Dictiornary-Farsi | الت سنجش گوشههای افقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
transit compass	الت سنجش گوشههای افقی


Other Matches

measuring technique	متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
plane	افقی سطح افق افقی کردن
levelled	تراز سطح افقی افقی کردن
planes	افقی سطح افق افقی کردن
levels	تراز سطح افقی افقی کردن
leveled	تراز سطح افقی افقی کردن
level	تراز سطح افقی افقی کردن
planed	افقی سطح افق افقی کردن
planing	افقی سطح افق افقی کردن
in the recesses of the heart	در گوشههای دل
scalar	توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
cornering	گوشههای رینگ
corner	گوشههای رینگ
corners	گوشههای رینگ
ppi gauge	معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
ingot corner segregation	انفکاک گوشههای شمش
oxygonal	دارای گوشههای تند
sliding wedge	گاوه افقی یاکولاس افقی
bracket	نوعی کروشه با گوشههای صاف
ox frame	قابی که گوشههای چلیپایی دارد
rounding	با منحنی کردن گوشههای تیز
neutral corner	گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
orthograph	تصویر جبهه ساختمان با خط ها و گوشههای راست
vertical angles	گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
tirm oval	پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
deliberations	سنجش
measurment	سنجش
deliberation	سنجش
evaluations	سنجش
ponderingly	با سنجش
ponders	سنجش
pondering	سنجش
pondered	سنجش
ponder	سنجش
measurements	سنجش
measurement	سنجش
ponderation	سنجش
poneration	سنجش
scaling	سنجش
assessments	سنجش
assessment	سنجش
evaluation	سنجش
scalar	سنجش
appraisal	سنجش
assay	سنجش
degress of comparison	سنجش
g	سنجش
evalution	سنجش
measure	سنجش
appraisals	سنجش
assays	سنجش
biometrics	زیست سنجش
measuring system	سیستم سنجش
comparative measurement	سنجش قیاسی
measuring technique	روش سنجش
measuring point	نقطه سنجش
measuring period	دوره سنجش
clocked	با سنجش زمان
measuring technique	تکنیک سنجش
measuring switch	کلید سنجش
measuring sensitivity	حساسیت سنجش
colorimetry	سنجش رنگ
measuring position	محل سنجش
measuring error	خطای سنجش
measuring method	اسلوب سنجش
measuring range	حیطه سنجش
measuring range	ناحیه ی سنجش
measuring rectifier	یکسوکننده سنجش
measuring relay	رله سنجش
ponderability	سنجش پذیری
measuring period	مدت سنجش
datum line	خط مبنای سنجش
measuring diaphragm	ممبران سنجش
graduated steel straight edge	شینه سنجش
accuracy to gage	دقت سنجش
high accuracy measurement	سنجش دقیق
precision measurment	سنجش دقیق
incommensurable	سنجش ناپذیر
indirect measurement	سنجش غیرمستقیم
market appraisal	سنجش بازار
measuring cable	کابل سنجش
measuring circuit	مدار سنجش
measuring coil	بوبین سنجش
measuring current	جریان سنجش
measuring frequency	فرکانس سنجش
measuring generator	مولد سنجش
measuring junction	نقطه سنجش
font metric	سنجش فونت
delib erator	سنجش کننده
depth measurement	سنجش گودی
comparison	تطبیق سنجش
emergency measure	سنجش اضطراری
comparisons	تطبیق سنجش
frequency measurement	سنجش فرکانس
comparative measurement	سنجش مقایسهای
measurable	سنجش پذیر
measuring junction	محل سنجش
voltage measuring	سنجش فشارالکتریکی
measuring diaphragm	دیافراگم سنجش
measuring thermocouple	ترموکوپل سنجش
method of measurment	روش سنجش
volumetric analysis	سنجش حجمی
surveyor's chain	زنچیر سنجش
