Dictiornary-Farsi | امین صلح یاقاضی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 58 (4 milliseconds)

English	Persian
bailiff	امین صلح یاقاضی
bailiffs	امین صلح یاقاضی


Other Matches

amino	حاوی ریشهء امین وابسته به عامل امین
burgess	حاکم یاقاضی شهر
single hearted	امین
amine	امین
single-minded	امین
amen	امین
single minded	امین
bailee	امین
depositary	امین
fiduciary	امین
person in a position of trust	امین
selah	"امین "
trustworthy	امین
thirtieth	سی امین
trustee	امین
trusty	امین
trustees	امین
verily	امین
faithworthy	امین معتبر
Justices of the Peace	امین صلح
transmination	انتقال امین
peace officer	امین صلح
tertiary amine	امین 3 درجه
Justice of the Peace	امین صلح
personal representative	امین ترکه
secondary amine	امین 2 درجه
primery amine	امین 1 درجه
deamination	امین زدایی
alkylamine	الکیل امین
officers	امین صلح
officer	امین صلح
amine terminus	امین انتهایی
arylamine	اریل امین
to put	بدست امین دادن
tertiary amine	امین نوع سوم
honeysuckle	پیچ امین الدوله
JP	مخفف امین صلح
secondary amine	امین نوع دوم
primery amine	امین نوع اول
amination	امین دار کردن
JPs	مخفف امین صلح
amination	امین دار شدن
fiducial	وابسته به امین ترکه
mao	بازدارنده اکسیداز تک امین
amino sugar	قند امین دار
monoamine oxidase inhibitor	بازدارنده اکسیداز تک امین
honest	درست کار امین
pendent lite	حکم معلق امین ترکه
twinflower	پیچ امین الدوله معطرامریکایی
Justices of the Peace	امین صلح دادرس دادگاه بخش
field cornet	کلانتریا امین صلح درشهرستانهای colonyepac
Justice of the Peace	امین صلح دادرس دادگاه بخش
plene administravit	دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
trust company	شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
letters of administration	حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
implied trust	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد