English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
Other Matches
unforeseen expenses هزینههای پیش بینی نشده
unfinanced بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
caveat پیش بینی احتیاطی
caveats پیش بینی احتیاطی
unliquidated obligation هزینههای پرداخت نشده
funded تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
tangible costs هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
unconfirmed letter of credit اعتبار اسنادی تایید نشده
ex ante به اعتبار پیش بینی
unforeseen پیش بینی نشده
unpredictable پیش بینی نشده
unexpected پیش بینی نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
unexpected inflation تورم پیش بینی نشده
res ipsa loquitur این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
unsorted که ذخیره نشده است
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
reserved for unexpired risks ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
business expenses هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
blankest نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
blank نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
multipe expansion of credit استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
capital outlays هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
precautionary demand for money تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
library و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
libraries و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
parked حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
park حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
overdraft حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
ordering costs هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
indiscretions بی احتیاطی
incautiousness بی احتیاطی
unwariness بی احتیاطی
incaution بی احتیاطی
provisory احتیاطی
contingencies احتیاطی
cautionary احتیاطی
improvidence بی احتیاطی
indiscretion بی احتیاطی
contingency احتیاطی
imprudence بی احتیاطی
precautionary احتیاطی
injudiciousness بی احتیاطی
forgetfulness بی احتیاطی
discretionary احتیاطی
want of precaution بی احتیاطی
inconsiderateness بی احتیاطی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
margin بودجه احتیاطی
contingency insurance بیمه احتیاطی
precautions اقدام احتیاطی
indiscreetly از روی بی احتیاطی
contingency fund وجوه احتیاطی
improvidently از روی بی احتیاطی
buffer stock موجودی احتیاطی
imprudently از روی بی احتیاطی
precaution اقدام احتیاطی
incautiously از روی بی احتیاطی
measure of prevention اقدام احتیاطی
margins بودجه احتیاطی
precautionary motive انگیزه احتیاطی
carelessly از روی بی احتیاطی
per incuriam به علت بی احتیاطی
preventive action اقدامات احتیاطی
precautionary measures اقدامات احتیاطی
Precautionary measures. اقدامات احتیاطی
protective measures تدابیر احتیاطی
preventive detention توقیف احتیاطی
reserve fund سرمایه احتیاطی
provident fund وجوه احتیاطی
riding slip خفت احتیاطی
detention pending trial توقیف احتیاطی
septum حفرههای بینی پره بینی
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
safety precaution پیش بینیهای احتیاطی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
aggregate expenditures هزینههای کل
volumes کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
deferred charges هزینههای انتقالی
spillover costs هزینههای خارجی
standard costs هزینههای استاندارد
sunk cost هزینههای اضافی
transaction costs هزینههای معاملاتی
capital outlays هزینههای تاسیساتی
implicit costs هزینههای ضمنی
government expenditures هزینههای دولت
storage costs هزینههای انبارداری
incidental expenses هزینههای واقعی
increasing cost هزینههای صعودی
supplementary costs هزینههای مکمل
selling costs هزینههای فروش
consumption expenditures هزینههای مصرفی
supplementary costs هزینههای اضافی
overheads هزینههای عمومی
increasing cost هزینههای فزاینده
competition cost هزینههای رقابتی
implicit costs هزینههای نامرئی
overheads هزینههای بالاسری
comparative costs هزینههای نسبی
capital expenditures هزینههای سرمایهای
on costs هزینههای غیرمستقیم
financial expenses هزینههای مالی
pilot charges هزینههای راهنما
material costs هزینههای مواد
personal outlays هزینههای شخصی
overhead costs هزینههای عمومی
overhead costs هزینههای حاشیهای
national expenditures هزینههای ملی
overhead costs هزینههای اضافی
overhead costs هزینههای بالاسری
dock dues هزینههای لنگرگاه
anchor dues هزینههای لنگر
operational costs هزینههای عملیاتی
fixed costs هزینههای ثابت
standard costs هزینههای نرمال
bank charge هزینههای بانکی
capital expenditure هزینههای سرمایهای
capital charges هزینههای سرمایه
design costs هزینههای طراحی
real costs هزینههای واقعی
building costs هزینههای ساختمان
joint costs هزینههای مشترک
freight charges هزینههای حمل
prime costs هزینههای اولیه
fixed costs هزینههای سرمایهای
bank charges هزینههای بانکی
preliminary expenses هزینههای ابتدائی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
incomplete انجام نشده پر نشده
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
highs تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
selling costs هزینههای فروش کالا
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
outlays هزینههای سرمایهای مخارج
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
surcharge درصد هزینههای اضافی
recurring costs هزینههای تکرار شونده
surcharges درصد هزینههای اضافی
avoidable costs هزینههای قابل اجتناب
constant cost industry صنعت هزینههای ثابت
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
cost category هزینههای انجام شده
handling charges هزینههای جابجایی کالا
loading participation in profits هزینههای مشارکت در سود
reservoirs سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
secondary costs هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
analysis یات هزینههای محصول جدید
cost analysis تجزیه تحلیل هزینههای کار
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
ordering costs هزینههای مربوط به سفارش کالا
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
contango هزینههای دیرکرد خرید سهم
read گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com