English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
English Persian
proportional representation انتخابات نسبی
Other Matches
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
election انتخابات
elections انتخابات
general election انتخابات عمومی
Rigged elections . انتخابات قلابی
Rigged elections ? انتخابات فرمایشی
by election انتخابات فرعی
ballot rigging تقلبدر انتخابات
pollsters نافر انتخابات
pollster نافر انتخابات
bye election انتخابات فرعی
general elections انتخابات عمومی
enfranchize حق رای در انتخابات
law of election قانون انتخابات
by-election انتخابات میان دورهای
by-elections انتخابات میان دورهای
election of the committee انتخابات هیات رئیسه
returning officer سرپرست انتخابات برزن
returning officers سرپرست انتخابات برزن
election supervisor council انجمن نظارت بر انتخابات
election supervisory council انجمن نظارت بر انتخابات
genral election انتخابات عمومی برای مجلس
relative plot موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
canvasser پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
disfranchisement محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
campaigners سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
campaigner سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
sheriffs نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
sheriff نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
occupation franchise حق رای در انتخابات درصورتی که مستلزم درتصرف داشتن مقداربخصوصی از اراضی در حوزه محل رای گیری باشد
proportional limit حد نسبی
relative humidity نم نسبی
consanguineous نسبی
self relative نسبی
relative code کد نسبی
relative نسبی
respective نسبی
proportional نسبی
comparatives نسبی
comparative نسبی
put-up برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
put up برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
relative nullity بطلان نسبی
relative permitivity گذردهی نسبی
relative permeability نفوذپذیری نسبی
relative minimum می نیمم نسبی
relative maximum حداکثر نسبی
relative compaction تراکم نسبی
relative maximum ماکزیمم نسبی
relative bearing جهت نسبی
proportional tax مالیات نسبی
relationship by bood قرابت نسبی
relative address نشانی نسبی
relative prices قیمتهای نسبی
relative precision دقت نسبی
relative bearing گرای نسبی
relative density چگالی نسبی
fractional error خطای نسبی
relative importance اهمیت نسبی
relative income درامد نسبی
relative motion حرکت نسبی
relative majority اکثریت نسبی
relative minimum حداقل نسبی
relative jurisdiction صلاحیت نسبی
relative humidity رطوبت نسبی
relative harmonic content مانده نسبی
relative density دانسیته نسبی
relative movement حرکت نسبی
relative dispersion پراکندگی نسبی
relative error خطای نسبی
relative frequency بسامد نسبی
relative location ترتیب نسبی
proportional liability partnership شرکت نسبی
comparative advantage مزیت نسبی
comparative costs هزینههای نسبی
comparative cover پوشش نسبی
sib منسوب نسبی
consanguinity قرابت نسبی
self relative address نشانی نسبی
sanguinity قرابت نسبی
blood relationship قرابت نسبی
comparative advantage برتری نسبی
stranger in blood غیر نسبی
genealogical نسبی شجرهای
specific gravity چگالی نسبی
blood relationship خویشاوندی نسبی
relationship by blood خویشاوندی نسبی
relationship by blood قرابت نسبی
relative address آدرس نسبی
whole blood قرابت نسبی
specific gravities چگالی نسبی
distortion factor مانده نسبی
relative خودی نسبی
relativism نسبی نگری
relative term لفظ نسبی
relative value مقدار نسبی
persons related to another by descent اقارب نسبی
relative velocity سرعت نسبی
ipsative score نمره نسبی
ipsative scale مقیاس نسبی
relative viscosity گرانروی نسبی
persons related to another by parentage اقارب نسبی
relativity فرضیه نسبی
relative solubility انحلالپذیری نسبی
relative solvation حلالپوشی نسبی
emissivity تابش نسبی
relativeness نسبی بودن
relative wind باد نسبی
relativize بصورت نسبی در اوردن
relative refractory period دوره بی پاسخی نسبی
relativity of knowledge نسبی بودن دانش
relative value of pieces ارزش نسبی سوارها
relative supersaturation ابر سیری نسبی
sound level شدت نسبی صوت
a matter of relative importance موضوعی با اهمیت نسبی
true air speed سرعت نسبی هواپیما
cultural relativism نسبی نگری فرهنگی
employment rate میزان نسبی اشتغال
strains افزایش طول نسبی
of relative importance دارای اهمیت نسبی
strains تغییر شکل نسبی
strain افزایش طول نسبی
purchasing power parity نرخ نسبی مبادله
strain تغییر شکل نسبی
relative addressing نشانی دهی نسبی
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
relative addressing نشان دهی نسبی
relative dielectric constant ثابت دی الکتریک نسبی
relative deformation تغییر شکل نسبی
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
relative coding برنامه نویسی نسبی
relative coding برنامه نویس نسبی
relative bearing سمت نسبی ناو
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
simple strain تغییر طول نسبی ساده
comparative ve اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
bel واحد شدت نسبی توان
california bearing ratio توان باربری نسبی کالیفرنیا
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
recessions کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
lateral strain تغییر شکل نسبی جانبی
increase of strain افزایش تغییر طول نسبی
relativity فلسفه نسبیه نسبی بودن
recession کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
strain at failure افزایش طول نسبی درگسیختگی
strain energy انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
stress strain curve منحنی تنش به افزایش طول نسبی
difference chart جدول تعیین سمت و برد نسبی
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
cold straining تغییر بعد نسبی در حالت سرد
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
adjustable proportional module نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
superaerodynamics ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
suffrage حق رای وشرکت در انتخابات رای
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
rammed افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
ram افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
rams افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
sailwing هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
conservation [darn] مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
voluntary manslaughter قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com