English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (6 milliseconds)
English Persian
pulse امواج ضربانی
pulsed امواج ضربانی
Search result with all words
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
spacing impulse نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
Other Matches
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
pulsatile ضربانی
pulsant ضربانی
pulsatory ضربانی
pulsating current جریان ضربانی
pulsejet موتور جت ضربانی
pulsating quantity کمیت ضربانی
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
ground swell امواج
brain waves امواج مغزی
reverberation برگشت امواج
oscilloscope اشکارسازی امواج
ground waves امواج زمینی
incoherent waves امواج همدوس
hertzian waves امواج هرتز
crashing waves امواج خروشان
tidal waves امواج جزرومدی
gravity waves امواج ثقلی
gravitational waves امواج جاذبه
gravitational waves امواج گرانشی
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
pulsing ضربان امواج
wander wave امواج سیار
spoondrift ترشح امواج
the waves of the sea امواج دریا
emissions انتشار امواج
radio waves امواج رادیویی
reverberations برگشت امواج
sky wave امواج اسمانی
interference تداخل امواج
tosser دستخوش امواج
thermal waves امواج گرمایی
emission انتشار امواج
transient wave امواج سیار
propagation پخش امواج یا اعلامیه
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
wave front جبهه امواج رادیویی
wave band دسته امواج رادیو
hertzian wave امواج هرتز hertz
the waves beats or the shore امواج به ساحل می کوبد
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
the wares beat the shore خوردن امواج به ساحل
interference area ناحیه ی تداخل امواج
echo برگشت امواج رادار
echoed برگشت امواج رادار
echoes برگشت امواج رادار
echoing برگشت امواج رادار
tidal wave امواج جذر و مدی
bleeding باند تداخل امواج
pulsing پرتاب امواج انرژی
attenuation افت قدرت امواج
reverberations برگشت دادن امواج
reverberation برگشت دادن امواج
airwave امواج رادیو و تلویزیون
assault waves امواج هجومی نفرات و وسایل
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
oscillation تفکیک امواج اشکار سازی
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
oscillograph دستگاه ثبت نوسان امواج
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
oscillations تفکیک امواج اشکار سازی
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
spume کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
sea foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
beam width عرض ستون امواج رادار
wave period زمان تناوب امواج دریا
convergence zone منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
awash سرگردان بر روی امواج دریا
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
sea return امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
repeater jammer دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
scend در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
radar mile زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
active mine مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
lotic زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
electroencephalograph دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
vor وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
hypersonic دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
microphone وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
CB رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
cardinal points effect اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
radioactivity قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
fan marker نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
imit ative deception فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio wave امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
electroencephalogram منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
monitors رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com