Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
filler personnel
افراد جایگزینی
Other Matches
replacement demand
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
characterization
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
replacements
جایگزینی
embedment
جایگزینی
lodgement
جایگزینی
lodgment
جایگزینی
replacement
جایگزینی
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
replaceable parameter
پارامتر جایگزینی
replacement capital
سرمایه جایگزینی
replacement cost
هزینه جایگزینی
replacement theory
نظریه جایگزینی
replacement
جایگزینی نفرات
search and replace
جستجو و جایگزینی
replacements
جایگزینی نفرات
trade off
رابطه جایگزینی
trade-offs
رابطه جایگزینی
assignment statement
جمله جایگزینی
assignment operator
عملگر جایگزینی
font subsitution
جایگزینی فونت
trade-off
رابطه جایگزینی
situation
جایگزینی وضع
situations
جایگزینی وضع
replacement part
قطعه جایگزینی
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
loss replacement
جایگزینی تلفات و ضایعات
replacement factor
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
bulk replacement storage
سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
globally
تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
global
تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
print
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
prints
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
printed
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
men
افراد
enlistedman
افراد
troop
افراد
personnel
افراد
trooped
افراد
enlisted personnel
افراد
trooping
افراد
zero supperssion
موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
exhaustable resources
منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
top-level
افراد عالیرتبه
liberty men
افراد مرخصی
head count
جمع افراد
packed out
پر و مملو از افراد
category
طبقه افراد
enlisted personnel
طبقه افراد
equal status persons
افراد همپایه
enlistee
افراد داوطلب
head counts
جمع افراد
cognoscenti
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
platoons
جوخهء افراد
withindoors
افراد داخل
platoon
جوخهء افراد
personnel status
وضع افراد
roll call
نامیدن افراد
service club
باشگاه افراد
target audience
افراد مورد نظر
rouse out
بیدار کردن افراد
cimmerian
افراد کشور فلمات
special olympics
المپیک افراد استثنایی
close station
افراد بدو مرخص
characterization
نوشتن بیوگرافی افراد
billet slip
لوحه اسکان افراد
billet slip
کارت محلهای افراد
posse comitatus
دسته افراد پلیس
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
personal error
خطاهای انفرادی افراد
part owners
افراد شریک المال
noncombatant
افراد غیر نظامی
top-level
توسط افراد عالیرتبه
receptee
افراد مورد پذیرش
coachload
افراد سوار بر درشکه
play the field
<idiom>
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
swallow one's pride
<idiom>
متواضع کردن افراد
family size
تعداد افراد خانواده
transfer station
محل اعزام افراد
transfer station
محل انتقال افراد
the common wealth of learning
افراد اهل علم
bachelor quarters
منازل افراد مجرد
avast
افراد به جای خود
dependents
افراد تحت تکفل
favouritism
افراد مورد توجه
condemning
محکوم کردن افراد
condemns
محکوم کردن افراد
commandos
افراد نیروی مخصوص
commando
افراد نیروی مخصوص
condemn
محکوم کردن افراد
aptitude area
حیطه قابلیت افراد
morale
روحیه افراد مردم
troops
افراد قسمتها سربازان
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
intransit strenth
افراد در حال حرکت یا انتقال
leatherneck
جزو افراد تفنگداران دریایی
personal salute
مراسم سلام افراد برجسته
personal salute
تیر سلام برای افراد
people sniffer
رادار کشف افراد دشمن
life line
طناب اتصال افراد به یکدیگر
assembly
محل بسیج افراد احتیاط
charter
بین افراد دلالت کند
chartered
بین افراد دلالت کند
lockstep
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
charters
بین افراد دلالت کند
chartering
بین افراد دلالت کند
whom it may concern
برای اطلاع افراد ذیربط
huddling
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
Applicants flooded in.
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
troop housing
کوی درجه داران یا افراد
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
huddles
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddled
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
sociometry
سنجش روابط افراد جامعه
huddle
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
roll call
حاضر و غایب کردن افراد
posse
دسته افراد پلیس جماعت
posses
دسته افراد پلیس جماعت
IMA
قالب ها و خصوصیات افراد است
aptitude area
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
biographical information blank form
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
biographical intelligence
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
Certain notorious ( dubious ) characters .
عده افراد معلوم الحال
intermarriage
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
preference blank
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
oral trade test
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
human machine interface
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
CSE
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
split ticket
<idiom>
انتخاب افراد سیاسی برای رای
atomistic evalution
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
lunatic fringe
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
queue
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarried
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queueing
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queues
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
conferences
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
buzzword
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
oligopoly
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
conference
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
queued
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
an infinite verb
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
enlisted
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
longtour area
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
intermarries
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
oligrachy
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
zouave
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
pit crew
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
intermarry
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
internee
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
frankpledge
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
automation
استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
correctional custudy
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
internees
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
incross
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
muster roll
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
cyberspace
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
enroute personnel
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
panels
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
appearance money
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
chalk troops
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
speech
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speeches
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
panel
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
finance company
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
to call the roll
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
close corporation
شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
finance house
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
people sniffer
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
protection
عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
instructional computing
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
penalty kicker
بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
rule of law
قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
photographic dosimetry
روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
pressure cabin
بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
frictional unemployment
اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
federal privacy act
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
controvrsism
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
CB
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
ship to shore
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
expellee
افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
automating
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com