Dictiornary-Farsi | اماس درونی استخوان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
enostosis	اماس درونی استخوان


Other Matches

endocarditis	اماس غشاء درونی دل
endometritis	اماس درونی زهدان
endo arterities	اماس درونی شریان
internal ophthalmia	اماس درونی تخم چشم
osteitis	اماس استخوان
parosteitis	اماس بافتهای پیرامون استخوان
periostitis	اماس پوشش یا ضریع استخوان
endoskeleton	استخوان بندی درونی حیوان
internal furnace	کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
hyprostosis	رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
antineuritic	برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis	اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
dynamic	نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamically	نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
green stick	شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy	برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis	ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus	استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma	استخوان قوس وجنه استخوان گونه
condyle	مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium	استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum	پوشش استخوان ضریع استخوان
occiput	استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
frost hoil	اماس
inflammation	اماس
turgidity	اماس
single pneumonia	اماس یک شش
poking	اماس
intumescence	اماس
swellings	اماس
pokes	اماس
poked	اماس
pulmonitis	اماس شش
poke	اماس
phrenitis	اماس مخ
swelling	اماس
phlegmasia	اماس
double pneumonia	اماس هر دو شش
vulvitis	اماس کس
tumescence	اماس
encephalitis	اماس مخ
edema	اماس
neuritis	پی اماس
tumidity	اماس
dilation	اماس
myelitis	اماس
tumefaction	اماس
lymphdenomia	اماس
lymphangitis	اماس
tuberosity	اماس
inturgescence	اماس
intestine	درونی
intestines	درونی
subjective	درونی
indoor	درونی
intrinsic	درونی
endogenous	درونی
interior	درونی
civil	درونی
interiors	درونی
infelt	درونی
inward	درونی
inmost	درونی
insides	درونی
tumble home	خم درونی
innermost	درونی
internal	درونی
in	:درونی
in	درونی
in-	:درونی
in-	درونی
inner	درونی
inside	درونی
enteritis	اماس روده
hydrocile	اماس خایه
scleritis	اماس صلبیه
hysteritis	اماس زهدان
ileitis	اماس ایلئون
salpingitis	اماس شیپور
enchondroma	اماس غضروفی
tumefactive	اماس دار
hepatitis	اماس کبدی
faucitis	اماس گلو
garget	اماس پستان
inoma	اماس لیفی
gastritis	اماس معده
glandular swelling	اماس غدد
fibroma	اماس لیفی
conjunctivitis	اماس ملتحمه
tracheitis	اماس نای
gnathitis	اماس گونه
splenitis	اماس اسپرز
fretty	اماس کرده
cystitis	اماس مثانه
carcinoma	اماس سرطانی
bunchout	اماس کردن
brainfever	اماس مغز
swollen	اماس کرده
tonsillitis	اماس لوزه
bronchitis	اماس نایژه
blepharitis	اماس پلک
arteritis	اماس شریان
antiphlogistic	اماس نشان
huff	اماس کردن
colpitis	اماس مهبل
otitis	اماس گوش
turgid	اماس دار
palpebritis	اماس پلک
tumid	اماس کرده
dermatitis	اماس پوست
turgescence	اماس بادکردگی
turgescent	اماس کننده
dermatosis	اماس پوست
dactylitis	اماس انگشت
cutitis	اماس زیرپوست
crystallitis	اماس جلیدیه
ague cake	اماس اسپرزازنوبه
nephritis	اماس گرده
iritis	اماس عنبیه
pyelitis	اماس لگن چه
orchitis	اماس خایه
intumescent	اماس کننده
intumescent	اماس کرده
intumesce	اماس کردن
retinitis	اماس شبکیه
phlogosis	اماس برونی
quinsy	اماس چرکدارلوزتین
podarthritis	اماس بندهای پا
swells	اماس کردن
ophthalmitis	اماس چشم
arthritis	اماس مفصل
swelled	اماس کردن
myositis	اماس ماهیچه
metritis	اماس زهدان
colitis	اماس قولون
nasitis	اماس بینی
lentitis	اماس جلیدیه
swell	اماس کردن
keratitis	اماس قرنیه
odontitis	اماس دندان
intrados springing line	پاطاق درونی
ductless gland	غده درونی
intrados	قوس درونی
internality	درونی بودن
ingrowth	رویش درونی
internal work	کار درونی
internal temperature	دمای درونی
bal badak	تیغ درونی پا
loggia	ایوان درونی
intercorrelation	وابستگی درونی
archivolt	قوس درونی
in-fighting	کشمکش درونی
cooptation	انتخاب درونی
intrinsic motivation	انگیزش درونی
intrinsic approach	رهیافت درونی
springing of soffit	پاطاق درونی
spring of intrados	پاطاق درونی
aula	حیاط درونی
endocardium	پرده درونی دل
internal energy	انرژی درونی
internal conversion	تبدیل درونی
internal consistency	هماهنگی درونی
subjectivity	درونی بودن
internal command	فرمان درونی
internal inhibition	بازداری درونی
interiority	درونی بودن
interflow	جریان اب درونی
inner speech	گفتار درونی
inner shell electron	الکترون درونی
inner loop	حلقه درونی
inmost thoughts	اندیشههای درونی
indravgnt	جریان درونی
logarithmic viscosity number	گرانروی درونی
inflow	ریزش درونی
dynamically	نیروی درونی
the inner layer	لایه درونی
internal font	فونت درونی
the inner layer	چینه درونی
endoderm	پرده درونی
internal vibrator	لرزاننده درونی
pore pressure	فشار درونی
internal secretion	ترشح درونی
endogenous event	رویداد درونی
internal reflection	انعکاس درونی
endophasia	تکلم درونی
internal pressure	فشار درونی
internal phase	فاز درونی
enteroceptor	گیرنده درونی
interoceptor	گیرنده درونی
entophyte	انگل درونی
interior affairs	کارهای درونی
internal friction	سایش درونی
internal friction	اصطکاک درونی
internal force	نیروی درونی
inherent viscosity	گرانروی درونی
interiors	درونی درون
dynamic	نیروی درونی
internalising	درونی کردن
pectoral	صدری درونی