Total search result: 113 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
vulcanized fiber |
الیاف وولکانیده |
|
|
Other Matches |
|
monofilament |
الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.] |
over dyeing |
[رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.] |
vulcanized fibre |
فیبر وولکانیده |
burl [nep] |
گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر |
filament |
الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی] |
wool sorting |
دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم] |
synthetic fibers |
الیاف شیمیایی [الیاف مصنوعی] |
nep |
پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.] |
vat dyeing |
رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.] |
linter |
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است |
fibers |
الیاف |
man-made fiber |
الیاف شیمیایی |
man-made fiber |
الیاف مصنوعی |
fibrillation |
تشکیل الیاف |
ramie |
الیاف گیاه |
glass fibers |
الیاف شیشه |
fiber optics |
الیاف نوری |
raffia |
الیاف رافیا |
acetate fibers |
الیاف استاتی |
undyed <adj.> |
الیاف خام |
vegetable fiber |
الیاف گیاهی |
to unravel woven [knitted] fabric |
از هم جداکردن [الیاف] |
ravel |
از هم جداکردن الیاف |
viscose rayon |
الیاف سلولزی مصنوعی |
stripping of dye |
رنگبری کردن از الیاف |
shrinkage |
جمع شدن الیاف |
bath dye |
حمام رنگرزی الیاف |
bleaching |
رنگ زدایی الیاف |
orientation of fibers |
نظم و یکنواختی الیاف در نخ |
Manila |
از الیاف گیاهی نساجی |
cotton-carder |
جدا کننده الیاف |
dyeability |
قابلیت رنگرزی الیاف |
hydrophobic |
[الیاف مصنوعی ضد جذب آب] |
piassava |
الیاف نخل پیاساوا |
decorticate |
بصورت الیاف در اوردن از |
manila rope |
الیاف یا طناب مانیلا |
coir |
الیاف سخت وزبر |
crepe paper |
کاغذ الیاف درشت |
adhesion of fibers |
خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر |
fascicule |
دسته یا مجموعه کوچک الیاف |
acetate rayon process |
فرایند تهیه الیاف استاتی |
fascicle |
دسته یامجموعه کوچک الیاف |
tow |
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه |
tows |
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه |
density |
تراکم الیاف [در یک مساحت معین] |
polyester |
الیاف یاپارچه پولی استر |
yarn |
الیاف داستان افسانه امیز |
fasciculus |
دسته یا مجموعه کوچک الیاف |
flaxy filaments |
رشته هایا الیاف کتان |
spun glass |
شیشه مذاب الیاف مانند |
yarns |
الیاف داستان افسانه امیز |
plucker |
ماشین الیاف بازکن پشم |
curing time |
مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی |
mildew |
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه |
oakum |
پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی |
cellulose |
الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره] |
vegetable fiber |
الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف] |
carding |
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی |
protein fiber |
الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم] |
oakum |
الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری |
natural fiber |
الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم] |
kapok |
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم |
close grain |
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته |
tip fading |
[رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب] |
ingrain |
نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است |
dacron |
نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون |
close grained |
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته |
flocculus |
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید |
blade |
کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی |
henequen |
الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره |
yacht rope |
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل |
flock |
[الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.] |
patina |
[جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان] |
carding brush |
شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی |
sliver |
فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.] |
unidirectional composite |
ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند |
braid |
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی |
braids |
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی |
braided |
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی |
acrylic fibers |
الیاف مصنوعی اکریلیک [گاه در فرش بصورت تقلبی به جای پشم استفاده می شود] |
S-twist [S-spun] |
نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.] |
ferrous sulfate |
دندانه آهن [جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم] |
single yarn |
نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.] |
calendaring |
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان |
denier |
دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.] |
staple |
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.] |
hank |
طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.] |
jute |
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود |
bleeding [running] |
رنگ پس دادن الیاف و نخ های رنگ شده پس از رنگرزی و بافته شدن فرش |
moult |
[پودنما شدن فرش در اثر از دست دادن پرزها، ریزش الیاف از سطح فرش] |
braid shield |
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر |
mohair |
کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.] |
scissored wool |
پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.] |
carpet beetle |
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود |
bungee |
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده |
carpet moth |
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد |
lanolin |
لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.] |
binders |
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان |
binder |
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان |
nap side |
خواب فرش [با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.] |
dye-stuff |
ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند] |
hair |
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.] |
flax |
درخت کتان الیاف کتان |
ply yarn |
نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.] |
dry rot |
پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.] |
greige carpet |
فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.] |
shoulders |
[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.] |
log wood |
درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.] |
goat hair |
موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.] |
hemp |
گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.] |
direct dyes |
رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.] |
jute fiber |
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.] |