English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
pink eye اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
Other Matches
sampler واگیره [تکرار طرح در متن فرش جهت پوشش کل زمینه. در واگیره یا از مشابه بته جقه و یا نگاره های مختلف استفاده می شود.]
non contagious بی واگیره
patterning واگیره کردن
luse طاعون نا خوشی واگیره دار
drop repeat واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
germtheory فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
lampas کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
antineuritic برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
swellings اماس
swelling اماس
pulmonitis اماس شش
lymphangitis اماس
single pneumonia اماس یک شش
phrenitis اماس مخ
neuritis پی اماس
myelitis اماس
dilation اماس
phlegmasia اماس
double pneumonia اماس هر دو شش
edema اماس
lymphdenomia اماس
encephalitis اماس مخ
frost hoil اماس
tumefaction اماس
tumidity اماس
vulvitis اماس کس
intumescence اماس
tumescence اماس
inturgescence اماس
pokes اماس
turgidity اماس
poke اماس
poking اماس
inflammation اماس
tuberosity اماس
poked اماس
bunchout اماس کردن
carcinoma اماس سرطانی
myositis اماس ماهیچه
colpitis اماس مهبل
brainfever اماس مغز
ague cake اماس اسپرزازنوبه
odontitis اماس دندان
hysteritis اماس زهدان
antiphlogistic اماس نشان
arteritis اماس شریان
nasitis اماس بینی
nephritis اماس گرده
blepharitis اماس پلک
palpebritis اماس پلک
hydrocile اماس خایه
crystallitis اماس جلیدیه
cutitis اماس زیرپوست
fretty اماس کرده
iritis اماس عنبیه
keratitis اماس قرنیه
garget اماس پستان
lentitis اماس جلیدیه
inoma اماس لیفی
fibroma اماس لیفی
enteritis اماس روده
glandular swelling اماس غدد
enchondroma اماس غضروفی
intumescent اماس کننده
gnathitis اماس گونه
faucitis اماس گلو
intumesce اماس کردن
ileitis اماس ایلئون
intumescent اماس کرده
dermatosis اماس پوست
gastritis اماس معده
podarthritis اماس بندهای پا
hepatitis اماس کبدی
tumid اماس کرده
tumefactive اماس دار
tracheitis اماس نای
pyelitis اماس لگن چه
conjunctivitis اماس ملتحمه
splenitis اماس اسپرز
colitis اماس قولون
quinsy اماس چرکدارلوزتین
scleritis اماس صلبیه
dactylitis اماس انگشت
salpingitis اماس شیپور
arthritis اماس مفصل
retinitis اماس شبکیه
swelled اماس کردن
swell اماس کردن
phlogosis اماس برونی
cystitis اماس مثانه
huff اماس کردن
otitis اماس گوش
osteitis اماس استخوان
ophthalmitis اماس چشم
tonsillitis اماس لوزه
swells اماس کردن
bronchitis اماس نایژه
dermatitis اماس پوست
orchitis اماس خایه
turgescent اماس کننده
turgescence اماس بادکردگی
metritis اماس زهدان
turgid اماس دار
swollen اماس کرده
mastitis اماس غدههای پستان
lymphadenitis اماس غدد لفناوی
gastro enteritis اماس معده وروده
scrotitis اماس کیسه خایه
vaginitis اماس یا ورم مهبل
hyalitis اماس رطوبت شیشهای
enostosis اماس درونی استخوان
fibro chondritis اماس غضروف لیفی
arthritic مبتلا به اماس مفصل
his eyes were inflammed چشمهایش اماس کرد
sylosis اماس پلک وسفتی
iritic دچار اماس عنبیه
housemaid's knee اماس کاسه زانو
gnathitis اماس ارواره بالا
iritic وابسته به اماس عنبیه
ileitis اماس روده دراز
laminitis اماس لایههای حساس
endometritis اماس درونی زهدان
endocarditis اماس غشاء درونی دل
mesenteritis اماس روده بند
pleurisy اماس شامه ریه
pericarditis اماس ابشامه قلب
moon blind دچار اماس نوبتی
myocarditis اماس ماهیچه قلب
myomatous وابسته به اماس ماهیچه
bursitis اماس کیسههای مفصلی
parotiditis اماس غده بناگوشی
antiphlogistic داروی اماس نشان
ophthalmia اماس چشم رمد
acromastitis اماس نوک پستان
oophoritis اماس تخم دان
mastoditis اماس زائده پستانی
tumescent اماس کرده اماسیده
phlegmasia alba dolens اماس سیاهرگهای نفاسی
duodenitis اماس روده اثناعشر
paranephritis اماس بافتهای گرداگردگرده
diaphragmitis اماس حجاب حاجز
diaphragmatitis اماس حجاب حاجز
deliescence تحلیل ناگهانی اماس
endo arterities اماس درونی شریان
phlebitic دچار اماس جدار ورید
internal ophthalmia اماس درونی تخم چشم
paranephritis اماس غده روی گرده
uteritis اماس زهدان التهاب رحم
parosteitis اماس بافتهای پیرامون استخوان
rachitis اماس یا ورم مهره پشت
parotitic وابسته به اماس غده بناگوشی
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
malanders اماس پشت زانوی اسب
mallenders اماس پشت زانوی اسب
pericarditis اماس برون شامه قلب
moon blindness اماس نوبتی در چشم اسب
rhachitis اماس یا ورم مهره پشت
periostitis اماس پوشش یا ضریع استخوان
tumify اماس کردن متورم ساختن
gingivitis اماس و التهاب لثه دندان
arthritic مربوط به ورم و اماس مفصل
external ophthalmia اماس برونی تخم چشم
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
encephalomyelitis اماس مغز ونخاع شوکی
meningitis اماس پاشام مغز مننژیت
alike یکجور
pandean pipe یکجور نی
pan pipe یکجور نی
homogeneous یکجور
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
typhlitis اماس روده کور ورم اعور
laryngitis اماس خشک نای التهاب حنجره
parotitic دچار اماس در غده بنا گوشی
adhesion اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
phlogistic وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
pleurohepatitis اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
urethritis اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
phlegmon اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
snow flake یکجور گل حسرت
lotos یکجور نیلوفرابی
pair royal سه برگ یکجور
pair royal سه سر سه طاس یکجور
dutchmans یکجور گل ساعت
moloch یکجور سوسماراسترالیایی
sheers یکجور جرثقیل
elephant'sgrass یکجور لویی
costrel یکجور قمقمه
nonsuch یکجور یونجه
aigret یکجور ماهیخوار
trebuchet یکجور ترازو
trebucket یکجور ترازو
onion couch یکجور جو وحشی
onion grass یکجور جو وحشی
sheer legs یکجور جرثقیل
rubicelle یکجور یاقوت
double pair royal چهارطاس یکجور
osborne یکجور بیسکویت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com