Dictiornary-Farsi | الکترود شیشهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 133 (8 milliseconds)

English	Persian
glass electrode	الکترود شیشهای


Other Matches

electrodes	الکترود
electrode	الکترود
adherent electrode	الکترود
fluxed electrode	الکترود شناور
dipped electrode	الکترود شناور
control electrode	الکترود فرمان
contour electrode	الکترود پروفیلی
welding electrode	الکترود جوشکاری
contact bar	الکترود جوشکاری
collector electrode	الکترود کلکتور
accelerating electrode	الکترود شتابده
auxiliary electrode	الکترود کمکی
battery electrode	الکترود باتری
instenifier electrode	الکترود تشدیدکننده
electron collector	الکترود گرداور
reference electrode	الکترود مبنا
indicator electrode	الکترود شاخص
image plate	الکترود تصویر
input electrode	الکترود ورودی
input electrode	الکترود اولیه
internal electrode	الکترود داخلی
gate electrode	الکترود دریچهای
inert electrode	الکترود بی اثر
main electrode	الکترود اصلی
membrance electrode	الکترود غشایی
metallic electrode	الکترود فلزی
precipitate electrode	الکترود رسوبی
focusing electrode	الکترود تمرکزده
accelerating electrode	الکترود شتاب ده
reference electrode	الکترود مرجع
anode	الکترود مثبت
anodes	الکترود مثبت
zinc electrode	الکترود روی
glass membrance electrode	الکترود شیشه غشایی
specific ion electrode	الکترود یون ویژه
covered electrode	الکترود پوشش دار
precipitate electrode	الکترود حالت جامد
selective ion electrode	الکترود یون گزین
liquid membrance electrode	الکترود مایع غشایی
drilling electrode	الکترود مته کاری
soild state electrode	الکترود حالت جامد
gas sensing membrance electrode	الکترود غشایی گاز حس کن
collective electrode	الکترود جمع کننده
high potential electrode	الکترود فشار قوی
sheathed electrode	الکترود روکش دار
spot welding electrode	الکترود جوشکاری نقطهای
ignition electrode	الکترود اتش زنه
standard electrode potential	پتانسیل الکترود استاندارد
standard electrode potential	پتانسیل استاندارد الکترود
amorphous	شیشهای
hyaloid	شیشهای
vitriform	شیشهای
vitric	شیشهای
glass rule	خط کش شیشهای
galssy	شیشهای
glazing	شیشهای
vitreous	شیشهای
glassy	شیشهای
crater	زیر یک الکترود در جریان جوشکاری
craters	زیر یک الکترود در جریان جوشکاری
glass bulb	حباب شیشهای
louvred	دریاپنجرهچوبی-شیشهای
glass vessels	فروف شیشهای
solar house	گلخانه شیشهای
semivitrified	نیم شیشهای
glassiness	خاصیت شیشهای
shellac	لاک شیشهای
glassy state	حالت شیشهای
hyaloid membrane	شامهء شیشهای
vitreus state	حالت شیشهای
glazing coat	روکش شیشهای
slow worm	مار شیشهای
marble	گلوله شیشهای
glass tube	لوله شیشهای
gamma transition	تبدیل شیشهای
glassy transition	تبدیل شیشهای
glass	الت شیشهای
semivitrified	نیمه شیشهای
vitreosity	خاصیت شیشهای
blindworm	مار شیشهای
the vitreoud humour	ابگونه شیشهای
glass eye	چشم شیشهای
glass jaw	ارواره شیشهای
glass rod	میله شیشهای
marbles	گلوله شیشهای
galss transition	تبدیل شیشهای
pentode	لامپ خلاء با پنج الکترود و سه شبکه
cold plug	شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
vitreous enamel coating	روکش لعاب شیشهای
t.g	دمای تبدیل شیشهای
hyalitis	اماس رطوبت شیشهای
gamma transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature	دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
glass type tube	لامپ الکترونی شیشهای
intravitreous	واقع در درون رطوبت شیشهای
salvers	سینی پایه دار شیشهای
pseudoscope	شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
vitrify	شیشهای کردن یا شدن زینترن
glass separator	میان گیر شیشهای باتری
salver	سینی پایه دار شیشهای
fogging	مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
eye glass	شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
belljar	نوعی فرف شیشهای مثل کاسه زنگ
vitrescence	امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
liquid crystal display	صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
cullet	خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
liquid crystal displays	صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
meniscus	شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
vitrescent	اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
triode	شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
astrodome	گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
LCD	Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
glass wool	تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
fiber	رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres	رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre	رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre optics	لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
thermionic tube	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
bubble turn and slip	الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
vitrifying	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
glare	صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares	صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared	صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
helical wave guide	لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
devitrify	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
glass	عینک دار کردن شیشهای کردن
fibre optics	لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
scanner	وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners	وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
gas discharge display	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است