Dictiornary-Farsi | امتحان مقدماتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
preliminaries	امتحان مقدماتی
preliminary	امتحان مقدماتی
pretest	امتحان مقدماتی


Search result with all words

pretest	امتحان مقدماتی بعمل اوردن
Other Matches

prolegomenon	مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
preludial	مقدماتی
elementary	مقدماتی
rudimental	مقدماتی
introductive	مقدماتی
introductory	مقدماتی
preparative	مقدماتی
first	مقدماتی
tentative	مقدماتی
preliminary	مقدماتی
prelusive	مقدماتی
preliminaries	مقدماتی
elemental	مقدماتی
prolusory	مقدماتی
prolegomenous	مقدماتی
precursive	مقدماتی
proforma	مقدماتی
prolegomenary	مقدماتی
preparatory	مقدماتی
prodromal	مقدماتی
elementarily	مقدماتی
primary	مقدماتی اصلی
preselector	سلکتور مقدماتی
propaedeutic	تعلیمات مقدماتی
propaedeutic	تحصیلات مقدماتی
preliminaries	مقدمات مقدماتی
responsions	ازمون مقدماتی
rudiment	علوم مقدماتی
interludes	نگهداری مقدماتی
prolusion	مقاله مقدماتی
elementary	مقدماتی پایهای
preparatory response	پاسخ مقدماتی
preselection	انتخاب مقدماتی
proforma invoice	سیاهه مقدماتی
first aid	کمکهای مقدماتی
prelude	قسمت مقدماتی
preludes	قسمت مقدماتی
interlude	نگهداری مقدماتی
proem	رساله مقدماتی
prime color	رنگ مقدماتی
preliminaries	دور مقدماتی
economizer	کرمکن مقدماتی
elementary gate	دریچه مقدماتی
elementary item	قلم مقدماتی
perlim	دوره مقدماتی
preliminary design	طرح مقدماتی
preliminary budget	بودجه مقدماتی
precompression	تراکم مقدماتی
preceding pass	کالیبر مقدماتی
first cut	برش مقدماتی
fore exercise	تمرین مقدماتی
forehearth	کوره مقدماتی
pilot study	بررسی مقدماتی
pilot injection	تزریق مقدماتی
junior high school	دبیرستان مقدماتی
preliminary expenses	هزینههای مقدماتی
preliminary investigation	بررسی مقدماتی
preliminary negotiations	مذاکرات مقدماتی
preheater	گرمکن مقدماتی
preliminary	دور مقدماتی
preparative	کار مقدماتی
prep	مدرسه مقدماتی
primary	مقدماتی نخستین
primary	ابتدایی مقدماتی
preliminary works	کارهای مقدماتی
preliminary treatment	عملیات مقدماتی
basic course	دوره مقدماتی
basic hole	سوراخ مقدماتی
preliminary test	ازمایش مقدماتی
basic research	تحقیقات مقدماتی
basic training	اموزش مقدماتی
bottom blown converter	مبدل دم مقدماتی
introduction to physics	فیزیک مقدماتی
basics	اساسی مقدماتی
Travaux preparatoires	کارهای مقدماتی
basics	مقدماتی اساسی
elimination heat	دوره مقدماتی
basic	مقدماتی اساسی
heat	مسابقه مقدماتی
subassembly	مونتاژ مقدماتی
preliminary	مقدمات مقدماتی
heats	مسابقه مقدماتی
preparations	اقدام مقدماتی
basic	اساسی مقدماتی
preparation	اقدام مقدماتی
elementary algebra	جبر مقدماتی [ریاضی]
basic bessemer steel	فولاد مقدماتی بسمر
basic combat training	اموزش رزم مقدماتی
basic bessemer converter	مبدل مقدماتی بسمر
preparatory students	شاگردان تهیه یا مقدماتی
preselect	انتخاب کردن مقدماتی
fundamental	اصولی مقدماتی اساسی
basic bessemer process	فرایند مقدماتی بسمر
incipincy	وضع مقدماتی ابتدایی
incipience	وضع مقدماتی ابتدایی
supercharge	متراکم کردن مقدماتی
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
pre design estimate	براورد مقدماتی طرح
pre heat	حرارت دادن مقدماتی
rudimentary knowledge	دانش مقدماتی یا نخستین
prolusion	اثر هنری مقدماتی
pre load	بار کردن مقدماتی
basic machine unit	واحد دستگاه مقدماتی
reconnaissance	بازدید مقدماتی اکتشاف
black pickling	اسید شویی مقدماتی
eliminator	برنه در دور مقدماتی
protocols	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
junior college	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
basic bessemer pig iron	اهن خام مقدماتی توماس
preliminary budget forecast	پیش بینی مقدماتی بودجه
flight	بهترین نتیجه دور مقدماتی
protocol	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
literacy	فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
strategic reconnaissance	بررسی مقدماتی وضع دشمن
white primary	اخذ اراء مقدماتی حزبی
test	امتحان
trial	امتحان
quiz [American]	امتحان
examination	امتحان
tries	امتحان
examinations	امتحان ها
examination	امتحان
try	امتحان
tentatively	من باب امتحان
checks	امتحان
trial	امتحان
quiz	امتحان
trials	امتحان ها
trials	امتحان
tested	امتحان
tests	امتحان ها
inspection	امتحان
check	امتحان
test	امتحان
tests	امتحان
checking	امتحان
assays	امتحان
quizzes	امتحان
checked	امتحان
assay	امتحان
examinations	امتحان
basic relay post	پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
house of delegates	مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
preparatory	تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unsight	امتحان نکرده
put to test	امتحان کردن
to give an examination	امتحان کردن
to bring to the proof	امتحان کردن
to make a trial of	امتحان کردن
qualifying examination	امتحان صلاحیت
to take an examination	امتحان دادن
probational	ازمایش امتحان
proctor	نافر امتحان
test anxiety	اضطراب امتحان
unverified <adj.>	امتحان نشده
vivas voce	امتحان شفاهی
untested <adj.>	امتحان نشده
To flunk a course . To fail an exam.	در امتحان رد شدن
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
experimented	امتحان عمل
examining	امتحان کردن
examination	امتحان ازمایش
tests	امتحان محک
examinations	امتحان ازمایش
temptation	ازمایش امتحان
temptations	ازمایش امتحان
crucible	امتحان سخت
examines	امتحان کردن
examined	امتحان کردن
experiment	امتحان عمل
examiners	امتحان کننده
examiner	امتحان کننده
experimenting	امتحان عمل
assay	امتحان عیارگری
tries	امتحان کردن
try	امتحان کردن
experiments	امتحان عمل
probation	ازمایش امتحان
trials	امتحان کردن
examine	امتحان کردن
crucibles	امتحان سخت
assays	امتحان عیارگری
examinable	قابل امتحان
examination anxiety	اضطراب امتحان
tripos	امتحان حساب
examinee	امتحان دهنده
examinee	امتحان شونده
test	امتحان محک
test	امتحان کردن
trials	ازمایش امتحان
trial	امتحان کردن
trial	ازمایش امتحان
essay examination	امتحان انشایی
tests	امتحان کردن
tested	امتحان محک