English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (13 milliseconds)
English Persian
personal representative امین ترکه
Search result with all words
fiducial وابسته به امین ترکه
letters of administration حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
pendent lite حکم معلق امین ترکه
plene administravit دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
Other Matches
amino حاوی ریشهء امین وابسته به عامل امین
wattle ترکه برای ساختن سبد ترکه
amen امین
trustees امین
trustworthy امین
thirtieth سی امین
person in a position of trust امین
trustee امین
bailee امین
amine امین
depositary امین
selah "امین "
single-minded امین
single minded امین
verily امین
trusty امین
single hearted امین
fiduciary امین
wands ترکه
legacies ترکه
legacy ترکه
estate of a deceased ترکه
patrimonies ترکه
patrimony ترکه
succession ترکه
branchlet ترکه
asthin as lath <idiom> ترکه ای
affshoot ترکه
successions ترکه
wand ترکه
boughs ترکه
heirloom ترکه
rod ترکه
scions ترکه نو
scion ترکه نو
heirlooms ترکه
twing ترکه
virga ترکه
bequests ترکه
bequest ترکه
rods ترکه
spray ترکه
sprayed ترکه
bough ترکه
switches ترکه
switched ترکه
switch ترکه
twigs ترکه
twig ترکه
sprigs ترکه
spraying ترکه
sprays ترکه
roof batten ترکه
sprig ترکه
deamination امین زدایی
transmination انتقال امین
faithworthy امین معتبر
primery amine امین 1 درجه
secondary amine امین 2 درجه
peace officer امین صلح
arylamine اریل امین
tertiary amine امین 3 درجه
officer امین صلح
officers امین صلح
Justices of the Peace امین صلح
alkylamine الکیل امین
amine terminus امین انتهایی
Justice of the Peace امین صلح
twiggy ترکه مانند
legacy ترکه موصی به
legacies ترکه موصی به
renouncing probate رد سمت ترکه
residuary account حساب ترکه
residue of the state باقیمانده ترکه
residue of the state مازاد ترکه
withy ترکه بید
personal representative مدیر ترکه
twigged ترکه مانند
adminstrator of state مدیر ترکه
one thrid of the estate ثلث ترکه
offshoot ترکه فرع
offshoots ترکه فرع
distribution of the estate تقسیم ترکه
administration of estate اداره ترکه
one third of estate ثلث ترکه
viminal ترکه دهنده
tertiary amine امین نوع سوم
amino sugar قند امین دار
bailiff امین صلح یاقاضی
secondary amine امین نوع دوم
bailiffs امین صلح یاقاضی
to put بدست امین دادن
amination امین دار کردن
amination امین دار شدن
honeysuckle پیچ امین الدوله
mao بازدارنده اکسیداز تک امین
honest درست کار امین
JPs مخفف امین صلح
primery amine امین نوع اول
JP مخفف امین صلح
monoamine oxidase inhibitor بازدارنده اکسیداز تک امین
distribution تقسیم ترکه متوفی
letters of administration سند مدیریت ترکه
distributions تقسیم ترکه متوفی
wicker ترکه یا چوب کوتاه
twinflower پیچ امین الدوله معطرامریکایی
wickerwork ساخته شده از ترکه سبدسازی
heritage ماترک ترکه غیر منقول
special administration اداره قسمت خاصی از ترکه
Justice of the Peace امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justices of the Peace امین صلح دادرس دادگاه بخش
field cornet کلانتریا امین صلح درشهرستانهای colonyepac
packing sheet حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
trust company شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
real representative قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
wicker work سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
tenant by curtesy عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com