Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
technology transfer
انتقال تکنولوژی
transfer of technology
انتقال تکنولوژی
Other Matches
p channel mos
تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
state of the art
جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
indeterminate change of station
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfer
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
انتقال دادن نقل کردن انتقال
techs
تکنولوژی
tech
تکنولوژی
technologies
تکنولوژی
technology
تکنولوژی
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
backstop technology
تکنولوژی با صرفه
appropriated technology
تکنولوژی متناسب
information technology
تکنولوژی اطلاعات
architectonic
تکنولوژی ساختمان
soft technology
تکنولوژی نرم
nuclear engineering
تکنولوژی هستهای
instructional technology
تکنولوژی اموزشی
technology
ابزارشناسی تکنولوژی
institute of technology
انستیتو تکنولوژی
appropriate technology
تکنولوژی مناسب
choice of technology
انتخاب تکنولوژی
technologies
ابزارشناسی تکنولوژی
elecric technology
تکنولوژی برق
nuclear technology
تکنولوژی هستهای
electrotechnology
تکنولوژی برق
neutral technology
تکنولوژی خنثی
backstop technology
تکنولوژی پشتیبان
data processing technology
تکنولوژی پردازش داده
automatic control technology
تکنولوژی اتوماتیک کنترل
technologies
دانش فنی تکنولوژی
labor augmenting tednological progress
پیشرفت تکنولوژی کارافزا
technology
دانش فنی تکنولوژی
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
safety interlock
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
automotive
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
کفچه انتقال چمچمه انتقال
automotive engineering
تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
globe valve
شیر سوپاپی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
neutral technology
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
globe valve
شیر بشقابی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
icot
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
safety locking devices
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
coherence
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
famos
Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
mcc
انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
opto electronics
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
ergonomics
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
reprographics
تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
computer output microfilm
فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
silicon valley
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
cim
تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
computer input microfilm
تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
farm technology
روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
intuitions
انتقال
translations
انتقال
transportation
انتقال
intuition
انتقال
transformation
انتقال
turn over
انتقال
conveyed
انتقال
transter
انتقال
translation
انتقال
conveying
انتقال
conveys
انتقال
transfer check
انتقال
conveyances
انتقال
conveyance
انتقال
transfer
انتقال
transfer line
خط انتقال
assignments
انتقال
assignment
انتقال
transmission
انتقال
transmissions
انتقال
conduction
انتقال
negotiation
انتقال
negotiations
انتقال
abaloenation
انتقال
migration
انتقال
displacement
انتقال
transferring
انتقال
transfers
انتقال
transmission line
خط انتقال
transitions
انتقال
shift
انتقال
downloading
انتقال
line shaft
انتقال
mittimus
انتقال
marque
انتقال
convey
انتقال
shifts
انتقال
metabasis
انتقال
transference
انتقال
shifted
انتقال
move
انتقال
transition
انتقال
devolution
انتقال
bail arm
انتقال
shift
انتقال
conductance
انتقال
mortmain
انتقال ناپذیری
file transfer
انتقال فایل
negative transfer
انتقال منفی
tax shifting
انتقال مالیات
shift out
انتقال به بیرون
energy transmission
انتقال انرژی
power transfer
انتقال انرژی
evocate
انتقال دادن
negotiability
انتقال پذیری
transferring
انتقال دادن
energy transfer
انتقال انرژی
gold flow
انتقال طلا
grantee
انتقال گیرنده
incidence of taxation
انتقال مالیات
information transmission
انتقال اطلاعات
telegraphic transfer
انتقال تلگرافی
thought transference
انتقال فکر
line transmission error
خطای انتقال
negotiable
قابل انتقال
line generated error
خطای انتقال
transfer interpreter
مفسر انتقال
shifting
انتقال دادن
light transmission
انتقال نور
to be transferred
انتقال یافتن
to carry over
انتقال دادن
instrument of assignment
سند انتقال
transfer address
ادرس انتقال
integrate transmission line
خط انتقال مجتمع
heredity
انتقال موروثی
tactical march
انتقال جنگی
social transmission
انتقال اجتماعی
transfer
انتقال دادن
alienation
انتقال مالکیت
grantor
انتقال دهنده
heat transfer
انتقال حرارت
intuitively
ازراه انتقال
heat transfer
انتقال گرما
synchronous transmission
انتقال همزمان
heat transmission
انتقال گرما
lineshaft drive
محرکه انتقال
image propagation factor
ضریب انتقال
internal transmittance
ضریب انتقال
image transmission
انتقال تصویر
immobilization
عدم انتقال
transfer function
تابع انتقال
carry over
انتقال دادن
progation
افزایش انتقال
protect a player
معاف از انتقال
quickness
سرعت انتقال
velocity
سرعت انتقال
counter transference
انتقال متقابل
crawl carry
انتقال خزشی
open cheque
چک قابل انتقال
data communication
انتقال اطلاعات
open cheque
چک انتقال پذیر
deed of transfer
انتقال نامه
red shift
انتقال سرخ
asynchronous transmission
انتقال غیرهمزمان
removable
قابل انتقال
deed of transfer
سند انتقال
not negotiable
غیرقابل انتقال
block move
انتقال بلوک
block transfer
انتقال کندهای
positive transfer
انتقال مثبت
positive transference
انتقال مثبت
cessionary
انتقال گیرنده
change over
انتقال بانکی
capital flow
انتقال سرمایه
portability
قابلیت انتقال
power transmission
انتقال انرژی
parallel transmission
انتقال موازی
conditional transfer
انتقال شرطی
conductible
قابل انتقال
overhead transmission line
خط انتقال هوایی
convect
انتقال یافتن
conveyable
قابل انتقال
conveying capacity
قدرت انتقال
block transfer
انتقال بلوک
assignment of contract
انتقال قرارداد
demand shift
انتقال تقاضا
demographic transition
انتقال جمعیتی
gear
انتقال دادن
transferred
انتقال یافته
bail
واگذاری انتقال
convection
انتقال برق
convection
انتقال گرما
shift forward
انتقال به جلو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com