Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
s o r model
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
Other Matches
s r model
الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model
الگوی محرک- پاسخ
s r s model
الگوی محرک- پاسخ- محرک
s s model
الگوی محرک- محرک
stimulus stimulus model
الگوی محرک- محرک
s r psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
stimulus response psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
responses
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
response
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
reply
[answer]
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
drive shaft
میله محرک محور محرک
drive shafts
میله محرک محور محرک
animates
جاندار
spirited
جاندار
animate
جاندار
living creatuse
جاندار
living
جاندار
instinct with life
جاندار
organism
جاندار
organisms
جاندار
invivo
جاندار
biotic
جاندار
animatism
جاندار پنداری
animism
جاندار پنداری
living chess
شطرنج با مهرههای جاندار
answered
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
budding
تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
voice answer back
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
attack pattern
الگوی تک
bit pattern
الگوی ذرهای
haavelmo model
الگوی هاولمو
demand pattern
الگوی تقاضا
random model
الگوی تصادفی
radiation pattern
الگوی تابش
bit pattern
الگوی بیتی
stochastic model
الگوی تصادفی
vintage model
الگوی زمانی
conjunctive model
الگوی عطفی
dynamic model
الگوی پویا
field template
الگوی فیلد
program schema
الگوی برنامه
econometric model
الگوی اقتصادسنجی
economic model
الگوی اقتصادی
energy pattern
الگوی انرژی
two sector model
الگوی دو بخشی
purchasing patterns
الگوی خرید
probabilistic model
الگوی تصادفی
neoclassical model
الگوی نئوکلاسیک
mathematical model
الگوی ریاضی
micro model
الگوی خرد
stenograph
الگوی حروف
movement pattern
الگوی حرکتی
molecular model
الگوی مولکولی
mathematicl model
الگوی ریاضی
macro model
الگوی کلان
normative model
الگوی هنجاری
pattern of development
الگوی توسعه
probabilistic model
الگوی احتمالی
scheme
الگوی پیش فرض
street gauge
الگوی سطح راه
stick and ball model
الگوی گلوله و میله
developmental motor pattern
الگوی حرکت تکوینی
stencil plate
الگوی نقشه برداری
drilling jig
الگوی مته کاری
macro dynamic model
الگوی کلان پویا
vintage model
الگوی مقطع زمانی
micro dynamic model
الگوی خرد پویا
planning model
الگوی برنامه ریزی
keyboard template
الگوی صفحه کلید
archetypes
طرح یا الگوی اصلی
space filling molecular model
الگوی مولکولی فضا پر کن
feminiene stereotype
الگوی قالبی زنانگی
drill jig
الگوی مته کاری
noncompetitive model
الگوی غیر رقابتی
pattern construction drawing
الگوی نقشههای ساختمانی
balanced growth model
الگوی رشد متوازن
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
free electron model
الگوی الکترون ازاد
archetype
طرح یا الگوی اصلی
fundamental motor pattern
الگوی بنیادی حرکت
decision model
الگوی تصمیم گیری
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
repeating group
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrixes
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
dithered
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
encoding
نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
dithers
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
audio
الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
areas
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
grade
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dense binary code
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
format
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
actuator
محرک
affective
محرک
stimulant
محرک
anabiotic
محرک
provocative
محرک
driving
محرک
stimulus
محرک
agitators
محرک
motives
محرک
motive
محرک
drivers
محرک
stimulus trace
رد محرک
trigger
محرک
triggered
محرک
triggers
محرک
driver
محرک
stimulants
محرک
exciting
محرک
irritant
محرک
irritants
محرک
irritating
محرک
stimulative
محرک
agitator
محرک
instigators
محرک
motivation
محرک
instigator
محرک
motory
محرک
exciter
محرک
excitant
محرک
fomenter
محرک
incentive
محرک
incentives
محرک
motored
محرک
motor
محرک
motorial
محرک
line driver
محرک خط
irritative
محرک
incitation
محرک
motor-
محرک
stimulating
محرک
stimuli
محرک
motors
محرک
appetizing
محرک
excitative
محرک
sprays
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
bus driver
محرک گذرگاه
prime movers
عامل محرک کل
prime movers
دستگاه محرک
neutral stimulus
محرک بی اثر
stimulus ambiguity
ابهام محرک
prime movers
محرک اصلی
psychic energizer
داروهای محرک
comparison stimulus
محرک مقایسهای
stimulus bound
محرک- وابسته
biostimulant
محرک زیستی
peripheral driver
محرک جنبی
stimulant drug
داروی محرک
prime mover
محرک اصلی
prime mover
دستگاه محرک
propellent
انگیزه محرک
stimulus produced
محرک زاد
standard stimulus
محرک معیار
proximal stimulus
محرک مجاور
locomotiveorgans
اندامهای محرک
main exciter
محرک اصلی
drive stimulus
محرک سائق
maintaining stimulus
محرک نگهدارنده
prime mover
عامل محرک کل
primum mobile
محرک اصلی
incentive price
قیمت محرک
driving motor
موتور محرک
drive motor
موتور محرک
drive belt
تسمه محرک
distal stimulus
محرک دوربرد
discriminative stimulus
محرک افتراقی
device driver
محرک دستگاه
terminal stimulus
محرک پایانی
positive tropism
محرک گرایی
adience
محرک گرایی
adequate stimulus
محرک بسنده
conditioned stimulus
محرک شرطی
negative tropism
محرک گریزی
crankcase
حوض محرک
abience
محرک گریزی
motive
محرک باعث
driver unit
واحد محرک
driveshaft
میله محرک
impelent
عامل محرک
hypo
عامل محرک
driving wheel
چرخ محرک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com