Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
anti propeller end |
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته |
|
|
Other Matches |
|
v engine |
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند |
x engine |
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند |
crosshead |
لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار |
reposing upon |
قرار گرفته بر |
vee engine |
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند |
nidicolous |
در اشیانه قرار گرفته |
underlying |
در زیر قرار گرفته |
jugate |
روی هم قرار گرفته جفت |
capsulate |
درمحفظه یاحفره قرار گرفته |
applique |
مورد استفاده قرار گرفته |
oppressed |
تحت ستم قرار گرفته |
tried |
در محک ازمایش قرار گرفته |
PCMCIA |
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد |
cathectic |
تحت اثر قوه شهوانی قرار گرفته |
his leg rested on a stone |
پایش روی سنگی قرار گرفته بود |
if the knee is affected |
اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است |
concentric shafts |
شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند |
ipsilateral |
قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن |
the boxes were nested |
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند |
bay |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
baying |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . |
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته |
bays |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
bayed |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
board computer |
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است |
biplane interference |
تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند |
terminator |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
matrixes |
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند |
matrix |
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند |
tabbing |
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند |
post implementation review |
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است |
shuttle |
ماکو [وسیله ای که نخ پود در آن قرار گرفته و بین نخ های تار عبور داده می شود.] |
decimals |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
rammed |
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته |
ram |
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته |
rams |
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته |
decimal |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
oblique compartment |
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد |
overlay |
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است |
overlays |
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است |
overlaying |
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است |
marks |
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن |
mark |
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن |
splices |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splice |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splicing |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
spliced |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
dominion |
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است |
burned |
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است |
delta clock |
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته |
butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
priest ridden |
زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان |
window |
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند |
BOF |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
boilerplate |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
printwheel |
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود |
card |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
cards |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
decimals |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimal |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
vertical |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
plan range |
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است |
backwards |
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل |
coordinated turn |
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند |
device |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
devices |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
heddle rod |
چوب کوجی [به آن نیره و ورد نیز گفته می شود، در بالای دار در محل تقاطع چله های زیر و رو، بین تارها جهت تفکیک و تنظیم آنها قرار گرفته.] |
medallion |
ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.] |
stacked |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stack |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stacks |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
egoism |
یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است |
eot |
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره |
motoring |
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور |
BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
patinated |
جرم گرفته کبره گرفته |
lappets |
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.] |
engine |
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی |
external combustion engine |
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز |
brussels |
دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد |
upper memory |
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت |
variable geometry engine |
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند |
engine mounting |
نصب موتور قرارگاه موتور |
firing order |
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
slip ring induction motor |
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ |
flat twin engine |
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر |
double squirrel cage motor |
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل |
accent mark |
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد |
alignments |
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند |
alignment |
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند |
posturing |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
postures |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
postured |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
posture |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
effluvium |
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته |
single phase induction motor |
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه |
surface mount technology |
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند |
writ of error |
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است |
classify |
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن |
classifies |
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن |
classifying |
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن |
end of line |
انتهای خط |
logic seeking |
انتهای خط وط |
countershaft |
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد |
end of transmission |
انتهای مخابره |
end of reel |
انتهای حلقه |
end of record |
انتهای مدرک |
end of message |
انتهای پیام |
baseline |
خط انتهای زمین |
end of medium |
انتهای رسانه |
end of massage |
انتهای پیام |
end of line |
انتهای سطر |
cow's tail |
انتهای طناب |
end of volume |
انتهای جلد |
loose end |
انتهای تاریانخ |
baselines |
خط انتهای زمین |
bitter end |
انتهای درد |
batang son |
انتهای کف دست |
end of form |
انتهای ورقه |
depth |
انتهای پرز |
rear court |
انتهای زمین |
loose ends |
انتهای شل هرچیزی |
cable tail |
انتهای سیم |
loose ends |
انتهای تاریانخ |
loose end |
انتهای شل هرچیزی |
dead burned |
انتهای اشتعال |
end of file |
انتهای فایل |
return |
نشانههای انتهای خط |
flukes |
انتهای دم نهنگ |
end of file |
انتهای پرونده |
drill tang |
انتهای مته |
returns |
نشانههای انتهای خط |
returned |
نشانههای انتهای خط |
fluke |
انتهای دم نهنگ |
pipehead |
انتهای خط لوله |
returning |
نشانههای انتهای خط |
cabled |
اتصال در انتهای کامل |
swan neck |
انتهای خمیده لوله |
ST connector |
اتصالی در انتهای فیبرنوری |
end of transmission block |
انتهای بلاک مخابره |
saphead |
انتهای نقب نظامی |
riblet |
انتهای دنده گوسفند |
furnace discharged end |
انتهای تخلیه کوره |
cable |
اتصال در انتهای کامل |
thereis no end to it |
انتهای برای ان نیست |
finish |
انتهای فرآیند یا تابع |
baselines |
خط انتهای زمین والیبال |
flip turn |
برگشت انتهای استخر |
loops |
درو در انتهای خرک |
looped |
درو در انتهای خرک |
loop |
درو در انتهای خرک |
palmate |
دارای انتهای پهن |
formee |
دارای انتهای مربع |
baselines |
خط انتهای زمین تنیس |
etb |
انتهای بلاک مخابره |
baseline |
خط انتهای زمین تنیس |
finishes |
انتهای فرآیند یا تابع |
eom |
انتهای پیام essage |
baseliner |
بازیگر انتهای زمین |
backstop |
حصار انتهای زمین |
sinks |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
end of tape mark |
نشان انتهای نوار |
sink |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
baseline |
خط انتهای زمین والیبال |
end of file mark |
نشان انتهای پرونده |
ended |
کد نشان دهنده انتهای خط |
end of job card |
کارت انتهای کار |
nock |
شکاف انتهای کمان |
end of tape marker |
نشانگر انتهای نوار |
end of tape marker |
علامت انتهای نوار |
ends |
کد نشان دهنده انتهای خط |
end |
کد نشان دهنده انتهای خط |
head |
انتهای میز بیلیارد |
end of data marker |
نشانگر انتهای داده ها |
piezoelectric |
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند |
final |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
baseline game |
بازی در انتهای زمین تنیس |
bitter end |
انتهای طناب یا زنجیر قایق |
croup |
انتهای خرک نزدیک ژیمناست |
beam-ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
beam ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
ends |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
departure end |
انتهای محوطه دویدن هواپیما |
split end |
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه |
trailing edge |
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره |
tin-plated tails |
سیم ها با انتهای روکشدار حلبی |
tip-top |
حلقه انتهای چوب ماهیگیری |
end |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
double ender |
تخته موج با دو انتهای یک شکل |
ended |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
finals |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
subulate |
دارای نوک یا انتهای تیز |
net shot clear |
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین |