Dictiornary-Farsi | اغماض ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
irremissible	اغماض ناپذیر


Other Matches

immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
connivance	اغماض
veniality	قابلیت اغماض
condoned	اغماض کردن
condoning	اغماض کردن
waived	اغماض نمودن
waives	اغماض نمودن
negligible	قابل اغماض
condone	اغماض کردن
waive	اغماض نمودن
condones	اغماض کردن
waiver	صرفنظر اغماض
tolerator	اغماض کننده
remissible	قابل اغماض
paraleipsis	افهارضمن اغماض
towink at	اغماض کردن
paralipsis	افهار ضمن اغماض
tolerantly	شکیبا اغماض کننده
tolerances	سعه نظر اغماض
tolerance	سعه نظر اغماض
venial	قابل اغماض بخشیدنی
sign a waiver	قبول اغماض نمودن
winks	چشمک اغماض کردن
winking	چشمک اغماض کردن
winked	چشمک اغماض کردن
wink	چشمک اغماض کردن
tolerant	شکیبا اغماض کننده
indulgently	از روی اغماض و مساهله
tolerance	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerances	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
irremissibly	چنانکه نتوان بخشیدیا اغماض کرد بطورالزام اور
reclama	تقاضای اغماض و تجدید نظر درتصمیمات متخذه یا رای
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
condonation	اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
watertight	اب ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
irremediable	چاره ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر