Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
factionalism
اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
Other Matches
animism
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
ceremonialism
اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
tyrannicide
اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
constitutionalism
اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
expandsionism
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
unitarianism
وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
anthropopathism
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
cosmopolitanism
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
mercantilism
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
socialist international
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
terrorism
عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
nationallism
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
spiritism
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
apolitical
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
self determination
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
parts
احزاب
coalition parties
احزاب موتلف
coalition parties
احزاب موتلفه
the coalition parties
احزاب موتلفه
The opposition parties .
احزاب مخالف
political ties
هم بستگیهای سیاسی وابستگیهای سیاسی اتحادسیاسی
the coalition parties
احزاب ائتلاف کننده
cominform
دفتر اطلاعات احزاب کمونیست
popular front
ائتلاف احزاب دست چپی ومیانه رو
idological parties
احزاب دارای روش فکری خاص
immunity
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
political circles
محافل سیاسی دوایر سیاسی
politics
علم سیاسی امور سیاسی
reestablishment of diplomatic relations
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
politic
سیاسی نماینده سیاسی
conservatism
عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
popular front
ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
necessity
لزوم
occasioning
لزوم
needed
لزوم
needfulness
لزوم
requisteness
لزوم
requisiteness
لزوم
exigencies
لزوم
occasioned
لزوم
need
لزوم
occasion
لزوم
needing
لزوم
irrevocability
لزوم
exigency
لزوم
occasions
لزوم
unnecessarily
بیش از حد لزوم
inherence
لزوم ذاتی
incumbency
وفیفه لزوم
unnecessary
بیش از حد لزوم
supply
موجودی لزوم
supplied
موجودی لزوم
inherency
لزوم ذاتی
inhesion
لزوم ذاتی
too
بیش از حد لزوم
needlessness
عدم لزوم
on occasion
هنگام لزوم
supplying
موجودی لزوم
if necessary
در صورت لزوم
needs
بر حسب لزوم
inherence or rency
لزوم ذاتی
isonomy
برابری در حقوق سیاسی برابری سیاسی
overcompensation
جبران بیش از حد لزوم
supererogatory
زائد بیش از حد لزوم
overdose
داروی بیش از حد لزوم
to become a necessity
لزوم پیدا کردن
underexpose
کمتر از حد لزوم در معرض
overdoses
داروی بیش از حد لزوم
long game
بازی با لزوم ضربههای طولانی
overstuff
بیش ازحد لزوم انباشتن
fats
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
hypertrophy
بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
fat
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fatter
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fattest
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
outstay
بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
referee in case of need
داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
excess stock
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
confidence
اعتقاد
confidences
اعتقاد
belief
اعتقاد
faiths
اعتقاد
unbelieving
بی اعتقاد
faith
اعتقاد
believing
با اعتقاد
misbeliever
بی اعتقاد
credence
اعتقاد
anomy
اعتقاد به بی نظمی
determinism
اعتقاد به جبر
anomie
اعتقاد به بی نظمی
trusted
اعتقاد اعتبار
credit
اعتقاد کردن
trusts
اعتقاد اعتبار
misbelief
اعتقاد خطا
credited
اعتقاد کردن
theism
اعتقاد بخدا
hylicism
اعتقاد به مادیات
demonism
اعتقاد بدیو
trust
اعتقاد اعتبار
fairyism
اعتقاد به جن و پری
fatalism
اعتقاد به سرنوشت
ism
اعتقاد رویه
fetishism
اعتقاد به طلسم
evolutionism
اعتقاد به تکامل
conviction
اعتقاد راسخ
convictions
اعتقاد راسخ
misbelieve
بی اعتقاد شدن
crediting
اعتقاد کردن
creationism
اعتقاد به افرینش
credibly
از روی اعتقاد
credits
اعتقاد کردن
relativism
اعتقاد به نسبیت
cloaca theory
اعتقاد به مقعدزایی
trinitarianism
اعتقاد به تثلیت
dynamically
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
article of faith
اعتقاد و عقیده باطنی
factionalism
اعتقاد به سیستم حزبی
vitalism
اعتقاد به اصالت حیات
theodicy
اعتقاد بعدالت خدایی
vampirism
اعتقاد بوجود vampire
unbelievin
بی اعتقاد دیر باور
to believe in something
به چیزی اعتقاد داشتن
misbelieve
اعتقاد خطا پیداکردن
unbeliever
بی اعتقاد دیر باور
nicene creed
اعتقاد نامه نیسن
denominationalism
اعتقاد به تفکیک و تقسیم
to believe in ghosts
اعتقاد داشتن به ارواح
to put
[place]
credence in something
به چیزی اعتقاد کردن
immortalism
اعتقاد به ماندگاری روح
unbelievers
بی اعتقاد دیر باور
spiritualism
اعتقاد به احضار ارواح
to give credence to something
به چیزی اعتقاد کردن
monism
اعتقاد وحدت خدا
historical determinism
اعتقاد به جبر تاریخ
monotheism
اعتقاد به خدای واحد
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
disbelieves
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
triune
اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
disbelieved
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
ultra individualism
اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
casualism
اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
salvationism
اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
disbelieve
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieving
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
immaterialism
عدم اعتقاد به ماده تجرد
idealistically
از روی اعتقاد به تصور وخیال
adventism
اعتقاد بدوباره امدن مسیح
syncretism
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
guild socialism
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
tritheism
سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
hylotheism
اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
born-again
دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
utilitarianism
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
finality
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
sabbatarianism
اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
chiliasm
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
infallibilism
اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
activism
اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
liberalism
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
vending machine
ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
vending machines
ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
control rocket
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
hylotheism
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
absolutism
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
zombiism
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
pan cosmism
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
arianism
اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
deistical
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
intervener
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
humoralism
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
fundamentalism
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
ultramontanism
سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
formalism
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
futurism
اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
animism
همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
animalism
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
nestorianism
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
modalism
اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
politicos
سیاسی
socio political
سیاسی
political
سیاسی
politico
سیاسی
diplomatic
سیاسی
catastrophism
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
monadism
اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
nihilism
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
racism
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
terrorists
ادمکش سیاسی
political science
علوم سیاسی
political economy
اتصاد سیاسی
diplomatic immunity
مصونیت سیاسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com