبار
requirements of the credit شرایط اعتبار
roll over credit اعتبار گردان
military funds اعتبار نظامی
tax credit اعتبار مالیاتی
invalidity عدم اعتبار
credentials اعتبار نامه
a company of good standing شرکتی با اعتبار
validation of a hypothesis اعتبار یک فرضیه
back to back credit اعتبار اتکایی
credit transfers انتقال اعتبار
credit transfer انتقال اعتبار
agricultural credit اعتبار کشاورزی
advising of credit ابلاغ اعتبار
void result نتیجه بی اعتبار
insecure بی اعتبار متزلزل
reliableness اعتبار موثقیت
committment تامین اعتبار
funded اعتبار مالی
bad ناصحیح بی اعتبار
apportionment واگذاری اعتبار
fund اعتبار مالی
bank credit اعتبار بانکی
authenticity of a document اعتبار سند
blank credit اعتبار نامحدود
bridging leon اعتبار موقت
appropriation title عنوان اعتبار
budget credit اعتبار بودجه
appropriation reimbur sement تامین اعتبار
concurrent validity اعتبار همزمان
validity of a contract اعتبار قرارداد
convergent validity اعتبار همگرا
open credit اعتبار نامحدود
on trust بر مبنای اعتبار
on tick روی اعتبار
validity check مقابله اعتبار
counter credit اعتبار متقابل
countervailing credit اعتبار متقابل
test validity اعتبار ازمون
validity index شاخص اعتبار
validity criterion ملاک اعتبار
consensual validity اعتبار وفاقی
construct validity اعتبار سازه
validity coefficient ضریب اعتبار
content validity اعتبار محتوا
validity check بررسی اعتبار
validation of a model اعتبار یک الگو
letter of credit برگه اعتبار
item validity اعتبار پرسش
authority اجازه اعتبار
expenditure credit اعتبار مصرف
ervolving credit اعتبار گردان
face validity اعتبار صوری
l/c اعتبار نامه
letter of credit ورقه اعتبار
documentary credit اعتبار اسنادی
letter of credit اعتبار اسنادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com