English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English Persian
milky electrolyte الکترولیت شیری
Other Matches
electrolytic copper مس الکترولیت
electrolytes الکترولیت
electrolyte الکترولیت
creeping of electrolyte مد الکترولیت
battery liquid الکترولیت باتری
solution of battery الکترولیت باتری
circulation of electrolyte جریان الکترولیت
battery electrolyte الکترولیت باتری
diffusion of electrolyte تراوش الکترولیت
electrolytic capacitor خازن الکترولیت
electrolytic decomposition تجزیه الکترولیت
electrolytes مایع کار الکترولیت
electrolyte مایع کار الکترولیت
high tension electrolytic capacitor خازن الکترولیت فشار قوی
agalactia کم شیری
lactescent شیری
lactea شیری
lacteous شیری
actescent شیری
lactiform شیری
acteous شیری
actic شیری
milky شیری
lactary شیری
leonine شیری
lacteal شیری
milky color شیری رنگ
milkiness حالت شیری
jacob's ladder جاده شیری
temporary teeth دندانهای شیری
How did you make out? Did you succeed or fail? شیری یا روباه ؟
opalescence شیری رنگی
opal globe حباب شیری
milkiness خاصیت شیری
milk white شیری رنگ
mammary glands غدههای شیری
opalline شیری رنگ
yellowish-white رنگ شیری
galaxies راه شیری
opalescent شیری رنگ
galaxy جاده شیری
Milky Way راه شیری
galaxies جاده شیری
milk tooth دندان شیری
deciduous teeth دندانهای شیری
milk teeth دندان شیری
galaxy راه شیری
white meat فرآوردهی شیری پنیر
milky شیری رنگ شیردار
galactites پشم شیری رنگ
udder غده پستانی یا شیری
udders غده پستانی یا شیری
d. products لبنیات فراوردههای شیری
milky way galaxy کهکشان راه شیری
Milky Way اسمان دره جاده شیری
Milk that has turned sour. شیری که ترش شده است.
trug فرف شیری چوبی تفت
actescence نمایش شیر خاصیت شیری
opals عین الهر شیشه شیری رنگ
evaporated milk شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
opal عین الهر شیشه شیری رنگ
modified milk شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
scalded cream سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
nebula تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
milk of magnesia مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com