English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English Persian
excess افراط بی اعتدالی
excesses افراط بی اعتدالی
Other Matches
intemperance بی اعتدالی
inordinateness بی اعتدالی
insobriety بی اعتدالی
inordinacy بی اعتدالی
tropical year سال اعتدالی
immoderation بی اعتدالی زیادتی
immoderacy بی اعتدالی نامحدودی
nimiety حشو و زواید بی اعتدالی
extravagances زیاده روی بی اعتدالی
inclemency بی اعتدالی فقدان ملایمت
extravagance زیاده روی بی اعتدالی
menshevism سوسیالیزم اعتدالی bolshevism
crapulence زیاده روی درخوردونوش بی اعتدالی
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
extremeness افراط
self indulgence افراط
extravagance افراط
frill افراط
frills افراط
extravagances افراط
overindulgence افراط
excesses افراط
inordinateness افراط
inordinacy افراط
superfluity افراط
fulsomeness افراط
exorbitance افراط
excessiveness افراط
excessive use افراط
intemperance افراط
excess افراط
extravagantly با افراط زیاد
extremism افراط گرایی
distemperate افراط کار
hypercriticism افراط در انتقاد
intemperate افراط کار
extravagantly با افراط کاری
exorbitance زیادی افراط
outrageousness تجاوز افراط
excessively بحد افراط
to carry to excess افراط کردن در
to run to extremes افراط وتفریطکردن
extremity افراط و تفریط
extremities افراط و تفریط
hard line افراط آمیز
scrupulously بحد افراط
self-indulgent افراط کار
self indulgent افراط کار
enormously بحد افراط
wanton افراط کردن
indulged افراط کردن
ultraism افراط کاری
overindulge افراط ورزیدن
indulging افراط کردن
indulges افراط کردن
indulge افراط کردن
indulgence از راه افراط بخشیدن
indulgence زیاده روی افراط
carousing در مشروب افراط کردن
overbuy در خرید افراط کردن
oxyopia تزئینی بحد افراط
golden mean برکناری از افراط و تفریط
go to extreme افراط و تفریط کردن
indulgences از راه افراط بخشیدن
carouses در مشروب افراط کردن
supererogation افراط در انجام وفیفه
take an extreme course افراط یا تفریط کردن
wasteful افراط کار متلف
religiose دیندار بحط افراط
caroused در مشروب افراط کردن
carouse در مشروب افراط کردن
indulgences زیاده روی افراط
to take an extreme course افراط یاتفریط کردن
cachinnate در خنده افراط کردن
potation جرعه افراط در شرب
purism افراط در استعمال صحیح الفاظ
ultra individualism اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
overnice دقت گیر بحد افراط
profit cannibalism افراط در تخفیف و ارزان فروشی
intemperately ازروی افراط با زیاده روی
plethora ازدیاد خون در یک نقطه افراط
radicals افراطی افراط گرا ریشهای
radical افراطی افراط گرا ریشهای
extremism افراط کاری عقیده افراطی
overmuch بحد افراط بمقدار زیاد
booze مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
overacts در ایفای نقش خود افراط کردن
boozed مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
prudishness نمایش عفت یااداب بحد افراط
overacting در ایفای نقش خود افراط کردن
overacted در ایفای نقش خود افراط کردن
overact در ایفای نقش خود افراط کردن
boozing مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
flag-waving میهن پرستی بحد افراط وجنون
boozes مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
flag waving میهن پرستی بحد افراط وجنون
blase بیزار از عشرت در اثر افراط درخوشی
radicalism گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
red tapery رعایت تشریفات رسمی واداری بحد افراط
overtrading بیش ازحد معامله کردن افراط در داد و ستد
chauvinism افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
acnerosacea ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
hyper پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
bureaucreacy رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
bumming ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bummed ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bum ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bums ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
overspend زیاد خرج یا مصرف کردن افراط کردن
lavishes ولخرجی کردن افراط کردن
lavished ولخرجی کردن افراط کردن
lavish ولخرجی کردن افراط کردن
lavishing ولخرجی کردن افراط کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com