Dictiornary-Farsi | افهار نظریه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)

English	Persian
submission	افهار نظریه


Search result with all words

remark	افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarked	افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarking	افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarks	افهار داشتن افهار نظریه دادن
opine	افهار نظر کردن نظریه دادن
Other Matches

apophasis	افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
stages theory of economic growth	نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
statable	افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
stateable	افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages	نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money	نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population	نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
showings	افهار
statements	افهار
say-so	افهار
proposal	افهار
proposals	افهار
say so	افهار
saying	افهار
showing	افهار
declarations	افهار
declaration	افهار
utterance	افهار
utterances	افهار
predication	افهار
indigitation	افهار
enouncement	افهار
sayings	افهار
statement	افهار
dixit	افهار
allegation	افهار
testimony	افهار
testimonies	افهار
adductor	افهار
adduction	افهار
affirmance	افهار
allegations	افهار
avouchment	افهار
position	نظریه
points of view	نظریه
point of view	نظریه
opinions	نظریه
opinion	نظریه
notions	نظریه
notion	نظریه
outlook	نظریه
viewpoint	نظریه
positioned	نظریه
lookout	نظریه
lookouts	نظریه
theories	نظریه
theory	نظریه
viewpoints	نظریه
in the light of	نظریه
theorem	نظریه
theorems	نظریه
two cents worth <idiom>	نظریه
commenting	نظریه
view	نظریه
queing theory	نظریه صف
commented	نظریه
comment	نظریه
viewed	نظریه
viewing	نظریه
views	نظریه
suggestions	نظریه
recommendations	نظریه
thebe	نظریه
queuing theory	نظریه صف
recommendation	نظریه
suggestion	نظریه
resents	افهار تنفرکردن از
suggested	افهار کردن
signification	تعیین افهار
resenting	افهار تنفرکردن از
resented	افهار تنفرکردن از
an absurd statement	افهار نا معقول
resent	افهار تنفرکردن از
suggests	افهار کردن
declaredly	با افهار قطعی
generality	افهار عمومی
manifest	افهار نامه
manifested	افهار نامه
asserter	افهار کننده
utterer	افهار کننده
declarer	افهار کننده
expressions	افهار عبارت
expression	افهار عبارت
cumlaude	با افهار تقدیر
condolences	افهار تاسف
condolence	افهار تاسف
manifesting	افهار نامه
suggesting	افهار کردن
declaring	افهار داشتن
assertor	افهار کننده
generalities	افهار عمومی
declares	افهار داشتن
asseveration	افهار جدی
declare	افهار داشتن
suggest	افهار کردن
courtship	افهار عشق
manifests	افهار نامه
suggestion	افهار عقیده
avowals	افهار صریح
say	افهار داشتن
pooh-poohed	افهار تنفروانزجار
says	افهار داشتن
says	حرف افهار
expressed	افهار کردن
express	افهار کردن
suggestions	افهار عقیده
avowal	افهار اشکار
expresses	افهار کردن
avowals	افهار اشکار
affirmation	افهار قطعی
suggester	افهار کننده
avowal	افهار صریح
pooh-poohing	افهار تنفروانزجار
expressing	افهار کردن
option	افهار میل
options	افهار میل
stater	افهار دارنده
statement of a claim	افهار نامه
affirmant	افهار کننده
remarks	افهار بیان
assertive	افهار کننده
affirmations	افهار قطعی
pooh-poohs	افهار تنفروانزجار
say	حرف افهار
remarking	افهار بیان
assertion	افهار مثبت
pooh pooh	افهار تنفروانزجار
remark	افهار بیان
misstatement	افهار غلط
remarked	افهار بیان
pooh-pooh	افهار تنفروانزجار
balance theory	نظریه توازن
capital theory	نظریه سرمایه
valence theory	نظریه والانسی
classical theory	نظریه کلاسیک
theorem proving	اثبات نظریه
automata theory	نظریه ماشینها
representation theory	نظریه نمایش
replacement theory	نظریه جایگزینی
viscoelastic theory	نظریه ویسکوالاستیک
theorization	نظریه پردازی
stagnation thesis	نظریه رکود
theory of accumulation	نظریه انباشته
quantum theory	نظریه کوانتومی
recapitulation theory	نظریه بازپیدایی
molecular theory	نظریه مولکولی
readings	نظریه شور
attensity	در نظریه تیچز
social theory	نظریه اجتماعی
probability theory	نظریه احتمال
theory of numbers	نظریه اعداد
learning theory	نظریه یادگیری
price theory	نظریه قیمت
kinetic theory	نظریه جنبشی
value theory	نظریه ارزش
three component theory	نظریه سه مولفهای
innovation theory	نظریه نواوری
information theory	نظریه اطلاعات
information theory	نظریه خبر
probability theory	نظریه احتمالات
transformational theory	نظریه تطور
theory of value	نظریه ارزش
poetics	نظریه شاعرانه
local theory	نظریه اختصاصی
one factor theory	نظریه یک عاملی
theory of relativity	نظریه نسبیت
noncontinuity theory	نظریه ناپیوستگی
network theory	نظریه شبکه
theory of rent	نظریه اجاره
perturbation theory	نظریه اختلال
maxwellian view	نظریه ماکسولی
theory of saving	نظریه پس انداز
queuing theory	نظریه صف بندی
logic theory	نظریه منطقی
heam yoei vooly	نظریه نیرو
transformism	نظریه تطور
hartree theory	نظریه هارتری
electron theory	نظریه الکترونی
electomagnetic theory	نظریه الکترومغناطیسی
economic theory	نظریه اقتصادی
dust cloud theory	نظریه غباری
duplicity theory	نظریه دو جزیی
information theory	نظریه اگاهی
continuity theory	نظریه پیوستگی
consumption theory	نظریه مصرف
communication theory	نظریه ارتباط
electron theory	نظریه الکترونها
two factor theory	نظریه دو عاملی
equilibrium theory	نظریه تعادل
group theory	نظریه گروهی
group theory	نظریه گروهها
graph theory	نظریه گرافها
general theory	نظریه عمومی
game theory	نظریه بازی
trichromatic theory	نظریه سه رنگی
game theory	نظریه بازیها
field theory	نظریه میدانی