English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English Persian
surgical instruments الات جراحی
Other Matches
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork شیشه الات بلور الات
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
surgery جراحی
surgeries جراحی
surgeries عمل جراحی
surgical وابسته به جراحی
aciurgy عمل جراحی
plastic surgery جراحی پلاستیک
surgical عمل جراحی
surgery عمل جراحی
surgery اتاق جراحی
surgeries اتاق جراحی
surgical مربوط به جراحی
bougie میل جراحی
canula لوله جراحی
A surgical operation . عمل جراحی
the knife الت جراحی
the knife چاقوی جراحی
raspatory سوهان جراحی
psychosurgery جراحی روانی
postoperative پس از عمل جراحی
orthopedics جراحی استخوان
neurosurgery جراحی اعصاب
hysterotomy جراحی رحم
surgically از لحاظ جراحی
surgical operation عمل جراحی
operation عمل جراحی
forceps انبر جراحی
operated عمل جراحی کردن
scalpel چاقوی کوچک جراحی
scalpel باچاقوی جراحی بریدن
scalpels چاقوی کوچک جراحی
scalpels باچاقوی جراحی بریدن
surgeon's knot گره بخیه جراحی
catheter میل جراحی بول
forceps انبر جراحی انبرک
operate عمل جراحی کردن
operates عمل جراحی کردن
operating theatres نمایشگاه عمل جراحی
operating theatre نمایشگاه عمل جراحی
rhinoplasty جراحی پیوندی بینی
inoperable غیر قابل جراحی
abaptiston اره جراحی مغز
gouge اسکنه جراحی بزورستانی
gouged اسکنه جراحی بزورستانی
gouges اسکنه جراحی بزورستانی
gouging اسکنه جراحی بزورستانی
ablator الت بریدن در جراحی
bistoury چاقوی کوچک جراحی
plastic surgery جراحی ترمیمی و زیبایی
abaptistum اره جراحی مغز
surgical مربوط به امور پزشکی جراحی
thoracotomy عمل جراحی شکافتن جدارسینه
scrubs ضد عفونی برای عمل جراحی
probang میله گلو پاک کن جراحی
scrubbing ضد عفونی برای عمل جراحی
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
scrub ضد عفونی برای عمل جراحی
swabs سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
scrubbed ضد عفونی برای عمل جراحی
swab سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
tonsillectomy در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
osteoplastic وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
emboly یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
pneumectomy عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
obturator الات جازم
ironware اهن الات
genital organs الات تناسلی
agricultural implements الات کشاورزی
enginery ماشین الات
optical الات بصری
cast iron ware الات چدنی
irowork اهن الات
breech block carrier الات متحرک
ironware فلز الات
brass ware برنج الات
iron mongery اهن الات
hard ware فلز الات
machinary ماشین الات
gears الات جامه
machinery ماشین الات
glassware شیشه الات
instrument الات دقیق
glassware بلور الات
hardware اهن الات
tinware حلبی الات
passementerie زینت الات
geared الات جامه
gear الات جامه
precision tools الات دقیق
instruments الات دقیق
glass شیشه الات
silverware نقره الات
face lifting جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
hysterectomize بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
light machinery ماشین الات سبک
hardwareman اهن الات فروش
mechanics علم ماشین الات
ironmonger فروشنده اهن الات
heavy goods ماشین الات سنگین
heavy machinery ماشین الات سنگین
optical instruments الات وابسته به بینایی
ironmongers فروشنده اهن الات
wind instrument الات موسیقی بادی
mechanician مکانیک ماشین الات
trinkums زیور الات بدلی
trinketry جواهر الات بدلی
percussion instrument الات موسیقی ضربی
machinery designer طراح ماشین الات
wind instruments الات موسیقی بادی
lighting equipments الات و ادوات روشنایی
surveying instrument الات نقشه برداری
iron monger اهن الات فروش
obturator spindle دوکی الات جازم
plants ماشین الات کارخانه
plant ماشین الات کارخانه
building machinery ماشین الات ساختمانی
calibration تنظیم الات دقیق
carpenter's machines ماشین الات درودگری
cutler فروشنده الات برنده
scrapped ماشین الات اوراق
scraps ماشین الات اوراق
woodwork چوب الات نجاری
scrap ماشین الات اوراق
instrument الات اندازه گیری
scrapping ماشین الات اوراق
hardware اهن الات ابزارالات
embolectomy عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
obturator الات مانع خروج گاز
operator of heavy machinery اپراتور ماشین الات سنگین
trade fixtures الات صنعتی نصب شده
operator of light machinery اپراتور ماشین الات سبک
war implements ساز و برگ یا الات جنگ
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
midi میانجی رقمی الات موسیقی
pailette زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
hygrometer الات وادوات سنجش رطوبت هوا
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
automation خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
grader یکی از ماشین الات راه سازی
tiepin سنجاق مدال وزینت الات زنانه
interactive الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
economic life مدت بهره برداری از ماشین الات
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
vasectomy عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomies عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
pailett زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
fixed assets درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
sight الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sights الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
acm Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
microphonics انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
recoil operated مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
FAQ الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
crate صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
hallmarks عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
yellow arc محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
hallmark عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
crates صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
biotechnology ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
cybernation کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
stitch بخیه جراحی بخیه زدن
stitched بخیه جراحی بخیه زدن
filigree تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
mechanizes با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
machinery الات موتورخانه موتورخانه ناو
ironwork اهن ساخته اهن الات
genitalia اندامهای تناسلی الات تناسلی
mechanic مکانیک مکانیک ماشین الات
operation عمل جراحی عمل
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com