Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
munting
الت عمودی پنجره
Search result with all words
lucarne
پنجره عمودی خوابگاه
mullion
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
munnion
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
cross-window
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
laced window
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
Other Matches
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
plumb line
خط عمودی
plumb lines
خط عمودی
straighter
عمودی
straightest
عمودی
erect
عمودی
lineal
عمودی
straight
عمودی
erected
عمودی
right
حق عمودی
righted
حق عمودی
righting
حق عمودی
erecting
عمودی
erects
عمودی
perpendicular
عمودی
vertical
عمودی
othogonal
عمودی
upright
عمودی
on end
عمودی
perpendecular
عمودی
y axis
محور عمودی
normal axis
محور عمودی
Y direction
حرکت عمودی
linal descent
وارث خط عمودی
brise-soleil
کرکره عمودی
riser
سیم عمودی
normal acceleration
شتاب عمودی
whip stall
حرکت عمودی
verticality
حالت عمودی
nosedive
فرود عمودی
nosedived
فرود عمودی
brise-soleil
پرده عمودی
lineal
عمودی اجدادی
boom
ستون عمودی
boomed
ستون عمودی
booming
ستون عمودی
booms
ستون عمودی
apeak
بحالت عمودی
apeak
عمودی قائم
angle socket
سرپیچ عمودی
vertical integration
ادغام عمودی
erectness
حالت عمودی
joint drain
زهکش عمودی
nosediving
فرود عمودی
nosedives
فرود عمودی
vertical synchronizing
همزمانساز عمودی
vertical scrolling
چرخش عمودی
normal force
تلاش عمودی
vertical growth
رشد عمودی
vertical force
نیروی عمودی
perpendicularity
حالت عمودی
vertical expansion
گسترش عمودی
vertical equity
برابرسازی عمودی
vertical equity
عدالت عمودی
vertical combines
ترکیب عمودی
plumbness
حالت عمودی
portraint orientation
تمایل عمودی
vertical axis
محور عمودی
plumb
شاقول عمودی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
perpendecular
خط عمودی یا قائم
vertical merger
ادغام عمودی
normal force
نیروی عمودی
off plmb
غیر عمودی
out of plumb
غیر عمودی
orthogonal rotation
چرخش عمودی
orthogonality
حالت عمودی
vertical antenna
انتن عمودی
orthotropism
رویش عمودی
out of the perpendicular
غیر عمودی
vertical recording
ضبق عمودی
vertical mobility
تحرک عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical justification
تطابق عمودی
vertical interval
فاصله عمودی
tap root
ریشه عمودی
crown-post
تیرک عمودی
door-post
[تیر عمودی در]
cliffs
صخره عمودی
vertical
عمودی
[ریاضی]
profile
برش عمودی
stringer
تراورس عمودی
hammer-post
تیر عمودی
aplomb
حالت عمودی
profiled
برش عمودی
near vertical
تقریبا عمودی
profiles
برش عمودی
stringers
تراورس عمودی
profiling
برش عمودی
cliff
صخره عمودی
jambs
تیر عمودی چارچوپ
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
hoops
میله عمودی کروکه
jamb
تیر عمودی چارچوپ
profiled
نیمرخ برش عمودی
vrc
بررسی افزایش عمودی
stairwells
پله کان عمودی
vertically adjustable
قابلیت تنظیم عمودی
stairwell
پله کان عمودی
vertical tab
جدول بندی عمودی
gules
خطوط موازی عمودی
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
vertical cliffs
صخره های عمودی
profile
نیمرخ برش عمودی
door-jamb
[تیر عمودی چارچوب در]
y axis
بردار عمودی گراف
goalposts
تیرک عمودی دروازه
Y coordinate
مختصات بردار عمودی
plumb
: راست بطور عمودی
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
serrated vertical pulse
ضربه عمودی دندانهای
rudders
مکان عمودی متحرک
rudder
مکان عمودی متحرک
profiling
نیمرخ برش عمودی
profiles
نیمرخ برش عمودی
stanchion
میلههای عمودی ناو
erectly
بطور ایستاده یا عمودی
hoop
میله عمودی کروکه
upright
تیرک عمودی دروازه
anchor at short stay
لنگر طولی عمودی
taproot
ریشه عمودی اصلی
goalpost
تیرک عمودی دروازه
stumping
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
pitches
چرخش عمودی وعرضی ناو
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
pitch
چرخش عمودی وعرضی ناو
profiling
برش عمودی تصویر جانبی
profiles
برش عمودی تصویر جانبی
stumped
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
profiled
برش عمودی تصویر جانبی
sternpost
تیر عمودی عقب کشتی
profile
برش عمودی تصویر جانبی
orthotropic
دارای محور اصلی عمودی
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
slash pocket
جیب عمودی درجهت درزلباس
axis
برای مختصات عمودی در گراف
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
flute
[شیار عمودی روی ستون]
king-pendant
[تیر عمودی در خرپای میانی]
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
escoinson
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
sash
پنجره
sole plate
کف پنجره
winnock
پنجره
peeper
پنجره
window-sills
لب پنجره
thirl
پنجره
casement
پنجره
sashes
پنجره
biforus
دو پنجره
biforis
دو پنجره
inlier
پنجره
cant bay window
کج پنجره
window-sill
لب پنجره
window
پنجره
casements
پنجره
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
plumb
عمق پیمودن عمودی قرار دادن
papers
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
simple shear
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
papered
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
lubber line
خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
stiles
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
stile
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
glazing bar
الت پنجره
continuous window
پنجره سراسری
clerestory
پنجره بام
case window
پنجره لولادار
inactive window
پنجره غیرفعال
internal window sill
کف پنجره داخلی
case ment
پنجره پوشش
lantern light
پنجره فانوسی
cross bar of window
الت پنجره
middle lintel in window
کمرکش پنجره
oculus
پنجره گرد
fenestral
پنجره دار
fenestrate
پنجره دار
fenestration
پنجره بندی
oriel
پنجره بالکن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com