English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
ground alert اماده باش زمینی هواپیماها
Search result with all words
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
Other Matches
ground alert اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
taximan متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
supercritical حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
duckings درگیر شدن هواپیماها
duck درگیر شدن هواپیماها
ducks درگیر شدن هواپیماها
join up مجتمع کردن هواپیماها
emergency scramble درگیری اضطراری هواپیماها
flight control سیستم کنترل هواپیماها
ducked درگیر شدن هواپیماها
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
approach sequence ترتیب توالی تقرب هواپیماها
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
parking plan طرح پارک کردن هواپیماها
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
taxiing حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied حرکت هواپیماها روی باند فرود
combat liaison حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
force rendezvous نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
pathfinder guidance هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
ramp alert اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
winterize اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
warning order دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
handover تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
beacons برج دریایی برج مراقبت برج کنترل هواپیماها
beacon برج دریایی برج مراقبت برج کنترل هواپیماها
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
air alert warning اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
predial or prae زمینی
agrarian زمینی
earth-bound زمینی
tumbling زمینی
landed a زمینی
terraneous زمینی
terrene زمینی
sublunar زمینی
terrestrial زمینی
sublunary زمینی
tellurian زمینی
territorial زمینی
subaerial رو زمینی
earthly زمینی
sub astral زمینی
overland mail پست زمینی
apogee اوج زمینی
armies نیرو زمینی
perigee حضیض زمینی
army نیرو زمینی
army attache وابسته زمینی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
ground antenna انتن زمینی
earth antenna انتن زمینی
antenna ground انتن زمینی
earthy زمینی دنیوی
terrestrial refraction شکست زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
terrain return اکوی زمینی
terrain corridor دالان زمینی
ground force نیروی زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
tellurian matter ماده زمینی
suberranean زیر زمینی
peanut بادام زمینی
peanut پسته زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
ground speed سرعت زمینی
groundnuts بادام زمینی
groundnut بادام زمینی
potatoes سیب زمینی
potato سیب زمینی
peanuts پسته زمینی
peanuts بادام زمینی
subterraneous زیر زمینی
floor lamp اباژور زمینی
ground return بازتاب زمینی
ground circuit مدار زمینی
ground return برگشت زمینی
ground forces نیروهای زمینی
land combat نبرد زمینی
ground wave موج زمینی
ground forces نیروی زمینی
land forces نیروی زمینی
land mine مین زمینی
ground fire تیر زمینی
land tail بنه زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
ground waves امواج زمینی
ground nut بادام زمینی
hypogeal زیر زمینی
groundling گیاه زمینی
hypogean زیر زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground position ایستگاه زمینی
earth nut بادام زمینی
ground position موقعیت زمینی
ground liaison رابط زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
land force n نیروی زمینی
hypogeous زیر زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
ground track مسیر زمینی
ground control کنترل زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
gulleys دالان زمینی
gullies دالان زمینی
gully دالان زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
army forces نیروهای زمینی
tater سیب زمینی
graze burst ترکش زمینی
monkey nut بادام زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
landmines مین زمینی
landmine مین زمینی
mail gram پست زمینی
bonus pass پاس زمینی
murphy سیب زمینی
praties سیب زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
crispest سیب زمینی برشته
crisper سیب زمینی برشته
crisp سیب زمینی برشته
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
subway ترن زیر زمینی
subways راه زیر زمینی
subways ترن زیر زمینی
subway راه زیر زمینی
sweet potato سیب زمینی شیرین
ground power unit واحد قدرت زمینی
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
terrestrial زمینی مربوط به زمین
crisps سیب زمینی برشته
land carriage بار کشی زمینی
chipmunk موش خرمای زمینی
chipmunks موش خرمای زمینی
land tail باقیمانده زمینی یکان
pignut یکنوع بادام زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
latitude band نوار عرضی زمینی
cadastral survey نقشه برداری زمینی
mashed potatoes پوره سیب زمینی
asphaltum قیر زمینی اسفالت
army reserve احتیاط نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
kidney potato سیب زمینی سرخ
landmarks علامت مشخصه زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
grounded primary مدار ورودی زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
army staff ستاد نیروی زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
potato انواع سیب زمینی
potatoes انواع سیب زمینی
dower سوراخ زیر زمینی
peanut butter خمیر بادام زمینی
jerusalem a سیب زمینی ترشی
army corps سپاههای نیروی زمینی
potato salad سالاد سیب زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com