English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (24 milliseconds)
English Persian
monopolised امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizing امتیاز انحصاری گرفتن
Search result with all words
monopolization گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
Other Matches
monopoly امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopolies امتیاز انحصاری کالای انحصاری
convert امتیاز گرفتن
converted امتیاز گرفتن
converting امتیاز گرفتن
converts امتیاز گرفتن
burn امتیاز گرفتن از حریف
burns امتیاز گرفتن از حریف
scored امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scores امتیاز گرفتن حساب امتیازات
score امتیاز گرفتن حساب امتیازات
bogey گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
base on halls گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
bogies گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
carried گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
shut out <idiom> مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
series 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
pace شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
sole right حق انحصاری
monopolistic انحصاری
soles انحصاری
patent انحصاری
merest انحصاری
sole انحصاری
mere انحصاری
exclusive انحصاری
patents انحصاری
patented انحصاری
patenting انحصاری
monopolistic competition رقابت انحصاری
patenting دارای حق انحصاری
monopoly bank بانک انحصاری
monopoly management مدیریت انحصاری
monopoly output تولید انحصاری
monopoly position موقعیت انحصاری
monopoly power قدرت انحصاری
monopoly price قیمت انحصاری
monopoly restriction محدودیت انحصاری
patent دارای حق انحصاری
preemptive قبضهای انحصاری
monopolist سیاست انحصاری
restricted مقیدالتداول انحصاری
patents دارای حق انحصاری
market trust بازار انحصاری
sole تنها انحصاری
exclusive or یای انحصاری
soles تنها انحصاری
sole agent نماینده انحصاری
patented دارای حق انحصاری
sole arbitrator حکم یا داور انحصاری
sole selling right حقوق فروش انحصاری
oligapoly فروش نیمه انحصاری
oligopsony خرید نیمه انحصاری
theory of monoplistic competition نظریه رقابت انحصاری
patenting انحصاری به ثبت رساندن
patent right حق انحصاری ثبت شده
patents انحصاری به ثبت رساندن
exjunction gate دریچه یای انحصاری
exclusive or gate دریچه یای انحصاری
fixed stock مالک انحصاری سهام
exclusive or cate دریچه یای انحصاری
exclusive economic zone منطقه اقتصادی انحصاری
patent انحصاری به ثبت رساندن
exclusive or element عنصر یای انحصاری
patented انحصاری به ثبت رساندن
sole distributor contract قرارداد توزیع انحصاری
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
patent law قانون ثبت انحصاری اختراعات
exclusive nor gate دریچه نقیض یای انحصاری
sole tenant مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
patented امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patent حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patenting امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patented حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patents امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
severalty مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
free fishery حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
copyrights حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyright حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
to take medical advice دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
clams بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clam بچنگال گرفتن محکم گرفتن
calebrate جشن گرفتن عید گرفتن
grips طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in <idiom> زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
slag کفه گرفتن تفاله گرفتن
grip طرز گرفتن وسیله گرفتن
to seal up درز گرفتن کاغذ گرفتن
gripped طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping طرز گرفتن وسیله گرفتن
prerogatives امتیاز
prominence امتیاز
credits امتیاز
crediting امتیاز
franc امتیاز
francs امتیاز
franchise امتیاز
run یک امتیاز
franchises امتیاز
credited امتیاز
prerogative امتیاز
point امتیاز
credit امتیاز
chartered امتیاز
plus امتیاز
concession امتیاز
chartering امتیاز
concessions امتیاز
charters امتیاز
charter امتیاز
runs یک امتیاز
act of grace امتیاز
exclusiveness امتیاز
priviege امتیاز
prominency امتیاز
advantage امتیاز
pre-eminence امتیاز
scoreline خط امتیاز
scorelines خط امتیاز
ad امتیاز
ads امتیاز
distinction امتیاز
distinctions امتیاز
scoreless بی امتیاز
royalties حق امتیاز
rectums امتیاز
pre eminence امتیاز
licence امتیاز
leases امتیاز
lease امتیاز
pas امتیاز
game bird یک امتیاز
upper hand امتیاز
privilege امتیاز
licenses امتیاز
licences امتیاز
rectum امتیاز
royalty حق امتیاز
score امتیاز
scores امتیاز
scored امتیاز
decision برنده با امتیاز
loved امتیاز صفر
aces امتیاز سرویس
ace امتیاز سرویس
loves امتیاز صفر
set point اخرین امتیاز
outpoint برنده با امتیاز
game point امتیاز پایانی
headstart امتیاز در شروع
double figures امتیاز دو رقمی
go-ahead امتیاز برتر
precedency امتیاز سابقه
grantee صاحب امتیاز
decisions برنده با امتیاز
perfect score امتیاز کامل
love امتیاز صفر
field privilege امتیاز فیلد
patents امتیاز نامه
score sheet برگ امتیاز
scoreless بدون امتیاز
precedence امتیاز سابقه
patenting امتیاز نامه
awarding of points امتیاز دادن
prerogative حق یا امتیاز ویژه
prerogatives حق یا امتیاز ویژه
foot score line خط امتیاز انتهایی
win on points پیروزی با امتیاز
match points اخرین امتیاز
oddest امتیاز دادن
privileged امتیاز دار
maritime lien امتیاز دریایی
licence owner صاحب امتیاز
chalk up کسب امتیاز
worst امتیاز اوردن
worst- امتیاز اوردن
odder امتیاز دادن
insurance امتیاز مطمئن
loss on points باخت با امتیاز
magna cum laude با امتیاز زیاد
concessionaire صاحب امتیاز
privileged دارای امتیاز
patent امتیاز نامه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com