English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
pileferable اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
Other Matches
property disposition ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
reportable items اقلام قابل گزارش
pileferable اقلام قابل حراج
disposable end item اماد یا اقلام قابل انهدام
direct exchange items اقلام قابل تعویض مستقیم
nonrecoverable item اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
door to door selling فروش کالا بصورت دوره گردی
standard اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
sale قابل فروش
merchantable قابل فروش
marketable قابل فروش
sellable قابل فروش
common items اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
salable قابل فروش فروختنی
saleable قابل فروش فروختنی
resalable قابل فروش مجدد
money refund offer فروش قابل پس دادن
alienable قابل فروش انتقالی
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
frozen assets دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
nitro مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
warping پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
diamonds شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
rusty فرسوده
effete فرسوده
doting فرسوده
old فرسوده
older فرسوده
erose فرسوده
timeworn فرسوده
attrited فرسوده
oldest فرسوده
forspent فرسوده
forworn فرسوده
forwearied خسته فرسوده
frayed فرسوده شدن
outwear فرسوده شدن
care worn فرسوده ازغم
irked فرسوده شدن
irks فرسوده شدن
irking فرسوده شدن
wears فرسوده شدن
irk فرسوده شدن
worn to a frazzle فرسوده ساییده
wear فرسوده شدن
fraying چیز فرسوده
frays فرسوده شدن
fray فرسوده شدن
obsolete فرسوده متروک
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
beaten چکش خورده فرسوده
seaworn فرسوده در اثر دریا
peneplain فرسوده کردن زمین
gruel تنبیه فرسوده کردن
to knock up فرسوده شدن ازپادرامدن
back out کهنه و فرسوده شدن
dobbin یابوی صحرائی یا فرسوده
wear out کهنه و فرسوده شدن
peneplane فرسوده کردن زمین
pilefered shipment کالای فرسوده حراج شده
wear off فرسوده و از بین رفته شدن
recondition قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditions قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
Urban tissue sites سایت های بافت فرسوده شهری
weatherworn فرسوده در اثر باد و باران وهوا
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
categories اقلام
items اقلام
padding اقلام
item اقلام
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
furriers خز فروش پوست فروش
furrier خز فروش پوست فروش
sundry items اقلام متفرقه
itemised به اقلام نوشتن
end item اقلام عمده
salvage material اقلام حراجی
category اقلام اماد
salvage material اقلام بازیافتی
detailing اقلام ریز
detail اقلام ریز
expendable items اقلام مصرفی
budget item اقلام نقدی
dequeue برداشتن اقلام یک صف
item manager مدیر اقلام
commercial items اقلام تجارتی
itemises به اقلام نوشتن
cost category اقلام هزینهای
long life itemes اقلام بادوام
itemizing به اقلام نوشتن
materiel management مدیریت اقلام
incidentals اقلام فرعی
cyclic item اقلام زنجیری
itemizes به اقلام نوشتن
item اقلام امادی
spares اقلام مازاد
major end item اقلام عمده
itemising به اقلام نوشتن
itemize به اقلام نوشتن
itemized به اقلام نوشتن
items اقلام امادی
common user items اقلام عمومی
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
expendable items اقلام مصرفی شدنی
nonperishable items اقلام فاسد نشدنی
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
item number شماره اقلام جنس
critical materials اقلام حیاتی و مهم
surplus اقلام اضافی و مازاد
excess listing لیست اقلام مازاد
surpluses اقلام اضافی و مازاد
keyitem اقلام ضروری و حیاتی
visibles اقلام مرئی تجارت
centralized items اقلام اماد تمرکزی
major end item اقلام عمده امادی
secondary item اقلام فرعی تدارکاتی
supply manifest بارنامه اقلام تدارکاتی
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
sundry اقلام متفرقه گوناگون
existence load بار اقلام زیستی
serial numbers شماره سری اقلام
basic of issue مبنای واگذارکردن اقلام
junk mail اقلام پستی ناخواسته
basic end item اقلام اولیه اماد
serial number شماره سری اقلام
invisible items of trade اقلام نامرئی تجارت
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
property disposition از بین بردن اقلام مازاد
controlled inventory اقلام ذخیره کنترل شده
classified items اقلام طبقه بندی شده
assemblages جمع اوری اقلام تدارکاتی
average life عمر متوسط اقلام دارائی
spares اقلام اضافی وسایل یدکی
juxtaposition جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
assemblage جمع اوری اقلام تدارکاتی
long life itemes اقلام با عمر قانونی زیاد
survivor curves منحنی عمر اقلام انبارشده
rationed items اقلام جیره بندی شده
adopted items of material اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
recovery procedures روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
nonrecoverable item اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
three سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
line item اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
threes سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
contingency retention stock اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
age grouping لیست تعیین عمر قانونی اقلام
availability edit بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
essential item list فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
data chaining فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
fifo lifo دو روش جمع اوری اقلام داده
common user items اقلام مشترک المصرف بین یکانها
proportional parts بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
contingency support stocks اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
blanket policy بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
application study بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
to e. upon acovnt book همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
recovery party گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
cyclic item اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
standard اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard item اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
standards اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
survivor curves منحنی باززیستی اقلام پس ازاتمام عمر قانونی یا مدت معین
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
assessed value ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
reporting by axception گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com