English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 243 (11 milliseconds)
English Persian
score امتیاز
scored امتیاز
scores امتیاز
credit امتیاز
credited امتیاز
crediting امتیاز
credits امتیاز
plus امتیاز
concession امتیاز
concessions امتیاز
advantage امتیاز
pre-eminence امتیاز
ad امتیاز
ads امتیاز
distinction امتیاز
distinctions امتیاز
rectum امتیاز
rectums امتیاز
licence امتیاز
licences امتیاز
licenses امتیاز
pas امتیاز
privilege امتیاز
lease امتیاز
leases امتیاز
charter امتیاز
chartered امتیاز
chartering امتیاز
charters امتیاز
point امتیاز
prerogative امتیاز
prerogatives امتیاز
prominence امتیاز
franc امتیاز
francs امتیاز
franchise امتیاز
franchises امتیاز
act of grace امتیاز
exclusiveness امتیاز
pre eminence امتیاز
priviege امتیاز
prominency امتیاز
upper hand امتیاز
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
royalties حق امتیاز
game bird یک امتیاز
scoreline خط امتیاز
scorelines خط امتیاز
runs یک امتیاز
run یک امتیاز
scoreless بی امتیاز
royalty حق امتیاز
concession deed امتیاز نامه
aces امتیاز سرویس
ace امتیاز سرویس
concessionaire صاحب امتیاز
concessionary agreement امتیاز نامه
prerogative حق یا امتیاز ویژه
chalk up کسب امتیاز
awarding of points امتیاز دادن
decisions برنده با امتیاز
prerogatives حق یا امتیاز ویژه
decision برنده با امتیاز
worst- امتیاز اوردن
worst امتیاز اوردن
loves امتیاز صفر
insurance امتیاز مطمئن
loved امتیاز صفر
love امتیاز صفر
precedence امتیاز سابقه
go-ahead امتیاز برتر
privileged امتیاز دار
privileged دارای امتیاز
concessionary صاحب امتیاز
concessioner صاحب امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
loss on points باخت با امتیاز
licence owner صاحب امتیاز
law of advantage قانون امتیاز
perfect score امتیاز کامل
maritime lien امتیاز دریایی
headstart امتیاز در شروع
convert امتیاز گرفتن
converted امتیاز گرفتن
outpoint برنده با امتیاز
precedency امتیاز سابقه
patents امتیاز نامه
win on points پیروزی با امتیاز
set point اخرین امتیاز
patented امتیاز نامه
scoreless بدون امتیاز
score sheet برگ امتیاز
patenting امتیاز نامه
converting امتیاز گرفتن
converts امتیاز گرفتن
preferential امتیاز دهنده
magna cum laude با امتیاز زیاد
double figures امتیاز دو رقمی
oddest امتیاز دادن
match point اخرین امتیاز
match points اخرین امتیاز
differentia وجه امتیاز
patent امتیاز نامه
grantee صاحب امتیاز
game point امتیاز پایانی
odd امتیاز دادن
odder امتیاز دادن
field privilege امتیاز فیلد
To keep the score. حساب امتیاز رانگاهداشتن
privileged دارای امتیاز یا حق ویژه
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
scoring key [کلید امتیاز دهی]
in the hole <idiom> امتیاز پایین صفر
high run حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
point درجه امتیاز بازی
count تعداد امتیاز توپزن
counted تعداد امتیاز توپزن
counting تعداد امتیاز توپزن
counts تعداد امتیاز توپزن
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
To gain an advantage. کسب امتیاز کردن
deciding امتیاز سرنوشت ساز
To score points. امتیاز آوردن ( ورزش )
home whistle امتیاز واقعی یا فرضی
home court advantage امتیاز بازی در خانه
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
bowling average معدل امتیاز بازیگربولینگ
brassage حق امتیاز سکه زدن
break one's duck کسب نخستین امتیاز
draw first blood کسب نخستین امتیاز
circuit clout یک امتیاز با دویدن به پایگاه
equaliser امتیاز مساوی کننده
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
oddsmaker تعیین کننده امتیاز
wining by deukjoom برد تکواندو با امتیاز
set point اخرین امتیاز بازی
service ace امتیاز سرویس تنیس
royal prerogative حق امتیاز ویژه پادشاه
read write privilege امتیاز خواندن- نوشتن
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
point spread امتیاز قابل انتظار
indult اجازه نامه امتیاز
perfect game باحداکثر 003 امتیاز
double bogey دوبار کسب امتیاز
licensee صاحب جواز یا امتیاز
down عقب افتادن در امتیاز
software license امتیاز نرم افزار
patents دارای حق امتیاز امتیازی
privilege امتیاز مخصوصی اعطاکردن
fifteen نخستین امتیاز گیم
thirties دومین امتیاز گیم
thirty دومین امتیاز گیم
decision برنده کشتی با امتیاز
patenting دارای حق امتیاز امتیازی
ahead دارای امتیاز بیشتر
licensees صاحب جواز یا امتیاز
duckings اخراج توپزن بی امتیاز
ducked اخراج توپزن بی امتیاز
duck اخراج توپزن بی امتیاز
ice امتیاز سرنوشت ساز
ducks اخراج توپزن بی امتیاز
handicaps امتیاز دادن اشکال
handicap امتیاز دادن اشکال
burn امتیاز گرفتن از حریف
patented دارای حق امتیاز امتیازی
burns امتیاز گرفتن از حریف
tallying کسب یا ثبت امتیاز
tallies کسب یا ثبت امتیاز
tally کسب یا ثبت امتیاز
patent دارای حق امتیاز امتیازی
monopolizing امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising امتیاز انحصاری گرفتن
decisions برنده کشتی با امتیاز
tallied کسب یا ثبت امتیاز
magic number امتیاز لازم برای قهرمانی
One point for you. یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
lincense اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
extra کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
major suit دست عالی وپر امتیاز
deuce مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
extras کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
dehind شمارش امتیاز منفی بازیگر
flagman داور مخصوص تشخیص امتیاز
equites سواره نظام صاحب امتیاز
scored امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scores امتیاز گرفتن حساب امتیازات
earned run average میانگین امتیاز کسب شده
extra- کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
monopolization گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
morning line امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
patenting دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patent دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patents دارای امتیاز یا حق ثبت شده
blank ممانعت از امتیاز گیری حریف
try for point تلاش برای کسب امتیاز
penalties پرتاب خطای بدون امتیاز
penalty پرتاب خطای بدون امتیاز
To win on points. با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
point system شرط بندی براساس امتیاز
handicap امتیاز به طرف ضعیف دربازی
blankest ممانعت از امتیاز گیری حریف
handicaps امتیاز به طرف ضعیف دربازی
patented دارای امتیاز یا حق ثبت شده
forty سومین امتیاز در یک گیم تنیس
investiture سرمایه گذاری دادن امتیاز
collar کسب اسان امتیاز ضربه
collars کسب اسان امتیاز ضربه
turkey 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
grant امتیاز اجازه واگذاری رسمی
turkeys 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
forties سومین امتیاز در یک گیم تنیس
granted امتیاز اجازه واگذاری رسمی
bring in امتیاز بدست اوردن در پایگاه
score امتیاز گرفتن حساب امتیازات
composite average معدل امتیاز بازیگر بولینگ
grants امتیاز اجازه واگذاری رسمی
investitures سرمایه گذاری دادن امتیاز
centuries 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
handing تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
bogies گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
edges پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
base on halls گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
bogey گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
maiden over بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
edge پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
century 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
wipe out شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
boundaries 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
match points اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com