Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
yarns
الیاف داستان افسانه امیز
Other Matches
mythical
افسانه امیز
verism
رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
over dyeing
[رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
burl
[nep]
گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
filament
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
wool sorting
دسته بندی الیاف
[بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
mythopoeia
افسانه سازی رواج افسانه
synthetic fibers
الیاف شیمیایی
[الیاف مصنوعی]
nep
پرز
[تل]
[گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
this story is improbable
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
rat race
عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
expostulatory
سرزنش امیز تعرض امیز
incriminatory
تهمت امیز اتهام امیز
trickiest
خدعه امیز مهارت امیز
tricky
خدعه امیز مهارت امیز
gratulant
تهنیت امیز تبریک امیز
trickier
خدعه امیز مهارت امیز
antagonistic
خصومت امیز رقابت امیز
admonitory
نصیحت امیز توبیخ امیز
suasive
ترغیب امیز تحریک امیز
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
replete with fables
پر از افسانه
figments
افسانه
romances
افسانه
make-believe
افسانه
make believe
افسانه
tales
افسانه
legendry
افسانه
fable
افسانه
fables
افسانه
tale
افسانه
romance
افسانه
myths
افسانه
myth
افسانه
figment
افسانه
legends
افسانه
fictions
افسانه
mythos
افسانه
mythus
افسانه
fiction
افسانه
legend
افسانه
fictionist
افسانه نویس
mythomania
افسانه بافی
science fiction
افسانه علمی
mythology
افسانه شناسی
mythopocic
افسانه ساز
fabled
افسانه مانند
story teller
افسانه نویس
fabrication
افسانه بافی
mythically
افسانه وار
fabler
افسانه گو ناقل
fabliau
افسانه موزون
mythopoeia
ایجاد افسانه
confabulation
افسانه بافی
fabulation
افسانه بافی
mythoppetic
افسانه خبر
mythologist
افسانه شناس
paladin
پهلوان افسانه یی
mythographer
افسانه نگار
fabulousness
افسانه بودن
fabulize
افسانه گفتن
fabler
افسانه نویس
fabulist
افسانه نویس
mythography
افسانه نویسی
story teller
افسانه گو حکایت نویس
mythopoet
شاعر افسانه نویس
mythologize
بصورت افسانه در اوردن
fictionize
بصورت افسانه دراوردن
fabulous
افسانه وار مجهول
to pull
افسانه جعل کردن
fictionalised
بصورت افسانه دراوردن
fictionalises
بصورت افسانه دراوردن
fictionalizing
بصورت افسانه دراوردن
fictionalizes
بصورت افسانه دراوردن
fictionalized
بصورت افسانه دراوردن
fabulously
بشکل افسانه یا دروغ
yarn
افسانه پردازی کردن
fictionalising
بصورت افسانه دراوردن
yarns
افسانه پردازی کردن
fictionalize
بصورت افسانه دراوردن
fibers
الیاف
euhemerism
اساس تاریخی برای افسانه ها
mythologically
از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
mythicize
بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
folkish
شبیه افسانه هاوعادات محلی
demythologize
از صورت افسانه بیرون اوردن
folklike
شبیه افسانه ها وعادات محلی
acetate fibers
الیاف استاتی
man-made fiber
الیاف مصنوعی
man-made fiber
الیاف شیمیایی
raffia
الیاف رافیا
vulcanized fiber
الیاف وولکانیده
to unravel woven
[knitted]
fabric
از هم جداکردن
[الیاف]
ramie
الیاف گیاه
fiber optics
الیاف نوری
fibrillation
تشکیل الیاف
undyed
<adj.>
الیاف خام
vegetable fiber
الیاف گیاهی
ravel
از هم جداکردن الیاف
glass fibers
الیاف شیشه
mythologer
متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
piassava
الیاف نخل پیاساوا
viscose rayon
الیاف سلولزی مصنوعی
coir
الیاف سخت وزبر
bath dye
حمام رنگرزی الیاف
crepe paper
کاغذ الیاف درشت
Manila
از الیاف گیاهی نساجی
decorticate
بصورت الیاف در اوردن از
hydrophobic
[الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
shrinkage
جمع شدن الیاف
dyeability
قابلیت رنگرزی الیاف
cotton-carder
جدا کننده الیاف
orientation of fibers
نظم و یکنواختی الیاف در نخ
stripping of dye
رنگبری کردن از الیاف
bleaching
رنگ زدایی الیاف
manila rope
الیاف یا طناب مانیلا
fascicule
دسته یا مجموعه کوچک الیاف
density
تراکم الیاف
[در یک مساحت معین]
polyester
الیاف یاپارچه پولی استر
fascicle
دسته یامجموعه کوچک الیاف
spun glass
شیشه مذاب الیاف مانند
acetate rayon process
فرایند تهیه الیاف استاتی
tow
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
tows
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
flaxy filaments
رشته هایا الیاف کتان
fasciculus
دسته یا مجموعه کوچک الیاف
plucker
ماشین الیاف بازکن پشم
adhesion of fibers
خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
protein fiber
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
oakum
الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
oakum
پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
mildew
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
carding
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
curing time
مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
Oedipus
ادیپوس
[افسانه یونانی]
[پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
close grained
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
dacron
نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
henequen
الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
close grain
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
ingrain
نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
tip fading
[رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
blade
کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
lore
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
flock
[الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
yacht rope
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
tale
داستان
novella
داستان
anecdotage
داستان
conte
داستان
marchen
داستان
apologue
داستان
story
داستان
fables
داستان
fable
داستان
tales
داستان
catastrophes
عاقبت داستان
narrative
داستان داستانسرایی
flashback
بازگوی داستان
conte
داستان کوتاه
catastrophe
عاقبت داستان
novelet
داستان کوتاه
narratives
داستان داستانسرایی
decameron
داستان نامه
in a narrative style
بسبک داستان
fictionist
داستان نویس
to spin yarns
داستان ساختن
to invent stories
داستان ساختن
novels
کتاب داستان
novel
کتاب داستان
epitasis
حداعلای داستان
make-up
داستان ساختگی
hermitically
هلوان داستان
heroes
پهلوان داستان
novelette
داستان کوتاه
storybook
داستان نامه
episodes
داستان فرعی
whodunnits
داستان پلیسی
whodunits
داستان پلیسی
whodunit
داستان پلیسی
episode
داستان فرعی
narration
داستان داستانسرایی
hero
پهلوان داستان
short stories
داستان کوتاه
underplot
داستان فرعی
fairy tale
داستان جن و پری
short story
داستان کوتاه
novelettes
داستان کوتاه
fairy tales
داستان جن و پری
storybook
کتاب داستان
parables
داستان اخلاقی
parable
داستان اخلاقی
flashbacks
بازگوی داستان
fiction
داستان اختراع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com