English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
chiliasm اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
Other Matches
postmillenarian معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
adventism اعتقاد بدوباره امدن مسیح
millenarianism اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
reoccur فهور مجدد
reapparition فهور مجدد
recrudescence فهور مجدد برگشتگی
sudarium دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
antichrst مسیح دروغی مسیح کاذب
christly شایسته مسیح مربوط به مسیح
animism اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
Noel سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
charge ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
peeping فهور
manifestation فهور
peeps فهور
apparition فهور
peeped فهور
peep فهور
Epiphany فهور
apparitions فهور
penetrance فهور
outburst فهور
developments فهور
appearance فهور
turn up فهور
emergence فهور
emersion فهور
appearances فهور
turn-ups فهور
development فهور
outbursts فهور
manifestations فهور
recrvdescence فهور مجد د
developer agent ماده فهور
developer agent عامل فهور
track production فهور هدف
outbreaks فهور شیوع
outbreak فهور شیوع
disposure فهور عکس
developers دوای فهور
developer liquid مایع فهور
income ریزش فهور
developer دوای فهور
developer دستگاه فهور عکس
metol دوای فهور فیلم
glint فهور انی زودگذر
glinted فهور انی زودگذر
glinting فهور انی زودگذر
glints فهور انی زودگذر
developers دستگاه فهور عکس
Epiphany فهور و تجلی عیسی
reapparition فهور دوم باره
theophany فهور خدابه انسان
anointed مسیح
messianic مسیح
Christ مسیح
antichrist ضد مسیح
high contrast developer دستگاه فهور با تغایر بالا
diapositive فهور عکس روی اسلایدشفاف
outcrops فهور چینه درسطح زمین
outcrop فهور چینه درسطح زمین
antichrst دشمن مسیح
Christmases عیدمیلاد مسیح
Christmas عیدمیلاد مسیح
IHS نمودار مسیح
jesus christ عیسی مسیح
christly مسیح وار
christlike مسیح وار
christhood مسیح بودن
vicar of christ مسیح پاپ
messiahs مسیح موعود
messiah مسیح موعود
lachryma christi اشک مسیح
pseudo christ مسیح نما
incident ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
incidents ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
pseudo christ مسیح کاذب دجال
carols سرودشب عیدمیلاد مسیح
carol سرودشب عیدمیلاد مسیح
anno domini بعد از میلاد مسیح
dominical یعنی حضرت مسیح
christology مبحث مسیح شناسی
gospels بشارت درباره مسیح
gospel بشارت درباره مسیح
neo christianity دین نوین مسیح
anachronism اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
evangelizing بشارت بدین مسیح دادن
evangelising بشارت بدین مسیح دادن
evangelize بشارت بدین مسیح دادن
evangelized بشارت بدین مسیح دادن
evangelises بشارت بدین مسیح دادن
evangelizes بشارت بدین مسیح دادن
evangelised بشارت بدین مسیح دادن
orthodox مطابق عقاید کلیسای مسیح
judns be trayed jesus یهودابه مسیح خیانت کرد
passion week هفته پیش از رستاخیز مسیح
Yule جشن میلاد عیسی مسیح
exposure در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposures در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
imagery exploitation مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
context sensitive help key کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
Anno Domini [AD] <adj.> پس از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
zachariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
incarnationist کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
psilanthropism عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
zechariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
psilanthropy عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
millenarian معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
icon تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
the holy grail دوری یاجامی که مسیح دراخرین شام خودبکاربرد
icons تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
before Christ [BC] قبل از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
ikons تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
chips اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chip اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
soft fails فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
belief اعتقاد
faith اعتقاد
faiths اعتقاد
unbelieving بی اعتقاد
credence اعتقاد
believing با اعتقاد
confidence اعتقاد
confidences اعتقاد
misbeliever بی اعتقاد
kenosis اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
passionist عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
monophysite کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
lord of misrule متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
christian era مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
convictions اعتقاد راسخ
theism اعتقاد بخدا
conviction اعتقاد راسخ
credit اعتقاد کردن
credits اعتقاد کردن
crediting اعتقاد کردن
trust اعتقاد اعتبار
fatalism اعتقاد به سرنوشت
trusts اعتقاد اعتبار
trusted اعتقاد اعتبار
fetishism اعتقاد به طلسم
credited اعتقاد کردن
demonism اعتقاد بدیو
fairyism اعتقاد به جن و پری
evolutionism اعتقاد به تکامل
trinitarianism اعتقاد به تثلیت
relativism اعتقاد به نسبیت
misbelief اعتقاد خطا
misbelieve بی اعتقاد شدن
cloaca theory اعتقاد به مقعدزایی
creationism اعتقاد به افرینش
credibly از روی اعتقاد
determinism اعتقاد به جبر
hylicism اعتقاد به مادیات
ism اعتقاد رویه
anomy اعتقاد به بی نظمی
anomie اعتقاد به بی نظمی
apocrypha کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
essene راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
to put [place] credence in something به چیزی اعتقاد کردن
monism اعتقاد وحدت خدا
historical determinism اعتقاد به جبر تاریخ
to believe in ghosts اعتقاد داشتن به ارواح
immortalism اعتقاد به ماندگاری روح
to give credence to something به چیزی اعتقاد کردن
denominationalism اعتقاد به تفکیک و تقسیم
article of faith اعتقاد و عقیده باطنی
vitalism اعتقاد به اصالت حیات
vampirism اعتقاد بوجود vampire
to believe in something به چیزی اعتقاد داشتن
unbelievers بی اعتقاد دیر باور
unbeliever بی اعتقاد دیر باور
unbelievin بی اعتقاد دیر باور
spiritualism اعتقاد به احضار ارواح
monotheism اعتقاد به خدای واحد
factionalism اعتقاد به سیستم حزبی
theodicy اعتقاد بعدالت خدایی
nicene creed اعتقاد نامه نیسن
misbelieve اعتقاد خطا پیداکردن
ultra individualism اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
salvationism اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
immaterialism عدم اعتقاد به ماده تجرد
idealistically از روی اعتقاد به تصور وخیال
casualism اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
triune اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
disbelieves اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieve اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
syncretism اعتقاد به توحید عقاید همتایی
disbelieved اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieving اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com