Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
English
Persian
coma vigil
اغماء با چشمان باز
Other Matches
coma
اغماء
comas
اغماء
comatose
اغماء
insulin coma therapy
درمان با اغماء انسولینی
streaming eyes
چشمان اشکبار
hazel eyes
چشمان میشی
languideyes
چشمان بیمار
languideyes
چشمان بی حال
expressive eyes
چشمان با حالت
die away
چشمان خماریابیحال
dilated eges
چشمان بادکرده
d. eyes
چشمان بادکرده
languishing eyes
چشمان خمار
blear eyes
چشمان قی گرفته
dry-eyed
دارای چشمان بیسرشک
sunken eyes
چشمان فرو رفته
popeyed
دارای چشمان برامده
stalk eyed
دارای چشمان جلوامده
haggard
دارای چشمان فرورفته
f.eyes
چشمان فتان یاگیرنده
beady eyes
چشمان ریز براق
asquint
با چشمان لوچ یاچپ
beady
دارای چشمان ریز وگرد
wild eyed
دارای چشمان وحشی وخیره
fire eyed
دارای چشمان افروخته یادرخشان
sloe eyed
دارای چشمان ابی پرنگ
bloods hot eyes
چشمان قرمز و خون گرفته
bleary
دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
move to tears
اشک از چشمان کسی جاری شدن
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com