Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 117 (7 milliseconds)
English	Persian
admiral	امیرالبحر فرمانده
admirals	امیرالبحر فرمانده
Other Matches
skipper	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers	فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
admiral of the fleet	امیرالبحر فرماندهء ناوگان
section chief	فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander	فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commanders	فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander	فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
blue commander	فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
convoy commodore	فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
chalk commander	فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
commandant of marine corps	فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
commander of d.	فرمانده
commander in chief	فرمانده کل
commander in chief	فرمانده کل
commander	فرمانده
chiefs	فرمانده
chief	فرمانده
commanders	فرمانده
commandants	فرمانده
imperator	فرمانده
generalissimos	فرمانده کل
commanders-in-chief	فرمانده کل
commander-in-chief	فرمانده کل
commandant	فرمانده
oldman	فرمانده کل
generalissimo	فرمانده کل
exercise commander	فرمانده مانور
territorial commander	فرمانده سرزمینی
sector commander	فرمانده ناحیه
battalion commander	فرمانده گردان
battery commander	فرمانده اتشبار
brigade commander	فرمانده تیپ
flight leader	فرمانده پرواز
fleet commander	فرمانده ناوگان
officer in tactical command	فرمانده تاکتیکی
divisional officer	فرمانده یگان
division commander	فرمانده لشگر
corps commander	فرمانده سپاه
company commander	فرمانده گروهان
commander's concept	تدبیر فرمانده
pendragon	فرمانده کل قوا
penteconter	فرمانده پنجاه تن
platoon leader	فرمانده دسته
chief of boat	فرمانده قایق
chevroner	فرمانده گروه
regiment commander	فرمانده هنگ
hetman	فرمانده لهستانی
army commander	فرمانده ارتش
brigadiers	فرمانده تیپ
skippers	فرمانده ناو
leaders	فرمانده دسته
brigadier	فرمانده تیپ
leaders	راهنما فرمانده
leader	فرمانده دسته
skipper	فرمانده ناو
leader	راهنما فرمانده
skippered	فرمانده ناو
captains	فرمانده هواپیما
skippering	فرمانده ناو
captains	فرمانده ناو
captaining	فرمانده هواپیما
captaining	فرمانده ناو
captained	فرمانده هواپیما
captained	فرمانده ناو
captain	فرمانده هواپیما
drum majors	فرمانده طبالان
drum major	فرمانده طبالان
prefect	رئیس فرمانده
prefects	رئیس فرمانده
commanding officers	افسر فرمانده
commanding officer	افسر فرمانده
commandant	افسر فرمانده
captain	فرمانده ناو
commandants	افسر فرمانده
governor	حکمران فرمانده
governors	حکمران فرمانده
personal staff	ستاد خصوصی فرمانده
phylarch	فرمانده سواره نظام
sea captain	فرمانده نیروی دریایی
privateer	فرمانده کشتی بازرسی
section leader	فرمانده رسد یا جوخه
warlord	فرمانده ارتشی فرمانروا
commander in chief	فرمانده کل قوا سر فرماندهی
commodore	فرمانده یکان هوایی
commodore	فرمانده پایگاه هوایی
commander's concept	تدبیر عملیاتی فرمانده
commodores	افسر فرمانده دریایی
commodores	فرمانده یکان هوایی
commodores	فرمانده پایگاه هوایی
commission pennant	پرچم فرمانده ناو
commodore	افسر فرمانده دریایی
official visit	بازدید رسمی فرمانده
flag captain	فرمانده ناو سرفرماندهی
chief of naval operations	فرمانده عملیات دریایی
alternate command authority	افسر جانشین فرمانده
executive order	فرمانده دوم ناو
drillmaster	فرمانده تمرین نظامی سردسته
tactical air commander	فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
sector commander	فرمانده ناحیه پدافند هوایی
division officer	فرمانده قسمت افسر رسته
area air defense commander	فرمانده منطقه پدافند هوایی
constable of france	فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
leader	هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
commander's guidance	دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
leaders	هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
budget item	اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
visit of courtesy	بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
warlock	جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
support command	فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
task unit	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
air defense commander	فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
rear commodore	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
planning guidance	راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com