voltage measuring	سنجش ولتاژ
assay	ازمایش سنجش
pulmometry	سنجش گنجایش شش
meter	وسیله سنجش
ponderable	قابل سنجش
meters	وسیله سنجش
metage	حق سنجش قپانداری
measurment	سنجش اندازه
measuring thermocouple	عنصرحرارتی سنجش
sociometry	سنجش افکاراجتماعی
measuring transductor	ترانسدوکتور سنجش
measuring unit	عضو سنجش
assays	ازمایش سنجش
measuring unit	واحد سنجش
ratings	سنجش توان
rating	سنجش توان
measuring voltage	فشار سنجش
the estimative faculty	قوه سنجش یا براورد
tangible benefits	سودهای قابل سنجش
limit gage	وسیله سنجش تلرانس
insulation measurement	سنجش و ازمایش ایزولاسیون
thermal resolution	حداقل سنجش حرارت
measure	مقایسه کردن سنجش
eudiometry	سنجش اکسیژن هوا
aerometry	سنجش غلظت هوا
barometry	سنجش فشار هوا
assay	عیار گرفتن سنجش
means test	سنجش استطاعت مالی
quantifiable	قابل سنجش یا تعیین
assays	عیار گرفتن سنجش
means tests	سنجش استطاعت مالی
imponderability	عدم قابلیت سنجش
instrumentation	کاربرد وسائل سنجش
calipers	پرگار برای سنجش
miles	مقیاس سنجش مسافت
mile	مقیاس سنجش مسافت
clocked flip flop	الاکلنگ با سنجش زمان
clocked input	ورودی با سنجش زمان
pixing the coin	سنجش عیار سکه
precision measuring equipment	تجهیزات سنجش دقیق
pulmometer	الت سنجش گنجایش شش
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
perimetry	سنجش میدان دید
acre	برای سنجش زمین
acres	برای سنجش زمین
mileage	سنجش برحسب میل
scruple	واحد سنجش چیزجزئی
measuring thermocouple	زوج فلزحرارتی سنجش
milage	سنجش برحسب میل
bel	یگان سنجش صوت
optical measuring system	سیستم سنجش نوری
coductivity cell	پیل سنجش رسانندگی
window	تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
horizontal	افقی
lateral	افقی
laterad	افقی
exposure meter	دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
dynameter	اسباب سنجش قوه دوربین
cohesiometer	دستگاه سنجش چسبندگی خاک
chronograph	الت سنجش فواصل زمانی
ergograph	دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
piezometer	دستگاه سنجش شدت انفجار
pluviometric	مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
pneumercator	شاغول سنجش ارتفاع مایعات
pyrometer	الت سنجش گرمای زیاد
rain gage	وسیله سنجش میزان بارندگی
roentgen	واحد سنجش تشعشع اتمی
sequencer	اسباب سنجش توالی وتسلسل
sociometry	سنجش روابط افراد جامعه
transvaluation	سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
manometer	الت سنجش فشار خون
magneto ohmmeter	میگر برای سنجش مقاومت
incommensurability	عدم تقارن سنجش ناپذیری
transversal	سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
Parts-per notation	بخش در یکای سنجش [مهندسی]
harmonometer	الت سنجش هم اهنگی صداها
vinometer	الت سنجش الکل شراب
moving coil measuring mechanism	مکانیزم سنجش قاب گردان
barometrical	وابسته به سنجش فشار هوا
ceilometer	وسیله سنجش ارتفاع ابر
barometric	وابسته به سنجش فشار هوا
butyrometer	الت سنجش چربی شیر
horizontal growth	رشد افقی
horizontal hook	قلاب افقی
horizontal integration	ادغام افقی
horizontal integration	تمرکز افقی
horizontal integration	انضمام افقی
brise-soleil	کرکره افقی
horizontal disparity	ناهمخوانی افقی
horizontal crossbar	میله افقی
horizontal combination	ترکیب افقی
horizontal boring	سوراخکاری افقی
yardarm	بازوی افقی
abscissa	بعد افقی
abscissa	محور افقی
cross-beam	تیر افقی
ordinate	حور افقی