Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
vintage model
الگوی مقطع زمانی
Other Matches
vintage model
الگوی زمانی
cross sectional data
داده ها در یک مقطع زمانی
diffuser area ratio
نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
attack pattern
الگوی تک
segment
مقطع
profiling
مقطع
profile
مقطع
profiled
مقطع
cutting
مقطع
segments
مقطع
sections
مقطع
section
مقطع
cross section
مقطع
profiles
مقطع
tablature
مقطع
two sector model
الگوی دو بخشی
field template
الگوی فیلد
program schema
الگوی برنامه
haavelmo model
الگوی هاولمو
pattern of development
الگوی توسعه
molecular model
الگوی مولکولی
micro model
الگوی خرد
conjunctive model
الگوی عطفی
mathematicl model
الگوی ریاضی
mathematical model
الگوی ریاضی
macro model
الگوی کلان
neoclassical model
الگوی نئوکلاسیک
normative model
الگوی هنجاری
movement pattern
الگوی حرکتی
stochastic model
الگوی تصادفی
energy pattern
الگوی انرژی
radiation pattern
الگوی تابش
econometric model
الگوی اقتصادسنجی
economic model
الگوی اقتصادی
bit pattern
الگوی ذرهای
dynamic model
الگوی پویا
bit pattern
الگوی بیتی
purchasing patterns
الگوی خرید
probabilistic model
الگوی تصادفی
probabilistic model
الگوی احتمالی
demand pattern
الگوی تقاضا
stenograph
الگوی حروف
random model
الگوی تصادفی
sectional area
سطح مقطع
soil profile
مقطع خاک
necking
تنگی مقطع
rectangular section
مقطع مستطیلی
transition section
مقطع تبدیل
oblique section
مقطع مایل
structural section
مقطع سازهای
trough section
مقطع ناودانی
root section
مقطع ریشه
oblique section
مقطع اریب
cross section
سطح مقطع
profile
مقطع عرضی
absorption cross section
مقطع جذب
aerofoil
مقطع ایرودینامیکی
airfoil
مقطع ایرودینامیکی
cross section area
سطح مقطع
circular cross section
مقطع گرد
cross section
مقطع عرضی
coil section
مقطع بوبین
compact section
مقطع فشرده
conic section
مقطع مخروطی
profiled
مقطع عرضی
profiles
مقطع عرضی
transverse section
مقطع عرضی
areas
سطح مقطع
lobule
مقطع کوچک
half section
نیم مقطع
cross reaction
سطح مقطع
area
سطح مقطع
profiling
مقطع عرضی
keyboard template
الگوی صفحه کلید
feminiene stereotype
الگوی قالبی زنانگی
stick and ball model
الگوی گلوله و میله
noncompetitive model
الگوی غیر رقابتی
street gauge
الگوی سطح راه
drill jig
الگوی مته کاری
macro dynamic model
الگوی کلان پویا
archetypes
طرح یا الگوی اصلی
archetype
طرح یا الگوی اصلی
s r model
الگوی محرک- پاسخ
pattern construction drawing
الگوی نقشههای ساختمانی
planning model
الگوی برنامه ریزی
stimulus response model
الگوی محرک- پاسخ
micro dynamic model
الگوی خرد پویا
free electron model
الگوی الکترون ازاد
space filling molecular model
الگوی مولکولی فضا پر کن
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
developmental motor pattern
الگوی حرکت تکوینی
decision model
الگوی تصمیم گیری
balanced growth model
الگوی رشد متوازن
fundamental motor pattern
الگوی بنیادی حرکت
drilling jig
الگوی مته کاری
stencil plate
الگوی نقشه برداری
scheme
الگوی پیش فرض
cross section
سطح مقطع موثر
intermediate frequency section
مقطع فرکانس میانی
inelastic cross section
مقطع برخورد ناکشسان
box spar
تیرکهای با مقطع مربع
box section
مقطع قوسی سکل
cross sectional area
سطح مقطع عرضی
horseshoe shaped section
مقطع نعل اسبی
work surface
سطح مقطع اصلی
egg shaped section
مقطع تخم مرغی
interrupted quick flashing light
چشمک زن تند مقطع
work surfaces
سطح مقطع اصلی
total effective collision cross section
سطح مقطع موثر کل
cross section
سطح مقطع عرضی
transection
برش یا مقطع عرضی
s o r model
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
cross section
نیمرخ پهنا مقطع موثر
con di nozzle
نازل موتورجت با مقطع همگرا
form grind
سنگ زدن در مقطع طولی
effective collision cross section
سطح مقطع برخورد موثر
uncurtailed bars
ارماتور بدون تقلیل مقطع
rhombus wing
بالی با سطح مقطع متقارن
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
syllabify
تقسیم به هجای مقطع کردن
podite
مقطع با بند پای بندپایان
winding crodd section
سطح مقطع سیم پیچی
flumming
تنگ کردن مقطع جریان اب
repeating group
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrixes
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
standard egg section
مقطع تخم مرغی شکل معمولی
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
three square
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
economic section
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
poiseuille flow
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
parallel aerofoil
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
grade
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dithered
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
encoding
نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
audio
الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
grades
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dither
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dithers
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
areas
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dense binary code
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
format
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
masks
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
mask
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
spray
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrixes
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
mandrel
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mask
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
barns
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
controllers
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
ebcdic
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
controller
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
laser
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
lobation
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
timeline
خط زمانی
sometime
یک زمانی
synchronization
هم زمانی
onetime
یک زمانی
monomial
یک زمانی
time limit
حد زمانی
time limits
حد زمانی
whilom
یک زمانی
synchrony
هم زمانی
eternity
بی زمانی
simultaneeity
هم زمانی
temporal
زمانی
time sense
حس زمانی
eternities
بی زمانی
on
<prep.>
در
[زمانی]
contemporaneousness
هم زمانی
time bar
محدودیت زمانی
time base
مبدا زمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com