Dictiornary-Farsi | افریده نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
increate	افریده نشده


Other Matches

misshapen	کج افریده
creature	افریده
creatures	افریده
moon calf	ادم کج افریده
being	افریده مخلوق
pygmalionism	افریده پرستی
self created	خود افریده
created	افریده- مخلوق
protoplast	نخستین ادم افریده
prototype	اصل ماده نخستین افریده
prototypes	اصل ماده نخستین افریده
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
uncharged	پر نشده
unbowed	خم نشده
unpublished	نشر نشده
unwashed	شسته نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unasked	سوال نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
in quires	صحافی نشده
unstudied	مطالعه نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unsight	دیده نشده
autochthonous	جابجا نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
imperforate	منگنه نشده
unshod	نعل نشده
unworn	کهنه نشده
unworn	استعمال نشده
wound less	زخمی نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unseen	مشاهده نشده
unseen	مکشوف نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unquestioned	بحث نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unpublished	چاپ نشده
unguarded	حساب نشده
unguarded	حراست نشده
unearned	کسب نشده
unconnected	وصل نشده
unset	ثابت نشده
undefined	تعریف نشده
undeeded	در سندقید نشده
uncoditioned	شرط نشده
intemerate	بی ناموس نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncircumcised	ختنه نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unbowed	سر کوب نشده
unexploded	منفجر نشده
unbacked	رام نشده
unaccomplished	انجام نشده
unaccommodated	فراهم نشده
the date was not specified	نشده بود
tenantless	اشغال نشده
undirected	هدایت نشده
unsaved	پس انداز نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaturate	اشباع نشده
unpremediated	تصور نشده
in sheets	صحافی نشده
unpolished	پرداخت نشده
unnormalized	هنجار نشده
unspotted	ننگین نشده
inedited	منتشر نشده
unsought	کاوش نشده
unlicked	لیسیده نشده
unleached	سفید نشده
inedited	چاپ نشده
inextinct	نیست نشده
undisiplined	تربیت نشده
innascible	زایده نشده
roughdry	اطو نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
untested <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
sightless	دیده نشده
uncommitted	تقبل نشده
outstandingly	واریز نشده
unabated	کاسته نشده
outstanding	پرداخت نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
unabridged	تلخیص نشده
unabridged	کوتاه نشده
unmitigated	کاسته نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unattached	توفیق نشده
unbroken	رام نشده
unsettled	تصفیه نشده
unfinished	تمام نشده
unclaimed	مطالبه نشده
uncut	از هم جدا نشده
savaged	رام نشده
savaging	رام نشده
undisturbed	مختل نشده
savage	رام نشده
unadulterated	مخلوط نشده
unalloyed	الیاژ نشده
unfulfilled	انجام نشده
unfulfilled	اجرا نشده
outstandingly	پرداخت نشده
haggard	رام نشده
uncut	بریده نشده
uncut	قطع نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	وصول نشده
unsung	خوانده نشده
uncounted	شمرده نشده