English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
store and forward انبارش و ارسال
Other Matches
storage انبارش
parallel storage انبارش موازی
mass storage device دستگاه تل انبارش
mass storage انبارش تودهای
permanent storage انبارش دائمی
storage area ناحیه انبارش
storage device دستگاه انبارش
primary storage unit واحد انبارش اولیه
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
xmodem پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
messages روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
message روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
lockouts مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
jitter خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
XON/XOFF پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
lockout مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
scrolls حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scroll حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
point of sale سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
correcting روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backward تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
synchronous پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
destinations محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
idled نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
message نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
dispatch ارسال کردن ارسال
dispatches ارسال کردن ارسال
despatching ارسال کردن ارسال
despatches ارسال کردن ارسال
despatched ارسال کردن ارسال
dispatched ارسال کردن ارسال
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
transmissions وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission ارسال
transmissions ارسال
consignments ارسال
consignment ارسال
forwarding ارسال
despatch ارسال
routing ارسال
re-routes ارسال در یک متفاوت
transmittal ارسال مخابره
re-routed ارسال در یک متفاوت
re-routing ارسال در یک متفاوت
disseminate ارسال کردن
sends ارسال داشتن
request to send تقاضای ارسال
sends ارسال نمودن
transmission security تامین ارسال
data transmission ارسال داده
retransmission ارسال مجدد
store and forward ذخیره و ارسال
sending ارسال نمودن
sending ارسال داشتن
consignation ارسال حمل
disseminates ارسال کردن
disseminating ارسال کردن
remitted ارسال کردن
serial ارسال سریال
postage ارسال پست
remits ارسال کردن
serials ارسال سریال
serial transmission ارسال سری
video transmission ارسال ویدئویی
remit ارسال کردن
remitting ارسال کردن
disseminated ارسال کردن
clear to send ترخیص به ارسال
send ارسال داشتن
re-route ارسال در یک متفاوت
re route ارسال در یک متفاوت
consignable قابل ارسال یا
strobe ارسال یک پاس
transmittance ارسال مخابره
transmittancy ارسال مخابره
consignor ارسال کننده
shippable قابل ارسال
upload ارسال فایل
blind transportation ارسال یک جانبه
shipping ارسال کالاها
transmissions ارسال کردن
transmissions ارسال پیام
available for delivery <adj.> قابل ارسال
transmission مخابرات ارسال
suppliable <adj.> قابل ارسال
deliverable <adj.> قابل ارسال
consigns ارسال کردن
transmission ارسال کردن
transmission ارسال پیام
consigning ارسال کردن
shippable <adj.> قابل ارسال
forwarded <adj.> <past-p.> ارسال شده
delivered <adj.> <past-p.> ارسال شده
consigned <adj.> <past-p.> ارسال شده
committed <adj.> <past-p.> ارسال شده
forwarded ارسال کردن
forward ارسال کردن
answer/originate دریافت / ارسال
transmissions مخابرات ارسال
consigned ارسال کردن
free shipping <adj.> ارسال رایگان
free of shipping costs <adj.> ارسال رایگان
free of forwarding costs <adj.> ارسال رایگان
postage-free <adj.> ارسال رایگان
intromission درج ارسال
error transmission ارسال خطا
consignable <adj.> قابل ارسال
send ارسال نمودن
postage-free <adj.> ارسال مجانی
simultaneous ارسال دو طرفه
parallel transmission ارسال موازی
free of shipping costs <adj.> ارسال مجانی
pump ارسال کردن
free shipping <adj.> ارسال مجانی
pumped ارسال کردن
free of forwarding costs <adj.> ارسال مجانی
pumps ارسال کردن
consign ارسال کردن
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
sdlc پروتکل ارسال داده که در
signalled ارسال پیام به کامپیوتر
signaled ارسال پیام به کامپیوتر
releases اجازه ارسال پیام
multiplex باس ارسال آدرس
parallel که همزمان ارسال می شوند
release اجازه ارسال پیام
released اجازه ارسال پیام
parallelling که همزمان ارسال شود
dispatches مخابره کردن ارسال
signal ارسال پیام به کامپیوتر
paralleled که همزمان ارسال می شوند
data transfer rate نرخ ارسال داده
data transfer rate میزان ارسال داده
parallelling که همزمان ارسال می شوند
paralleled که همزمان ارسال شود
parallels که همزمان ارسال شود
end of transmission block خاتمه ارسال بلاک
paralleling که همزمان ارسال شود
shipment sponsor مسئول ارسال کالاها
digital data transmission ارسال دیجیتالی داده
parallelled که همزمان ارسال می شوند
parallels که همزمان ارسال می شوند
mailable قابل ارسال باپست
despatch documents اسناد ارسال کالا
parallelled که همزمان ارسال شود
paralleling که همزمان ارسال می شوند
parallel که همزمان ارسال شود
despatch ارسال کردن اعزام
message precedence ارجحیت ارسال پیام
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
blockload ارسال بار به طوریکجا
consignment کالای ارسال شده
consignor ارسال کننده کالا
automatic send/reciever ارسال و دریافت خودکار
delivery کالای ارسال شده
transmitted data دادههای ارسال شده
shipment [American] کالای ارسال شده
carriers ارسال داده ساده
carrier ارسال داده ساده
bit transfer rate نرخ ارسال بیت
voice store and forward ذخیره و ارسال صدا
voice grade channel کانال ارسال گفتار
consignment note سند ارسال کالا
mailing ارسال چیزی با پست
asr ارسال و دریافت اتوماتیک
dispatched مخابره کردن ارسال
dispatch مخابره کردن ارسال
call up دستور ارسال گزارش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com