| Total search result: 301 (15 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| visibility |
امکان دید |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
| write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
| write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
| writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
| writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
| writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
| source |
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند |
| source |
نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد |
| redundancies |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
| redundancy |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
| direct objects |
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود |
| indirect objects |
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود |
| object |
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود |
| objected |
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود |
| objecting |
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود |
| objects |
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود |
| reader |
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد |
| readers |
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد |
| ping |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
| pinged |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
| pinging |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
| pings |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
| queried |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| queries |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| query |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| querying |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| voice |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
| voices |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
| voicing |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
| remark |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| remarked |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| remarking |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| remarks |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| fragmentation |
امکان نرم افزاری که عمل یکپارچه سازی دیسک سخت را انجام میدهد |
free |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
| freed |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
| freeing |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
| frees |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
| manager |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
| manager |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
| managers |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
| managers |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
| link |
تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد |
| desktop |
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد |
| logical |
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند |
| test |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
| tested |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
| tests |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
| charge |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
| charge |
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد |
| charges |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
| charges |
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد |
| transparent |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
| transparently |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
| gateway |
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد |
| gateways |
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد |
| graphics |
وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
| language |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
| language |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
| language |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
| languages |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
| languages |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
| languages |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
| sheet |
وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود |
| sheets |
وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود |
| colour |
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند |
| colours |
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند |
| smart |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarted |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarter |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smartest |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarting |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarts |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
advanced |
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند |
| availability |
سهولت و امکان تحصیل اعتبار |
| micro |
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند |
| micros |
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند |
| circuit |
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند |
| circuits |
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند |
| ram |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
| rammed |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
| rams |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
| freeze |
محدودیت عدم امکان تغییر |
| freezes |
محدودیت عدم امکان تغییر |
structure |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
| structures |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
| structuring |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
| viability |
امکان عملی |
| viability |
امکان ادامه حیات |
| document |
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید |
| documented |
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید |
| documenting |
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید |
| shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| time |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
| timed |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
| times |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
| remote |
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل |
| remote |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
| Other Matches |
|
| edlin |
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند |
| scheduler |
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد. |
| Winsock |
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد |
| Windows Explorer |
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد |
| window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
| fire capabilities |
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه |
| possibility |
امکان |
| feasibility |
امکان |
| possibilities |
امکان |
| possible |
امکان |
| posse |
امکان |
| eventuality |
امکان |
| posses |
امکان |
| eventualities |
امکان |
| facility |
امکان وسیله |
| canning |
امکان داشتن |
| can |
امکان داشتن |
| financial feasibility |
امکان مالی |
| cans |
امکان داشتن |
| if possible |
در صورت امکان |
| may |
امکان داشتن |
| optimum |
بهترین امکان |
| conceivability |
امکان پذیری |
| credit line |
حد امکان خریدنسیه |
| damping power |
امکان استهلاک |
| conceivable |
امکان پذیر |
| feasibility study |
امکان سنجی |
| asap |
به محض امکان |
| defensibility |
امکان مدافعه |
| feasibilty |
امکان پذیری |
| feasible |
امکان عملی |
| contrivable <adj.> |
امکان پذیر |
| doable <adj.> |
امکان پذیر |
| feasible <adj.> |
امکان پذیر |
| practicable <adj.> |
امکان پذیر |
| possible [doable, feasible] <adj.> |
امکان پذیر |
| manageable <adj.> |
امکان پذیر |
| makable [spv. makeable] <adj.> |
امکان پذیر |
| makeable <adj.> |
امکان پذیر |
| impossibility |
امکان ناپذیری |
| workable <adj.> |
امکان پذیر |
| makable <adj.> |
امکان پذیر |
| achievable <adj.> |
امکان پذیر |
| feasibility |
امکان اجرا |
| executable <adj.> |
امکان پذیر |
| practicableness |
امکان قابلیت اجرا |
| conceivably |
بطور امکان پذیر |
| hazard signs |
علایم امکان تولیدخطر |
| free maneuver |
امکان حرکت ازاد |
| contingently <adv.> |
بطور امکان پذیر |
| conceivably <adv.> |
بطور امکان پذیر |
| impossibility of performance |
عدم امکان در اجرا |
| incombustibility |
عدم امکان احتراق |
| as may be the case <adv.> |
بطور امکان پذیر |
| feasibility study |
مطالعه امکان سنجی |
| possible |
امکان پذیر میسر |
| possibly <adv.> |
بطور امکان پذیر |
| to be able to solve |
امکان به حل شدن داشتن |
| impossible |
امکان نا پذیر نشدنی |
| to throw open the door to |
امکان پذیر کردن |
| visibility chart |
طرح امکان دید |
| at the earliest p moment |
در نخستین وهله امکان |
| feasible |
امکان پذیر میسر |
| acquirability |
امکان بدست اوردن |
| accessibility |
امکان نزدیکی وسیله وصول |
| output |
امکان نمایش اطلاعات میدهد |
| as little as possible |
اینقدر کم که امکان پذیر باشد |
| impossibility |
عدم امکان کار نشدنی |
| outputs |
امکان نمایش اطلاعات میدهد |
| estoppel |
عدم امکان انکار پس از اقرار |
| QuickTime |
گرافیکی امکان نمایش میدهد. |
| capability study |
مطالعه امکان انجام کار |
| full |
پر کردن درون چیزی تا حد امکان |
| to turn upside down |
هر تلاش امکان پذیری را کرن |
| bad dept |
طلبی که امکان وصول ان کم باشد |
| readout |
وسیلهای که امکان نمایش اطلاعات |
| fullest |
پر کردن درون چیزی تا حد امکان |
| there is no p of his going |
رفتن وی هیچ امکان ندارد |
| compromises |
امکان کشف داشتن به خطر افتادن |
| astronautics |
مطالعهء امکان مسافرت بکرات دیگر |
| plugging |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
| compromising |
امکان کشف داشتن به خطر افتادن |
| plugs |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
| biological half time |
زمان امکان فعالیت عامل میکربی |
plug |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
| lighted |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
| lightest |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
| compromise |
امکان کشف داشتن به خطر افتادن |
| MIDI sequencer |
1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط |
| incomputability |
عدم امکان شمرده شدن بیشماری |
| impassablility |
امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور |
| light |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
| twx |
Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ |
| remotest |
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل |
| application study |
بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد |
| margins |
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد |
| script |
که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد |
| parallels |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| parallelled |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| margin |
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد |
| paralleling |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| parallelling |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| paralleled |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| to be a dead duck |
امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی] |
| parallel |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| to be at full stretch |
تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن |
| datacom |
امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت |
| lock up |
وضعیتی که در ان امکان انجام عمل دیگری نمیباشد |
| remoter |
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل |
| port |
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر |
| software |
که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند |
| user |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
| deque |
یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف |
| port |
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد |
| users |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
| texts |
انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند |
| to look round |
اطراف کار را دیدن یا پاییدن امکان چیزیی راسنجیدن |
| text |
انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند |
| enhancement |
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد |
| ES IS |
امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند |
| wizard |
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند |
| parallelled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| auto |
امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر |
| user |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
| parallelling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| wizards |
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند |
| joysticks |
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند |
| magnetic |
و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند |
| port |
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد |
| autos |
امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر |
| parallels |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| joystick |
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند |
| users |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
| there is no p of doing it |
کردن انکارهیچ امکان ندارد هیچ نمیتوان انکار راکرد |
| panels |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
| remotest |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
| remoter |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
| VRML |
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد |
| telephony |
سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد |
| recoverable error |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
| serial |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| bayonetted |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| adapter |
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد |
| panel |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
| selectors |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
| parallel |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| selector |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
| bayonetting |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonets |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonet |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| paralleled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| paralleling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| serials |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| server |
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی |
| random access |
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند |
| spatial measurement |
روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند |
| report generator |
نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد |
| WAIS |
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد |
| interface |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
| interfaces |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
| interfaces |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
| interface |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
| write permit ring |
چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد |
| WordPad |
امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد |
| random access |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند |
| intermediate |
پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند |
| routinely |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
| routines |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
| null |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
| modem |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
| management information system |
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد |
| unlock |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| transmission |
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند. |
| transmissions |
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند. |
| unlocking |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| unlocks |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| routine |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
| scheduling |
روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد |
| NetBIOS |
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد. |
| OCE |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد |
| PCL |
مجموعه استاندارد دستورات Packard که به کامپیوتر امکان کنترل چاپگر میدهد |
| inputted |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
| input |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
| previewer |
خصوصیاتی که به کاربر امکان می دهند تا فاهر کاغذ را پیش از چاپ ببیند |
| open |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
| port |
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد |
| open |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
| response |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| responses |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| microsoft |
مجموعه برنامه ها در ویندوز که به کاربر امکان می دهند فکس را از PC ارسال یا دریافت کنند |
| opened |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
tops |
نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد |
| telephony |
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد. |
| networking |
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد |
| lu |
مجموعه پروتکلهای IBM که امکان ارتباط روی شبکه SNA را فراهم میکند. LU |
| input/output |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
| i/o |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد |
| i/o |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
| opens |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
| opens |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |