Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
internal security
امنیت داخلی
Search result with all words
stability
امنیت داخلی ثبات سیاسی
internal security
امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
Other Matches
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
security
امنیت
safety
امنیت
peacefulness
امنیت
national security
امنیت ملی
angle of safety
زاویه امنیت
external security
امنیت خارجی
job security
امنیت شغلی
data security
امنیت داده ها
security council
شورای امنیت
security service
اداره امنیت
buffer distance
محوطه امنیت
security force
اداره امنیت
security
اداره امنیت
safety
امنیت محفوفیت
safety fork
دوشاخه امنیت
computer security
امنیت کامپیوتر
physical security
امنیت فیزیکی
buffer distance
حاشیه امنیت
flight clearance
تعیین امنیت پرواز
to hunker down
در پی امنیت و آسایش بودن
software security
امنیت نرم افزاری
healt and safety commision
کمیسیون سلامت و امنیت
pacific security pact
پیمان امنیت پاسفیک
area of uncertainity
محوطه عدم امنیت
Department of Homeland Security
[DHS]
وزارتخانه امنیت کشور
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
displacement
امنیت در آدرس اندیس دار
elevation of security
بالا بردن حاشیه امنیت
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
security council
شورای امنیت سازمان ملل متحد
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
police action
عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
margin
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margins
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
British Standards Institute
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
crest clearing graph
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
protect
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
trust territory
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protecting
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protects
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protecting
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
security council
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
unlawful assembly
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
DES
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
yalta conference
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
junk
اطلاعات یا سخت افزاری که بی استفاده است یا از تاریخ گذشته است یا کار امنیت
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
endogenous
داخلی
internal door
در داخلی
municipal
داخلی
internal medicine
طب داخلی
ben
داخلی
interiors
داخلی
interior
داخلی
domestic
داخلی
intramural
داخلی
indoor
داخلی
anie
داخلی
innate
داخلی
territorial
داخلی
insides
داخلی
esoteric
داخلی
inner
داخلی
in
داخلی
internal
داخلی
inside
داخلی
in-
داخلی
internal impedance
امپدانس داخلی
internal electrolysis
الکترولیز داخلی
internal electrode
الکترود داخلی
internal force
نیروی داخلی
internal erosion
فرسایش داخلی
home consumption
مصرف داخلی
internal energy
انرژی داخلی
home market
بازار داخلی
inner planets
سیارات داخلی
home product
محصولات داخلی
home rule
حکومت داخلی
home made
ساخت داخلی
home currency
پول داخلی
home trade
تجارت داخلی
internal friction
اصطکاک داخلی
ductless gland
غددمترشح داخلی
internal memory
حافظه داخلی
domestic trade
بازرگانی داخلی
domestic products
محصولات داخلی
domestic market
بازار داخلی
domestic industry
صنعت داخلی
domestic emergencies
موادضروری داخلی
domestic emergencies
بحرانهای داخلی
internal loss
تلف داخلی
internal insulation
ایزولاسیون داخلی
domestic dualism
دوگانگی داخلی
internal furnace
کوره داخلی
internal heating
گرمایش داخلی
internal impedance
مقاومت داخلی
endosmosis
حلول داخلی
endoparasite
انگل داخلی
endogenous variable
متغیر داخلی
domestic economy
اقتصاد داخلی
internal efficiency
راندمان داخلی
internal conductance
اندوکتانس داخلی
internal armature
ارمیچر داخلی
internal angle
زاویه ی داخلی
intermediate structure
ساختمان داخلی
interior wall
دیوار داخلی
interior span
دهانه داخلی
interior guard
نگهبان داخلی
interior ballistics
بالیستیک داخلی
interior architecture
معماری داخلی
interior affairs
امور داخلی
internal consistency
سازگاری داخلی
internal consumption
مصرف داخلی
interference drag
پسای داخلی
internal attack
تک داخلی یا تک از داخل
internal connection
اتصال داخلی
internal commerce
تجارت داخلی
internal combustion
احتراق داخلی
internal clock
ساعت داخلی
internal circuit
حلقه داخلی
internal circuit
مدار داخلی
internal conductance
اندوکتیویته ی داخلی
internal bus
مسیر داخلی
internal bus
گذرگاه داخلی
internal brake
ترمز داخلی
internal boffles
تیغههای داخلی
internal conductor
سیم داخلی
interconnection
اتصالی داخلی
internal crack
ترک داخلی
intercommunication
ارتباط داخلی
inner bottom
جدار داخلی
internal development
رشد داخلی
internal development
توسعه داخلی
internal discharge
تخلیه داخلی
inland waterway
ابراه داخلی
inland rules
قوانین داخلی
inland duty
گمرک داخلی
internal diseconomies
زیانهای داخلی
internal ear
گوش داخلی
inferior conjunction
مقارنه داخلی
indoor antenna
انتن داخلی
inboard aileron
شهپر داخلی
inner harbor
بندر داخلی
inner liner
روکش داخلی
internal current
جریان داخلی
inside wing
بال داخلی
inside thread
مارپیچ داخلی
inside micrometer
میکرومتر داخلی
inside hinge
لولای داخلی
inside draft
شیب داخلی
inside diameter
قطر داخلی
inside caliper
کولیس داخلی
inner zone
منطقه داخلی
internal defense
دفاع داخلی
inner product
ضرب داخلی
inner loop
حلقه داخلی
imside dimension
اندازه داخلی
civil wars
جنگ داخلی
civil war
جنگ داخلی
internal revenue
درامد داخلی
Inland Revenue
درامد داخلی
insider
کارمند داخلی
insiders
کارمند داخلی
internality
داخلی بودن
bulkheads
جدار داخلی
bulkhead
جدار داخلی
intercom
مخابرات داخلی
internal window sill
کف پنجره داخلی
innards
قسمتهای داخلی
internal trade
بازرگانی داخلی
internal transactions
معاملات داخلی
municipal law
حقوق داخلی
intercoms
ارتباط داخلی
internal voltage
ولتاژ داخلی
intercoms
مخابرات داخلی
intercom
ارتباط داخلی
interphone
مخابرات داخلی
intrados
قوس داخلی
municipal court
دادگاه داخلی
inward
داخلی باطنی
inferior planets
سیارههای داخلی
inside
قسمت داخلی
inside
تو اعضای داخلی
stability
ثبات داخلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com